لنجانا به نقل ازخبرگزاری رسا ـ روز گذشته خبرنگار اعزامی خبرگزاری رسا برای تماشا و نقد و تحلیل نمایش «یک کلیک کوچولو» راهی تهران شد و با حضور در تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر به تماشای این اثر نشست.
آنچه میخوانید شمهای از آن چیزی است که در اجرای دیروز شاهد بوده است.
البته این گزارش مقدمه تفصیلی در شرح فضای تئاتر شهر و اهالیش هم داشت که فعلا از درج آن خودداری کردیم و نیز به لحاظ حفظ عفت کلام و رعایت حریمهای اخلاقی، خود را از درج دیالوگها و حرکات و سکنات مبتذل و مستهجن این تئاتر معذور داشتیم.
با پیروزی انقلاب اسلامی یکی از افقهای جدید که در ایران عزیز هویدا شد و بارقهای که در قلب ملت مسلمان ایران رخ نمود، تبدیل هنر مبتذل و بی هویت و مستهجن رژیم پهلوی به هنری بود که از سرمنشأ آرمانهای اسلامی و امیدهای انقلابی مردم ایران نشأت بگیرد و در آن بتوان تجلی نور ایمان و شور دینی و هویت ایرانی و اسلامی مردمان این سرزمین را به تماشا نشست.
این توقع بعیدی نبود و یکی از حقوق آرمان خواهانه ای که مردم ایران به دنبال انقلابشان که بیشتر وجههای فرهنگی داشت به دنبال آن بودند.
مرور تاریخ تئاتر و البته سینمای پیش از انقلاب اسلامی گویای حقیقت و واقعیت تلخی است که در آن دوران تاریک بر عرصه هنر نمایش و تصویر این سرزمین سایه افکنده بود.
به جز معدود تلاشهای فردی که ناشی از دغدغههای اصیل هنرمندان متعهد و ارزشمدار آن دوران گاه رخ مینمود مابقی فضای هنری ما در دست ایادی ابتذال و بلکه استهجان بود.
هنری که در ورطه تار و کدر ابتذال دست و پا میزد و نه با مردمش همراه بود و نه با آیینش دمخور.
نه میشد نشانی از ایران و ایرانی را در آن یافت و نه البته کمترین وجهی از آیین نورانی اسلام در آن هویدا بود.
با پیروزی انقلاب اسلامی اما دوران جدید در این فضای بسیار والا و تأثیرگذار آغازیدن گرفت و افقهای جدیدی مبتنی بر هنر اصیل و ارزشهای عزیز ایرانی و اسلامی به منصه ظهور و بروز رسید.
سینمایی که تا پیش از آن نقطه عطف، جز سکس و خشونت و لودگی چیزی نداشت و متاعی عرضه نمیکرد، «رنگ خدا» گرفت و «بچههای آسمان» را به میدان آورد.
و تئاتر هم به ویژه با توجه و تنبهی جدی تر به گنجینههای هنر نمایش در میراث فرهنگ آیینی ایرانیان مسلمان که تعزیه یکی از نمادها و نمودهای جدی و ارزشمند و سرشار از معنویت و هنر آن بود، به نقاط روشن و امیدبخشی منجر شد.
اما با گذشت زمان و رنگ باختن بسیاری از ارزشها و مبتلاگشتن همگان از جمله هنرمندان و مدیران فرهنگی به روزمره گی، نوعی از بی هویتی و نمادی از همان شبه هنر دوران سیاه پیشین دوباره بازتولید شد و خود را در تارو پود هنر امروز ایران اسلامی نفوذ و رسوخ داد.
آری؛ همان چیزی که روزگاری با وقوع انقلاب اسلامی از در این مملکت به بیرون انداخته شد این بار از پنجره دوباره وارد شد و فضای هنر این سامان را به ورطهای هولناک از ابتذالی مدرن و سخافتی تجلی یافته در بافتههای روشنفکری و افه های متکی بر قله آمال شبه هنرمندان -غرب موهوم- کشاند.
با تأثر و تأسف باید گفت آنچه امروز در فضای تئاتری کشور ما میگذرد نه ربط و نسبتی با مردم و دغدغهها و آرمانها و ارزشهایشان دارد و نه البته تماس و همراهی و دغدغه مندی در حوزه دین و آیین.
اجراهایی سست و بی هویت از متنهایی بی رمق که تنها برای جلب توجه، با عبور از خط قرمزها و تابوشکنی های ضد دینی و بلکه ضد ایرانی سعی در دست و پا زدن در مرداب شهرت و شهوت دارند.
با ورود به فضای تئاتر شهر به عنوان نماد هنر نمایش در ایران امروز و دیروز میتوان وجهی تام و تمام و تصویری روشن و البته ناتمام از این موقعیت تأثرانگیز به دست آورد. فضایی که براستی دل هر انسان آزاده و مومن و متدینی را به سختی به درد میآورد و حسی ملهم از درد و خشم و ناامیدی و تأسف سراپای وجودش را فرامی گیرد.
