به گزارش صدای لنجان؛ حضرت امام خمینى(ره) را مىتوان پیامآور عزت مسلمین و ملت ایران در نیم قرن اخیر دانست! روح و گوهر عزتطلبى حضرت امام(ره) را مىتوان در روحیه استکبارستیزى ایشان مشاهده نمود.
حضرت امام(ره) در طول دوران مبارزه تلاش نمود این حقیقت را براى ملت آشکار کند که راه سرافرازى و عزت و دستیابى به استقلال و آزادى و عدالت، در گروه استقامت و ایستادگى در برابر استکبار جهانى و در راس آن آمریکاى جنایتکار است.
استکبار ستیزى در نگاه حضرت امام خمینى(ره) داراى ویژگىهایى است که عبارتند از:
۱- خاستگاه الهى استکبارستیزى
۲- سازش ناپذیر بودن در برابر استکبار
۳- دائمى بودن استکبارستیزى
۴- اتخاذ راهبرد تهاجمى در مقابله با استکبار جهانى
۵- مبارزه با استکبار بر اساس تکلیف الهى
۶- مستضعفین محور مبارزه با استکبار جهانى
۷- مبارزه با تمام قوا علیه استکبار جهانى
۸- مبارزه تا نابودى کامل استکبار جهانى
امروز نیز راه مقابله ملت ایران با زیادهخواهى دشمنان ملت ایران در ماجراهاى مختلف و به طور خاص در ماجراى برجام تأکید بر حرکت عزتمدارانه حضرت امام خمینى(ره) و تداوم «استکبارستیزى» است که توسط جانشین خلف ایشان، رهبر معظم انقلاب اسلامى نیز دنبال مىگردد.
امام خمینى(ره)؛ پیامآور عزت مسلمین
حضرت امام خمینى(ره) را مىتوان پیامآور عزت مسلمین و ملت ایران در نیم قرن اخیر دانست! جهان اسلام و به طور خاص ملت ایران، قریب به دو قرن تلخترین ناکامىها را به واسطه حکمرانان فاسد و نالایق در مواجهه با کفار و دشمنان تجربه کرده بودند! از شکست در جنگ با روس و عثمانى تا از دست دادن هرات و افغانستان و بخشى از پاکستان و در نهایت جدایى بحرین و از اعطاى امتیازات مختلف به روس و انگلیس تا اشغال ایران زمین به دست متجاوزان در جنگ جهانى اول و دوم!
حاصل این بىلیاقتىهاى دربار قاجار و پهلوى؛ پاشیدن گرد ضعف و ناتوانى و باور «ما نمىتوانیم» بر سر افکار عمومى جامعه و هویت یک ملت بود!
حضرت امام(ره) با شعار بازگشت به اسلام ناب محمدى(ص) و بازخوانى هویت اسلامى – ایرانى تلاش نمود تا به تدریج «عزت» از دست رفته ملت ایران را احیاء نماید و در این راه در اولین گام در دهه ۱۳۴۰ در برابر «انقلاب سفید» آمریکایى و قانون تبعیضآمیز و توهینآمیز «کاپیتولاسیون» ایستاد! و حبس و تبعید را به جان خرید تا ملت ایران در مسیر احیاء اقتدار و عزت به پا خیزد.
استکبار ستیزى؛ تبلور عزتمندى
روح و گوهر عزت طلبى حضرت امام(ره) را مىتوان در روحیه استکبارستیزى ایشان مشاهده نمود. حضرت امام(ره) در طول دوران مبارزه تلاش نمود که این حقیقت را براى ملت آشکار کند که راه سرافرازى و عزت و دستیابى به استقلال و آزادى و عدالت، در گروه استقامت و ایستادگى در برابر استکبار جهانى و در راس آن آمریکاى جنایتکار است.
