به گزارش لنجانا خبرآنلاین در گزارشی نوشت: طراح، سازنده و شرکت هوایی استفاده کننده هواپیمای ایران 140 پس از گذشت چند هفته از سقوط هواپیما، تاکنون به طرز عجیبی درباره این اتفاق تلخ سکوت اختیار کردهاند به گونهای که تا به حال حتی این مسئولان از ابراز تأسف برای کشته شدن چندین مسافر بیگناه نیز خودداری کردهاند. چنین خاموشی هدفمندی در حالی دنبال میشود که بسیاری به دنبال ریشههای اهمال کاری در موضوع سقوط این هواپیما هستند.
پاسخگویی مسئولان، انتظار مردم است
سقوط یک هواپیما به دلیل حادثه در تمام کشورها همانقدر پذیرفتنی است که هزینه کردن پای توسعه فناوری؛ اما معمولتر از این دو واقعیت، پاسخگویی نهادهای مسئول در قبال اشتباهات خود و ریشهیابی آنها از سوی دولت است. ضمن آنکه اگر دلیل بروز اتفاقات ناگوار، قصور فرد یا نهادی تشخیص داده شد مجازاتهای سختی برای مسئولان خاطی در نظر گرفته میشود. سقوط هواپیمای ایران 140 نیز موضوعی مستثنی از این قاعده نیست.
بسیاری از کارشناسان و خبرگان صنعت هوایی کشور، از زمان وقوع این سانحه دردناک در انتظار بودند که علاوه بر سازمان هواپیمایی کشوری که معمولا اطلاعرسانی و پاسخگویی سوانح هوایی را بر عهده داشته است از سایر گروههای مرتبط از جمله طراح، سازنده و شرکت هوایی استفادهکننده نیز اطلاعرسانی و حداقل پاسخگویی یا عذرخواهی و یا همدردی با مردم و بازماندگان این سانحه دردناک را داشته باشند.
این عدم پاسخگویی و مسئولیتپذیری در رابطه با این سانحه، از سوی این گروهها رنجی است که بسیاری از کارشناسان و فعالان صنعت از سالهای قبل از زمان تعریف پروژه انتقال فناوری، راهاندازی شرکت هوایی و بسیاری از اتفاقات و رویدادها متحمل شدهاند.
پاسخگویی یا سیاستبازی
تنها پاسخگویی این گروهها منحصر به انتشار یک شبهجوابیه در زیر لوای نام معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری شد که نقش خاصی در این ماجرا نداشت. سوءاستفاده از جایگاه و انتشار پاسخ با عنوان معاونت علمی که توسط کارگروه هوایپمایی ستاد هوایی و هوانوردی این سازمان که رئیس آن همان رئیس سازمان صنایع هوایی، شرکت سازنده و استفادهکننده این هواپیماست نه در راستای پاسخگویی بلکه تنها یک تاکتیک سیاسی است.
آنها که پاسخ ندادند
نگاهی به اطلاعات موجود در رسانهها به راحتی نشان میدهد که چه کسانی مستقیماً به سقوط هواپیمای ایران 140 مربوط میشوند. در ادامه این مسئولان خاموش معرفی میشوند.
طراحی هواپیمای ایران 140 در شرکت اوکراینی آنتونوف انجام شده است ولی بر اساس انتقال فناوری صورت گرفته و توافقات بعمل آمده دفتر طراحی به موازات دفتر طراحی سازنده اوکراینی در کارخانه هسای اصفهان ایجاد شده است.
سازنده این هواپیما کارخانه هسای اصفهان، از زیر مجموعههای سازمان صنایع هوایی است.
شرکت هوایی بکارگیرنده این هواپیما، شرکت سپاهانایر است که این شرکت توسط سازمان صنایع هوایی راهاندازی شده است و با مراجعه به سایت روزنامه رسمی کشور چنین سوابقی از اعضای هیأت مدیره این شرکت به دست میآید.
رئیس هیأت مدیره سپاهان قبلا مدیرعامل شرکت هسا بوده است و همزمان مدیرعامل شرکت پادیکو، سهامدار اصلی سپاهانایر است.
نایب رئیس هیأت مدیره همزمان مدیر پروژه ساخت این هواپیما در کارخانجات هسای اصفهان است.
سایر اعضای هیأت مدیره و مدیرعامل نیز همگی دارای سابقه فعالیت در کارخانه مذکور بوده یا هستند.
