پارامترهای قدرتی در عرصه نظام بین الملل گوناگون هستند و قدرت عاملی است که به واسطه آن بازیگران می توانند بر سایرین اعمال نفوذ نمایند. این عوامل، گستره سختی دارد مانند قدرت نظامی و اقتصادی و هم چنین گستره نرمی دارد مانند سابقه تمدنی، ارزشهای انسانی، جامعه ملی قدرتمند، پرستیژ بین المللی و غیره.
برخی از عوامل قدرت مادی، کمی بوده و می توان به اندازه گیری کمی آنها پرداخت، مانند تعداد لشکر و موشک و تانک، اما عواملی چون قدرت نرم یا قدرت معنوی را به سختی می توان اندازه گیری کرد، چون کیفی و غیر مادی هستند.
به عنوان نمونه بارز، تعداد لشکر را می توان به عدد بیان کرد اما این لشکر چه مقدار دارای روحیه نبرد است را به سختی می توان حدس زد. استفاده از منابع قدرت به شکل بهینه، وابسته به پارادایم محیطی آن است. منابع قدرت در گذر زمان تغییر می کنند اما عوامل معنوی قدرت به شدت در میزان اثرگذاری عوامل سخت موثر هستند.
دراین خصوص آمریکا مثال خوبی است. واشنگتن علیرغم اینکه در زمینه لشکر و تجهیزات نظامی در دنیا شماره اول است، اما همواره به محدودیتهای این قدرت نیز به خوبی آگاه می باشد.
به این ترتیب بود که آمریکا در جنگ ویتنام شکست خورد و سربازان اندک هوشی مینه، رهبر ویتنام، لشکر بزرگ آمریکا را به فرار وا داشتند و یا در دوران هشت سال دفاع مقدس ایران در مقابل تجاوز نظامی عراق، رزمندگان ما، با روحیه بالا در مقابل لشکریان بعث، که از حمایت دنیای غرب برخوردار بودند، ایستادگی کردند و نگذاشتند که حتی یک وجب از خاک ما در تملک متجاوزان قرار گیرد.
در واقع این قدرت معنوی ارتش و سپاه ما بود که با اتحاد و همدلی و شجاعت بی نظیر، دشمن را به خاک مذلت کشاند. اگر میزان قدرت سخت معیار بود، عراقی ها با کسب حمایت آمریکا و متحدان غربی آن، از تجهیزات زیادی برخوردار شده بودند، اما این ایمان و توانمندی ارزشی رزمندگان ما بود که همه معادلات نظامی آنها را به هم ریخت.
استفاده تک بعدی از قدرت سخت، موجب افزایش هزینه های سیاسی و اجتماعی برای کشورهاست. فناوری های مدرن در جوامع و کشورهای مختلف اگرچه جنگ را آسانتر کرده است، اما به همین میزان شاهد ارتقای سطح هوشیاری و آگاهی مردم هستیم.
سیاست خارجی هوشمند نیازمند ارتباط مستحکم با نظام داخلی است. باید سخت کوشیده شود تا سطح رضایتمندی مردم و مشروعیت حکومت در نزد عامه مردم بالا رود. مشروعیت داخلی و مردمسالاری لازمه بنیادین موفقیت در یک سیاست خارجی هوشمند است.
در این راستا قدرت نرم این توانایی را داراست که مردم بدون توسل به زور، جذب آرمانها و دیدگاههای مطرح شده شوند. به این ترتیب می توان گفت که مشروعیت، هسته مرکزی و محور بنیادین قدرت نرم محسوب می گردد.
اگر ملتها به این باور برسند که آرمانها و اهداف جمهوری اسلامی ایران دارای مشروعیت است، می توانیم بدون تهدید و تطمیع به اهداف خود دست یابیم. مضافا اینکه مشروعیت می تواند تضادها و چالش های استفاده از قدرت سخت را کاهش دهد. به این ترتیب از هزینه های قدرت سخت نیز کاسته می شود و بودجه به مراتب کمتری صرف مجهز سازی و خریدهای تسلیحاتی می شود.
اکنون شرایط نظام بین الملل به گونه ای است که نمی توان تنها به قدرت سخت نظامی اکتفا نمود، لازم است که مهندسان سیاست خارجی ایران با درک عمیق از قابلیت ها، انعطاف ها، محدودیت ها و چالش ها، در راستای طراحی استراتژی سیاست خارجی هوشمند، قدم بردارند.
قدرت هوشمند نه از جنس قدرت نرم و نه از جنس قدرت سخت است، بلکه آمیخته و ترکیبی از توانمندی ها و قابلیت های این دو می باشد. در قدرت هوشمند یک استراتژی منابع محور، همگرایانه و ابزار محور، جهت نیل به بالاترین سطح منافع ملی تعبیه می شود.