البته باید گفت که زیر پا گذاشتن فجیع شئونات اخلاقی و رسیدن به نوعی بی حجابی مطلق و تماس زن و مرد و حریم شکنی و حرمت دریدن تنها وجهی ظاهری و لایهای سطحی از این فضای به ظاهر هنری است و آنچه بیش از هرچیر قابل تأمل و دردرناک است متن و فکر و بی هویتی ناشی از آن است که در مضامین تئاترها و فحوای محتوایی این اجراها قابل فهم و حس است.
شاهد مثال این وضعیت در طول این سالها، نمونههای متنوعی از تئاترهای اجرا شده است که یکی از آثار متأخر از این دست نمایشی است به نام «یک کلیک کوچولو» که هم اکنون در تئاتر شهر، سالن قشقایی در حال اجراست. نمایشی که در زیر پا گذاشتن حریمهای اخلاقی و تابوشکنی های ضد اخلاقی و له کردن شئونات دینی نمونهای است کم نظیر در تئاتر ما.
از وضعیت زننده حجاب و نوع پوشش و حضور بانوان این اثر گرفته تا الفاظ رکیک و تماسهای بدنی بازیگران زن و مرد همگی نمادهایی از یک هنجارشکنی قبیح و رد شدن بی محابا از همه آن ارزشهایی است که فلسفه وجودی نظام اسلامی بر مبنای ظهور و بروز و حفظ آنها شکل گرفته است.
«یک کلیک کوچولو» اثری است اپیزودیک. تئاتری در سه فصل با سه قصه متفاوت که مضمون روابط نامشروع جنسی از طریق فیس بوک، مشکلات جنسیتی و مباحث رفتاری و محذورات اجتماعی ناشی از آن و نیز بحث مهاجرت را در سه بخش روایت می کند.
اما عنصر منتشر و مستتر در هر سه اپیزود بحث «غیرت» است که در همه روایتهای تئاتر «یک کلیک کوچولو» با رویکردی تخریبی مورد هجمه قرار می گیرد.
این اثر به بهانه روایت این معضلات به اباحه گری و زیر پا گذاشتن شئونات اخلاقی و اسلامی روی می آورد. احتمالا به خاطر جلب توجه و بازار گرمی شهرت مدارانه.چرا که اثر هم به لحاظ متن و هم به جهت ساختار و روایت و اجرا و کارگردانی حاوی ضعفهای عمده و حفره های فراوانی است.
یک تئاتر ضعیف و البته دریده و مستهجن که بیش از آنکه نان هنر بودنش را بخورد نان اباحه گری و تابوشکنی های مهوعش را در می آورد!
«یک کلیک کوچولو» فارغ از مضامین محتوایی و بی عمقی و سطحی نگری مفرطی که بر کار حاکم است، حتی به جهت مباحث ظاهری همچون نوع پوشش و الفاظ و حرکات تعبیه شده توسط نویسنده یا کارگردان یا بداهه های بازیگران هم در مسیر حرمت شکنی و ابتذال کلامی و سکنات اجرایی، اثر قابل توجه و تأملی به شمار می رود!
علاوه بر این در این تئاتر به لحاظ محتوایی، کماکان عنصر غیرت و مردانگی مورد هجمه و حمله شدید قرار می گرد و تخریب چهره غیرتمندی و له کردن هویت غیرت مدار مرد مسلمان ایران، موضوع اصلی کار و نتیجه جدی آن میشود!
تصویرگری کلیشهای مهوع و ناجوانمردانه از انسان غیرتمند مسلمان که به نوعی، فردی عصبی و طماع و فریبکار و بی شعور به نمایش کشیده میشود که تنها به منافع خود می اندیشد و غیرتش تنها شعاری تهی و ریاکارانه و برای رسیدن به مقاصد شوم مادی و شهوانی خویش است!
جالب اینجاست که این تئاتر در دولت گذشته جزء آثار توقیف شده بوده و به تازگی از محاق توقیف درآمده و به روی صحنه رفته است!
و جالب تر اینکه در اجرای کنونیاش با فراغ بال و به راحتی به زیرپاگذاشتن تابوهای اخلاقی و شئونات دینی دست زده و به ادعای کارگردانش، با مخاطب انبوه در حال تمدید مدت اجراست!
آری؛ در غفلت و بی توجهی مدیران فرهنگی و خوش خیالی و خواب آلودگی نخبگان و متدینین متولی امور کشور و در حالی که مثل همیشه اولویتهای کشور ما «چیزهای دیگر» ی است، شبه هنرمندان تئاتری در مرکز ام القرای جهان اسلام در حال دریدگی کلامی و زیرپاگذاشتن شئونات اخلاقی و تصویرگری مشوه و زنندهای از عناصری همچون غیرت و هویت دینی و ایرانی ما هستند!
و همان چیزی که روزگاری با وقوع انقلاب اسلامی و به مجاهدت امام و شهدا و ملت رشید ایران از در به بیرون پرتاب شده بود، آرام آرام از پنجره هنر به داخل آمده و ویروس بی عفتی و اباحه گری و حرمت شکنی را در متن و مغز جامعه رسوخ و نفوذ میدهد.
آیا کسی خواهد شنید؟ یک نفر مسئولان امر را خبر کند!