تمامی گروههای سهگانه فوق دارای مدیریت واحدی به نام سازمان صنایع هوایی هستند که انتظار میرفت طی روزهای بعد از سانحه از سوی گروههای فوق یا سازمان صنایع هوایی، پاسخگویی و مسئولیتپذیری به بدنه جامعه منتقل شود. جالب این است که رئیس این سازمان، در حال حاضر “دبیر ستاد هوایی و هوانوردی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری” است که ستاد مذکور مطابق قانون هیچگونه مسئولیتی در رابطه با سانحه مذکور بر عهده ندارد و سؤال این است که چرا به جای جوابگویی از سوی یکی از گروههای سهگانه فوق که دارای مسئولیت هستند، پاسخگویی از این جایگاه (ستاد هوایی و هوانوردی معاونت علمی) صورت گرفته است؟!
پاسخی نه برای پاسخگویی
تحلیل گزارش بسیار سطحی که درباره این سقوط منتشر شده است میتواند در قالب مقالهای علمی و تحلیلی یا با برگزاری سمینارهای و میزگردهای تخصصی با حضور کارشناسان بصورت جداگانه انجام گیرد. اما انتقاد اصلی اینجاست که چرا نویسندگان تلاش کردهاند با شانه خالی کردن از مسئولیت خود اینگونه القاء کنند که اگر قصور و تخلفی صورت گرفته است ناشی از مجوزها و اختیاراتی بوده که سازمان هواپیمایی کشور اعطا کرده است نه سایر گروهها (طراح، سازنده و خط هوایی).
این گزارش همزمان در یک سناریوی تکراری تلاش کرده تا برای مقصر نامیدن خلبان زمینهسازی کند در حالیکه هنوز نتیجه بررسیهای کمیته بررسی سانحه اعلام نشده است و بعید نیست که چنین اظهاراتی با هدف تحت فشار گذاشتن کمیته بررسی سانحه انجام شده باشد. در نهایت مجدداً لازم به یادآوری است که چنین وانمود شده این پاسخ از طرف معاونت علمی منتشر شده است.
استفاده از جایگاهی مانند معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری حتی اگر با نیت دفاع از صنعت هوایی نیز صورت گرفته باشد، کار پسندیدهای نیست و قطعاً نتیجه معکوسی به همراه خواهد داشت، چراکه امروزه، مردم و کارشناسان با نگاههای تیزبین و دقیق خود به تحلیل همه مسایل میپردازند. بهتر بود که گروههای فوق بصورت مستقیم جوابگو باشند. در اینصورت قطعاً اعتمادسازی بیشتری صورت میگرفت.
فناوری فدای سیاست
سقوط هواپیمای ایران 140 هرچند اتفاقی بسیار ناگوار در صنعت هوایی ایران است و تا حدی موجب بیاعتمادی به صنعت بومی هوافضای کشور در سطح جامعه شده است اما روی دیگر سکه این است که چنین اتفاقی اگر به درستی و با مسئولیتپذیری بررسی شده و مورد نقد قرار گیرد میتواند با تغییر نگاهها و رویکردها به این صنعت موجب جهش بزرگی در توسعه فناوریهای هوایی در کشور شود.
همانگونه که در تمام کشورهای صاحب فناوری اتفاق افتاد. واقعیت این است که دانشمندان کشور ما در توانمندیهای فنی با وجود تجربه کم از ظرفیتهای بسیار بالایی برخوردارند و تأسفبار این است که ما در قرن علم و فناوری هنوز باید از حوادث، درسهای ابتدایی در مدیریت بگیریم.
مرهمی سوزناک
مسئولانی که زمانی پروژه ایران 140 را به عنوان افتخار مدیریتی خود در بوق و کرنا میکردند در این شرایط با خاموش ماندن و عدم پاسخگویی میخواهند نامشان مطرح نشود. باید از این مسئولان پرسید آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است؟
برخی از مسئولان اعلام کردهاند در سقوط ایران 140 به دنبال مچگیری نیستیم. این جمله اگر به معنای رسیدگی به موضوع با هدف پیدا کردن مشکلات واقعی باشد خوب است اما اظهار آن به منظور فراموش کردن مقصران، کمکی به صنعت هوایی کشور نمیکند. شاید مجازات خاطیان نشان دهد اهمالکاری، سیاستبازی و خودکامگی ناشی از بیتوجهی به نظرات کارشناسان که در این مورد به وفور دیده میشود، سرنوشت بدی را برای مدیران ضعیف به دنبال میآورد.
بررسی و نقد موشکافانه حادثه ایران 140 برای دلسوزان این صنعت چون مرهمی سوزناک است که درمان میکند و نباید از آن ترسید، چراکه در آینده توانمندیهای ایرانیان نباید فدای سیاستهای مدیران شود.