کاهش شدید تیراژ فیلمهای عرضه شده در شبکه خانگی آنچنان حاد شده که تیراژ میلیونی هر فیلم به صد هزار نسخه تقلیل یافته، ولی این اتفاق محصول چه عواملی است، چرا نگران کننده است و استمرار این رویه، چه عوارضی برای سینمای ایران خواهد داشت؟
به گزارش لنجانا به نقل از«تابناک»، شبکه خانگی در کشورهای پیشرفته از پرسودترین بخشهاست و به واسطه رعایت کپیرایت در این کشورها و قوانین سخت و جریمههای سنگین برای کپی غیرقانونی فیلمها، کمتر کسی ریسک چنین عملی را به خرج میدهد و به همین دلیل؛ نسخههای باکیفیت فیلمها و سریالها گاهی تا چند برابر قیمت بلیت فیلم یا حق پخش شبکه پخش کننده سریال قیمت دارند و صرفه به سینما رفتن است.
با این حال گروهی نیز هستند که علاقهمند به داشتن آرشیو این آثار هستند و برای همین، هزینه چند برابری متحمل میشوند و این مجموعهها را میخرند و به همین دلیل، سودآوری عرضه نسخه فیلم با تیراژ بالا در این کشورها بسیار چشمگیر است. فیلمها و سریالها نخست با کیفیت دی وی دی عرضه میشوند و معمولاً مدتی بعد نسخه بلوری این آثار نیز عرضه میشوند که این توزیع کیفی درآمد دوچدانی در پی دارد.
در کشورمان اما روند دیگری حاکم است و در دورهای تلاش شد قیمت نسخه فیلمها در شبکه خانگی بیش از بهای بلیت سینما باشد تا مردم خرید یک سی دی که با خانواده میتوانند تماشا کنند را به رفتن به سینما ـ که طبیعتاً هزینهای چند برابری برای یک خانواده دارد ـ ترجیح ندهند. این سیاست اما شکست خورد و علت مشخص آن نیز صرفه یافتن این وضعیت برای قاچاقچیان بود.
در مقطعی که سی دی یک فیلم رسما پنج هزار تومان عرضه میشد و بلیت سینما بسیار کمتر از اینها بود، سی دی فیلمها غیرقانونی کپی میشد و به بهای هزار تومان در شهرستانها با تیراژ بالا فروخته میشد و درخواست اهالی سینما برای کپی نکردن ـ که اتفاقاً کلیپش در همین نسخههای کپی غیرقانونی نیز آمده بود ـ توسط مخاطبانشان نادیده گرفته میشد و عملاً مخاطبان سینما ذرهای به آینده سینماگرانی که این فیلمها را برایشان میساختند، توجهی نکردند.
به همین دلیل، عرضهکنندگان فیلمها در شبکه خانگی به شدت قیمت نسخه فیلمها را پایین آوردند و حتی در دورهای، فیلمها با بهایی کمتر از دو هزار تومان نیز به فروش میرسید که هرچند تا مدتی مقابل قاچاق فیلم و کپی غیرمجاز را گرفت، باعث ریزش بخشی از مخاطب سینما شد، زیرا سرپرست خانوار ترجیح میدهد در ازای هزینه مبلغی چشمگیر برای خرید بلیت سینما، یک نسخه فیلم را به ارزانترین قیمت خریداری کند و این پروسه به منزله خروج سینما از سبد خانوار است.
بدین شکل تیراژ فیلمها میلیونی شد و استقبال مردم از شبکه توزیع خانگی فیلمها آنچنان وسعت یافت که برخی از توزیع کنندگان این شبکهها مستقیم سفارش تولید فیلم میدادند و بعضاً آثار نازلی را نیز عرضه میکردند که به ریزش بخشی از مخاطبان این حوزه کشیده شد و فیلمها به هفتصد و پانصدهزار تیراژ رسید و روند نزولی ادامه داشت. با این حال، ضربه محکمتر که بر سرعت سقوط فروش شبکه خانگی افزود، محصول اینترنت بود.
گسترش اینترنت و افزایش دسترسی عمومی به سرعت قابل قبول اینترنت، باعث شد دیگر کاهش قیمت سی دی نیز نتیجهبخش نباشد و دیگر دریافت بیشتر فیلمها با بالاترین کیفیت با دانلود غیرقانونی در اینترنت ریشه این بخش را هم هدف قرار داد تا پس از نابودی گیشه سینما، نوبت از دست رفتن شبکه خانگی باشد. حال آماری که ارائه میشود، حکایت از سقف و کف ۳۰۰ هزار و ۱۰۰ هزار نسخه کپی فیلمها در شبکه خانگی دارد که با مقایسه آماری میلیونی گذشته، تکان دهنده است.
آماری که مسافر آستانه مدیرعامل مؤسسه رسانههای تصویری اعلام کرد، نشان میدهد جریانی که تولید را به سمت شبکه خانگی کشانده بود و اساساً جامعه هدفش را مشتریان این حوزه قرار داده بود، عمر طولانی نخواهد داشت، زیرا برخی از مردم رغبتی برای حمایت از هنرمندان ندارند و ضمن گلایه از کیفیت آثار، لابد به تلافی کیفیت پایین این آثار، آنها را کپی میکنند!
اگر این رویه استمرار داشته باشد، بخش دیگری از اقتصاد سینما نابود خواهد شد و این اتفاق تنها در صورتی رخ نخواهد داد که مردم رعایت کپی رایت را کرده و حق تألیف نویسندگان داخلی بدهند و حاضر شوند چند هزار تومان ـ که کمتر از قیمت یک ماست پرچرب است ـ برای خرید محصولی که صدها میلیون و در مواردی چند میلیارد تومان صرف تولیدش شده، هزینه کنند. در غیر این صورت، وضعیت اقتصادی اهالی سینما روز به روز بدتر میشود و در آینده محصولی باقی نخواهد ماند که بتوان به آسانی و مجانی دانلود کرد و دید.
ناگفته پیداست، این رویه به نسبتی به مراتب شدیدتر درباره آلبومهای موسیقی هم صادق است و باید اندکی در رفتارمان تجدیدنظر کنیم و یا با ادامه همین روند در نابودی سینما و موسیقی بکوشیم! انتخاب با ماست که درباره آینده سینما و موسیقی ایران چه تصمیمی بگیریم و تقابل منفعت گرایی لحظهایِ فردی و منفعت گرایی ملی و جمعی به خوبی در این بزنگاه نمایان است.