رهبر کبیر انقلاب اسلامى با فریاد برآوردن آنکه «همه بدبختى ما از آمریکاست» از خوى تجاوزطلبى و ضرورت مبارزه و عدم رابطه با استکبار سخن گفته و در مورد رابطه ما با آمریکا مىفرمایند: «این مثل رابطه بره با گرگ است! رابطه بره با گرگ، رابطه صلاحمندى براى بره نیست، اینها مىخواهند از ما بدوشند، اینها نمىخواهند به ما چیزى بدهند.» (صحیفه امام، ج۱۰، ص ۳۶۰، ۴/۸/۱۳۵۸)
ایشان با صراحت تمام آمریکا را «شیطان بزرگ» نامیدند و اعلام مىدارد: «آمریکا دشمن شماره یک مردم محروم و مستضعف جهان است» (صحیفه امام، ج ۱۳، ص ۲۱۲، ۲۱/۶/۱۳۵۹) و از ملت ایران و ملل مسلمان و محروم جهان چنین خواستند: «هرچه فریاد دارید سر آمریکا بکشید.» (صحیفه امام، ج ۱۱، ص ۱۲۱، ۴/۹/۱۳۵۸) و همه مبارزان جبهه توحید در سرتاسر جهان را اینگونه بشارت دادند: «اگر دقیقاً به وظیفه مان که مبارزه با آمریکاى جنایتکار است ادامه دهیم فرزندانمان شهد پیروزى را خواهند چشید.» (صحیفه امام، ج ۱۵، ص ۱۷۱، ۱۵/۶/۱۳۶۰)
ویژگىهایى استکبارستیزى در نگاه حضرت امام(ره)
استکبار ستیزى در اندیشه حضرت امام(ره) داراى شاخصها و ویژگىهایى است:
۱- خاستگاه الهى استکبارستیزى
یکى از مولفههاى مهم استکبارستیزى ماهیت الهى مبارزه و قیام براى خداست. تاریخىترین سند مبارزاتى حضرت امام(ره) با آیه شریفه «قُلْ انَّما اعِظُکُم بِواحِدَهٍ أنْ تَقُومُوا لِلّهِ مَثنى وَ فُرادى» آغاز مىشود.
ایشان در ابتداى پیام که خطاب به همه مسلمانان و علما و روحانیون نوشتهاند، آوردهاند: «خودخواهى و ترک قیام براى خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده و همه جهانیان را بر ما چیره کرده و کشورهاى اسلامى را زیر نفوذ دیگران درآورده.» (صحیفه امام، ج۱، ص ۲۱، ۱۵/۲/۱۳۲۳)
۲- سازشناپذیر بودن در برابر استکبار
حضرت امام(ره) امکان هرگونه تلاش براى نزدیکى و سازش و مصالحه با استکبار را نفى مىکند و آن را نافى عزت مسلمین مىداند. ضمن آنکه این حرکت را ثمربخش ندانسته و بر این باور است که استکبار از موضع خود کوتاه نخواهد آمد. این نگاه برآمده از آموزههاى قرآنى است که خداوند در شرح وضعیت جبهه حق و دشمنان آن بدان اشاره کرده است.
خداوند متعال مومنین را از هرگونه مراوده و دوستى و اعتماد به دشمنان نفى مىکند و مىفرماید: «یا ایها الذین آمنوا لاتتخذوا الیهود و النصارى اولیاء بعضهم اولیاء بعض و من یتولهم منکم فانه منهم ان الله لایهدى القوم الظالمین» (مائده: ۵۱) و در جایى دیگر یادآورى مىکنند: «یا ایها الذین آمنوا لاتتخذوا عدوى و عدوکم اولیاء تلقون الیهم بالموده و قدکفروا بماجائکم من الحق» (ممتحنه: ۱)
حضرت امام(ره) مبتنى بر این آیات و روایات متعددى که در نفى پذیرش ولایت کفار و مستکبر آمده، آنهایى که به دنبال مذاکره و کنارآمدن با دشمنان خدا هستند را به عنوان خائن معرفى مىکند.
