به گزارش صدای لنجان؛ روزنامه رأی الیوم نوشت: مسئله ناپدید شدن جمال خاشقجی، روزنامهنگار عربستانی پس از ورود به کنسولگری این کشور در استانبول و ابهامات آن نقطه تحولی در روابط آمریکا با ترکیه و با دولت ریاض بود.
ابهامات موضوع ربوده و کشته شدن این روزنامهنگار مستقیما پیامدهایی برای آوازه عربستان و به خصوص ولیعهد این کشور (محمد بن سلمان) داشته است. با وجود اهمیت و شواهد و قرائن این ماجرا در خصوص رفتارهای حاکمان و ماهیت نظام عربستان، این حادثه نه به عنوان یک اتفاق صرف بلکه از لحاظ سیاسی و راهبردی قابل ارزیابی است.
به نظر می رسد تلاشهای گستردهای برای حفظ آثار این پیامدها بر نقش ولیعهد عربستان و به ویژه روابط آمریکا و ترکیه، حداقل در کوتاه مدت، در حال انجام است. هدف اصلی از همه این تلاشها جلوگیری از تغییر سیاستهای ریاض است و این همان چیزی بود که در توئیت ترکی الدخیل شخصیت بسیار نزدیک به ولیعهد و تهدید دیگران در صورت حمله به ولیعهد و عربستان نمود یافت. به نظر می رسد معاملات بینالمللی و منطقهای متعددی تا زمان کنار گذاشتن این ماجرا جریان خواهد داشت.
ماجرای خاشقجی در رسانههای آمریکا کم کم جای خود را به اخراج مشکوک شخصیت های مخالف رئیس جمهور آمریکا می دهد و در کمتر از دو هفته مانده به برگزاری انتخابات میان دورهای کنگره آمریکا توجهها به مسئله خاشقجی کمتر میشود. میماند روزنامه واشنگتن پست که همچنان سرش به این ماجرا گرم است زیرا خاشقجی یکی از کارکنان این روزنامه بوده است. علت اهمیت این روزنامه روابط آن با آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا و قراردادهای ۶۰۰ میلیون دلاری بین این دو در ازای ارائه اطلاعات به این آژانس است. اما حمله به ترامپ، ولیعهد عربستان و روابط آمریکا با این کشور هرگز مانع از دیده شدن فاجعه ژئوپلیتیک نمیشود که آمریکا، در پی تکرار اشتباهات مرگبار خود در سالهای گذشته، در صورت سقوط خاندان حاکم در ریاض با آن روبرو خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
- عضو شورای روابط خارجی آمریکا: محمد بن سلمان باید برکنار شود
- گاردین: انگلیس روحش را به خاندان آل سعود فروخته است
بنابراین در صورت نتیجه بخش بودن حملات رسانههای آمریکایی و برخی گروه های سیاسی، سقوط احتمالی (خاندان حاکم ریاض) در کوتاه مدت اتفاق خواهد افتاد. بعید است آمریکا و رژیم صهیونیستی اجازه چنین چیزی را بدهند و از همین جا میتوان به علل تلاش برخی برای درک پیامدهای وقوع جنایت در کنسولگری عربستان در استانبول پی برد.
بر همین اساس باید در هجوم برخی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس برای عادی سازی روابط با اسرائیل و در رأس آن سفر نخستوزیر رژیم صهیونیستی به عمان تامل کرد. وحشت آمریکا و رژیم صهیونیستی از باختن برگه عربستان سبب شده است این دو با سرعت و در عین حال با ناامیدی در تلاش برای به امضا رساندن طرح موسوم به “معامله قرن” باشند یا به گفته وزیر امور خارجه سلطاننشین عمان، بخواهند راه حل تعیین دو کشور را احیا کنند.
نویسنده این گزارش در ادامه افزود: همه این ها که گفتیم برای این بود که شاید این جنایت جرقهای خواهد بود که انبار باروت را به آتش بکشد. شاید ولیعهد سرزمین حرمین شریفین با توجه به برگه های بسیاری که در اختیار دارد، بتواند دست داشتن در این قتل را پشت سر بگذارد، برگه هایی مثل تهدید به تغییر سیاست های عربستان، یعنی همان چیزی که ترکی الدخیل در یادداشت خود نوشته بود، مگر آنکه تحولات دراماتیک و ریشهای در سیاست های این کشور اعمال نشود و دژ محافظت کننده از وی فرو ریزد. مطمئن نیستم تغییر افراد بتواند هدف مورد نظر وی از تغییر سیاست ها را برآورده کند چرا که چنین تغییری مرهون عوامل بسیاری است که هماهنگی بین آن دشوار می نماید. نخستین عامل: نبود جایگزینی برای ولیعهد با توجه به حضور پدرش ملک سلمان (در رأس قدرت) است.
این عدم آمادگی لازم، به اختلافاتی برمی گردد که همزمان با انتخاب ولیعهد در خاندان حاکم به وجود آمد. این اختلافات نشان داد رسیدن به اجماع برای بیعت با ولیعهدی که پادشاه، به منظور تداوم سیاست های مورد نظر آمریکا، انتخاب کرده است امری بسیار دشوار است. متقابلا تداوم سیاست های کنونی با وجود ولیعهد فعلی عربستان به معنای شکست مداوم است. بنابراین در حال حاضر نه تغییر سیاست ها ممکن است نه تداوم سیاست های کنونی.
در عرصه خارجی نیز برخی عوامل جایگاه عربستان را تهدید می کند. نخستین عامل ترکیه است که تلاش می کند از بحران موجود در نظام ریاض برای به دست گرفتن رهبری جهان اسلام بهره برداری کند. باج خواهی های آنکارا از ریاض و واشنگتن نیز شاهدی بر همین مدعاست. برخی بر این باورند که ریاض نتوانسته است اهداف مورد نظر را درباره مسئله عراق، سوریه، یمن و به ویژه اجرای معامله قرن در فلسطین برآورده سازد و با از دست دادن برگه پاکستان پس از انتخاب عمران خان، راه را برای ریاست (دیگران) بر جهان اسلام بگشاید.
دومین عامل خارجی ضعف آمریکاست. آمریکای امروز دیگر آن آمریکای سابق نیست، بنابراین آمریکا برای عمل به تعهدات خود درباره دفاع از عربستان و خاندان حاکم با چالش بزرگی روبروست و باج خواهی ها و توهین های ترامپ به خاندان سعودی با موضع گیری کنگره روبرو شده است که هیچ درکی از رابطه با خاندان حاکم عربستان ندارد، اما مهمتر از همه چیز ناکامی عربستان در اجرای معامله قرن است. درست است که رژیم صهیونیستی می خواهد عربستان را با اعمال فشار به ولیعهد این کشور به سبب ماجرای قتل خاشقجی در تنگنا قرار ندهد اما سفر نخست وزیر رژیم صهیونیستی به عمان نشان می دهد این رژیم به دنبال توافق با جایگزین دیگری است، اگر چه این جایگزین در حد و اندازه عربستان نباشد.
انتهای پیام/باشگاه خبرنگاران جوان