طراحی و برنامه ریزی این استراتژی، قدرت ایران را بیش از پیش خواهد نمود و قابلیت های دفاعی و گسترش ارزشهای اسلامی و شیعی را در دنیا میسر خواهد ساخت. نگاه نظامی و سخت ما باید به شکل دفاعی در دنیا جلوه گر باشد به نحوی که هرگز دشمنان نظام جمهوری اسلامی حتی فکر تهاجم و تجاوز را لحظه ای در ذهن خود مرور ننمایند؛ اما در خصوص پارامترهای قدرت نرم باید فعالانه و عملیاتی و با رویکردهای خردمندانه عمل نماییم که متاسفانه در این خصوص خیلی ناقص و کم توان جلو رفته ایم.
ترکیب مدبرانه این دو می تواند راه را برای استقرار و پیگیری قدرت هوشمند در سیاست خارجی را فراهم سازد و به این ترتیب جایگاه ایران در سطح نظام بین الملل ارتقا یابد.
قدرت هوشمند رویکردی است که روی بایسته ها و ضروریات نیروی نظامی قدرتمند به همراه سرمایه گذاری کلان در زمینه اتحادها، همکاریها و نهادها در همه سطوح تاکید می کند. اگر قدرت هوشمند در سیاست خارجی ما به خوبی برنامه ریزی شده و اجرا گردد، قدرت جمهوری اسلامی با مشروعیت اکتسابی، به یک اقتدار تبدیل می شود که می تواند میزان نفوذ ما را در منطقه و جهان افزایش دهد.
در این خصوص قدرت جمهوری اسلامی ایران به همراه منافع و ارزشهای نظام آمیخته می شود. اگر چه عناصر این رویکرد در سیاست خارجی ما وجود دارد اما این عناصر فاقد منطق منسجم و نهادینه می باشند.
قدرت هوشمند نه از جنس قدرت نرم و نه از جنس قدرت سخت است، بلکه آمیخته و ترکیبی از توانمندی ها و قابلیت های این دو می باشد. در قدرت هوشمند یک استراتژی منابع محور، همگرایانه و ابزار محور، جهت نیل به بالاترین سطح منافع ملی تعبیه می شود.
در استراتژی قدرت هوشمند هرگز نگاه امنیتی به کنار گذاشته نمی شود، در این راهبرد ایران همواره دشمنانی جدی خواهد داشت که براین اساس، هرگز نمی تواند از ارتقای توانمندی های نظامی و اقتصادی خود دست بردارد و بنابر این باید همواره از لحاظ لشکری و تجهیزاتی، آن نگاه قدرتی را حفظ کنیم و به ویژه به موازنه قدرت در سطح منطقه ای تاکید بورزیم.
اما در عین حال باید هر چه مقتدرانه به حجم و اندازه قدرت نرم خود بیفزاییم تا بتوانیم قدرتمندانه تر از حاکمیت و منافع ملی مردم و کشورمان در سطح جهانی صیانت کنیم. در این راستا لازم است که دولت ایران در فربه سازی قدرت هوشمند خود با استفاده از توانمندیهای داخلی و ارزشی خود بهره ببرد و در این خصوص با استفاده از نظرات کارشناسان موثر سیاست خارجی، برنامه خود را هر چه سریعتر ارائه کند.
ایران تنها زمانی می تواند از پارامترهای قدرتی بیشتری برخوردار شود که قدرت نظامی و اقتصادی خود را به خوبی با قدرت نرم خویش همراه سازد. تجربه هشت سال دفاع مقدس باعث شده که ایران تجارب دفاعی ارزشمندی را کسب نماید که اکنون باید از این تجارب در طراحی و مهندسی دفاعی کشور به شکل بهینه ای استفاده نمود.
باید سیاست خارجی ما درگیر طراحی، برنامه ریزی و اجرای قدرت هوشمند شود. در این راستا شایسته است که به دیپلماسی فرهنگی با اهمیت بیشتری نگریست. عملیات بشر دوستانه نیز در همین راستا قرار می گیرند؛ این در حالی است که بسیاری از منابع قدرت نرم به عنوان مولفه جفتی قدرت هوشمند در اختیار بخش خصوصی و مردمی قرار دارد.
دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی ما باید در این راستا توانمند شود و در عین حال باید که بین همه دستگاه ها و نهادهای متولی سیاست خارجی هماهنگی و تعدیل ایجاد شود. آموزش لازمه جدایی ناپذیر این فرآیند می باشد. باید که در این باره یک فرهنگ نهادی مشترک بین این دستگاهها ایجاد شود. ساختار دنیای امروز مجموعه ای از چالش ها را پیش روی کشورها قرار می دهد، بنا بر این قدرت ایران نیازمند روش جدید تفکر است که همانا این روش جدید، استراتژی قدرت هوشمند است.
تفکر ایرانی بعد از انقلاب اسلامی یک دیدگاه اخلاقی و ارزشی را به سیاست جهانی تزریق نموده است. پایمردی ایران در احقاق حقوق حقه مردم فلسطین و پایمردی ایران در مسایل خاورمیانه و به خصوص کمک به مقاومت در لبنان و سوریه، از مهمترین ترجمان های این نگرش هنجاری به نظام بین الملل است.
می توان گفت که ایران ما پس از ترویج آرمانهای حضرت امام (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، شاخصه های مهمی از عدالت خواهی، ظلم ستیزی و کمک به محرومین و مستضعفین عالم و اخلاق گرایی را به ارمغان آورده است.
بسیاری از ایده های اخلاقی را که جمهوری اسلامی ایران به نظام بین الملل کنونی ارایه کرده است در حد خود بی نظیر و بی همتا هستند که باید در طراحی و برنامه ریزی سیاست خارجی هوشمند مد نظر قرار گیرند. این شاخصه های ارایه شده که میراث ارزشمند انقلاب اسلامی ایرانند باید به درستی در طراحی سیاست خارجی ما دیده شوند.
اگر طراحی سیاست خارجی هوشمند در دستگاه دیپلماسی ما به درستی دیده شود، جایگاه جمهوری اسلامی ایران در نظام بین الملل ارتقا می یابد. نگاه ایران به نظام بین الملل یک نگاه انتقادی و ارزشی است که طرفداران بسیار زیادی دارد. ما در طراحی سیاست خارجی هوشمندمان باید که به خوبی و به درست مخاطبان خود را بشناسیم و در راستای پیشبرد دیدگاه هایمان به آنها جدا بپردازیم.
اکنون شرایط نظام بین الملل به گونه ای است که نمی توان تنها به قدرت سخت نظامی اکتفا نمود، لازم است که مهندسان سیاست خارجی ایران با درک عمیق از قابلیت ها، انعطاف ها، محدودیت ها و چالش ها، در راستای طراحی استراتژی سیاست خارجی هوشمند، قدم بردارند.
نظام بین الملل غربی نیز دیر یا زود معترف خواهد شد که ما معتدلترین، کارآمدترین و با تجربه ترین نظام اسلامی در دنیا هستیم. متاسفانه جهان اسلام دچار افراط و تفریط شدیدی است و این جمهوری اسلامی ایران است که به طور انحصاری تجربه حکومتی عمل گرا و معتدل را در این مجموعه داراست. در طراحی سیاست خارجی هوشمند، استفاده از این جایگاه اعتدال بسیار شایسته و به جا خواهد بود.
و نهایتا اینکه سیاست خارجی هوشمند نیازمند ارتباط مستحکم با نظام داخلی است. باید سخت کوشیده شود تا سطح رضایتمندی مردم و مشروعیت حکومت در نزد عامه مردم بالا رود. مشروعیت داخلی و مردمسالاری لازمه بنیادین موفقیت در یک سیاست خارجی هوشمند است.
دستگاه دیپلماسی کشور ما باید هر چه سریعتر برنامه خود را در مورد عملیاتی کردن سیاست خارجی هوشمند ارائه نماید و در این راستا اصلا فرصت را از دست ندهد. شایسته است ریاست جمهور محترم به عنوان فرد اول دیپلماسی و سپس وزیر خارجه محترم در این باره ابلاغ های لازم را صادر نمایند و برای تحقق هر چه سریعتر این برنامه از نظر دانشگاهیان صاحب نظر و کارشناسان مربوط استفاده نمایند.
سیاست خارجی هوشمند نیازمند نقشه راه و تعیین اولویت ها و بودجه لازم می باشد. این امری است که امروزه در همه کشورهای توسعه یافته و حتی خود آمریکا دنبال می شود، چرا که دیگر کشورها صرفا به قدرت سخت و یا قدرت نرم به تنهایی بسنده نمی کنند و راه موفقیت و کامیابی در کسب و ارتقای منافع ملی را طراحی و اجرای سیاست خارجی هوشمند می بینند، امری که ما باید تا فرصت باقی است، سراسیمه و مدبرانه به دنبال طراحی و اجرای آن در ایران باشیم.
دکتر رضا سیمبر
استاد ومدیر گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه گیلان
مشاور مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی ایران