ایشان با صراحت در نفى هرگونه سازش با استکبار جهانى فریاد بر مىآورد: «کسى تصور نکند که ما راه سازش با جهانخواران را نمىدانیم. ولى هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند!… اگر بندبند استخوان هایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالاى دار برند، اگر زنده زنده در شعلههاى آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستى مان را در جلوى دیدگانمان به اسارت و غارت برند هرگز امان نامه کفر و شرک را امضا نمىکنیم.» (صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۶۹، ۱۳/۴/۱۳۶۷)
۳- دائمى بودن استکبارستیزى (فرا زمان و فرامکان)
اصل اساسى دیگر براى مبارزه با استکبار جهانى در نگاه ژرف و دقیق حضرت امام(ره) «تداوم و همیشگى بودن» مبارزه است. این پیشواى بزرگ الهى مبارزه با کفر و شرک و نفاق را که جبهه متحد نظام استکبارى دنیا را به وجود مىآورند فصلى و مقطعى و محدود و محصور به عصر و زمان خاصى نمىدانست.
مبتنى بر باور امام، جنگ ما با استکبار جهانى «جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمىشناسد.»(صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۸۸، ۲۹/۴/۱۳۶۷)، «جنگ حق و باطلى که تمام شدنى نیست»(صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۲۸۴، ۳/۱۲/۱۳۶۷) و «این جنگ از آدم تا ختم زندگى وجود دارد» (همان) حضرت امام در تعیین این خط مشى اساسى و زیربنایى با قاطعیت و صراحت و صلابت با نفى نگاههاى انحرافى اعلام مىنماید:
«ملىگراها تصور نمودند ما هدفمان پیاده کردن اهداف بینالملل اسلامى در جهان فقر و گرسنگى است. ما مىگوییم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست. و تا مبارزه هست، ما هستیم. ما بر سر شهر و مملکت با کسى دعوا نداریم. ما تصمیم داریم پرچم «لا اله الّا اللَّه» را بر قلل رفیع کرامت و بزرگوارى به اهتزاز درآوریم.» (صحیفه امام، ج۱، ص ۲۱، ۱۵/۲/۱۳۲۳) این خط مشى اساسى در اندیشه سیاسى امام خمینى نیز همچون دو اصل و خط مشى قبلى از تعالیم سیاسى قرآن کریم مایه مىگیرد.
خداوند متعال مىفرماید: «قاتلوهم حتى لاتکون فتنه» (با کفر و شرک و نفاق مقاتله و مبارزه کنید تا فتنه از روى کره زمین برطرف و مرتفع گردد) (بقره: ۱۹۳) حضرت امام با استناد به این آیه شریفه و در شرح آن مىفرمایند:
«اینهایى که گمان مىکنند که اسلام نگفته است «جنگ جنگ تا پیروزى»، اگر مقصودشان این است که در قرآن این عبارت نیست، درست مىگویند، و اگر مقصودشان این است که بالاتر از این با زبان خدا نیست، اشتباه مىکنند. قرآن مىفرماید: قاتِلُوهُمْ حَتّى لاتَکُونَ فِتْنَه، همه بشر را دعوت مىکند به مقاتله براى رفع فتنه؛ یعنى «جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم»(صحیفه امام، ج ۱۹، ص ۱۱۲، ۲۰/۹/۱۳۶۳)
۴- اتخاذ راهبرد تهاجمى در مقابله با استکبار جهانى
یکى دیگر از شاخصههاى قابل توجه در گفتمان استکبارستیزى، تهاجمى بودن آن است. بدان معنا که براى مقابله با استکبار جهانى باید طرحریزى کرد و همه راهها و ایدهها را مورد بررسى قرار دارد. شیوه مبارزه انفعالى و آرایش دفاعى در برابر استکبار نه تنها مناسب نیست، بلکه اندیشهاى که نابودى استکبار را در سر مىپروراند، حتماً نیازمند اتخاذ استراتژى تهاجمى است. با همین نگاه حضرت امام(ره) از شکلگیرى هسته مقاومت در جهان چنین سخن مىگوید: «بسیج تنها منحصر به ایران اسلامى نیست، باید هستههاى مقاومت را در تمامى جهان بهوجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد» (صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۹۵، ۲/۹/۱۳۶۷) ایشان در جایى دیگر از راه اندازى «بسیج بزرگ سربازان اسلام» چنین سخن مىگوید: «امروز جهان تشنه فرهنگ اسلام ناب محمدى است و مسلمانان در یک تشکیلات بزرگ اسلامى رونق و زرق و برق کاخهاى سفید و سرخ را از بین خواهند برد.» (صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۸۸، ۲۹/۴/۱۳۶۷)
۵- مبارزه با استکبار بر اساس تکلیف الهى
شاخصه دیگر در دکترین استکبارستیزى حضرت امام امید به پیروزى همیشگى جبهه حق و عدم شکست در میدان مبارزه با استکبار است. مبتنى بر باور امام، ما مکلف به انجام وظیفهایم و نتیجه فرع آن است (صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۲۸۴، ۳/۱۲/۱۳۶۷) لذا با صلابت و مبتنى بر نگاه تکلیف گرایى اعلام مىدارد:
«تکلیف ما این است که در مقابل ظلمها بایستیم، تکلیف ما این است که با ظلمها مبارزه کنیم، معارضه کنیم، اگر توانستیم آنها را به عقب برانیم که بهتر، و اگر نتوانستیم به تکلیف خودمان عمل کردیم. اینطور نیست که ما خوف این را داشته باشیم که شکست بخوریم. اولاً که شکست نمىخوریم؛ خدا با ماست، و ثانیاً بر فرض اینکه شکست صورى بخوریم شکست معنوى نمىخوریم، و پیروزى معنوى با اسلام است، با مسلمین است، با ماست.» (صحیفه امام، ج ۱۲، ص ۳۰۶، ۲۸/۲/۱۳۵۹)
۶- مستضعفین محور مبارزه با استکبار جهانى
در نگاه حضرت امام(ره) بخش عمده اردوگاه جبهه مبارزه با استکبار جهانى را تودههاى محروم و مستضعف که از رفاه و آزادى برخوردار نبودهاند، تشکیل خواهند داد. چرا که رفاهطلبى و مبارزه در این نگاه قابل جمع نبوده و مرفهان بىدرد در اردوگاه جبهه حق جاى ندارند. حضرت امام(ره) این حقیقت را چنین شرح مىدهند:
«ملت عزیز ما که مبارزان حقیقى و راستین ارزشهاى اسلامى هستند، به خوبى دریافتهاند که مبارزه با رفاهطلبى سازگار نیست؛ و آنها که تصور مىکنند مبارزه در راه استقلال و آزادى مستضعفین و محرومان جهان با سرمایهدارى و رفاهطلبى منافات ندارد با الفباى مبارزه بیگانهاند. و آنهایى هم که تصور مىکنند سرمایهداران و مرفهان بىدرد با نصیحت و پند و اندرز متنبه مىشوند و به مبارزان راه آزادى پیوسته و یا به آنان کمک مىکنند آب در هاون مىکوبند. بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحتطلبى، بحث دنیاخواهى و آخرت جویى دو مقولهاى است که هرگز با هم جمع نمىشوند. و تنها آنهایى تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. فقرا و متدینین بىبضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعى انقلابها هستند.» (صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۸۷، ۲۸/۲/۱۳۵۹)
۷- مبارزه با تمام قوا علیه استکبار جهانى
حضرت امام خمینى بهمنظور تعیین یکى از اصول و خط مشىهاى اساسى براى مبارزه با استکبار جهانى اعلام مىنماید: «ما اگر قدرت داشته باشیم تمام مستکبرین را از بین خواهیم برد» (صحیفه امام، ج ۶، ص ۴۹۹، ۱۷/۱/۱۳۵۸) این اصل براى مبارزه با قدرتهاى استکبارى جهان از اصول و مبانى قرآنى و تعالیم مربوط به تقابل با جبهه کفر و شرک و نفاق در هر عصر و زمان سرچشمه مىگیرد. چنانکه خداوند متعال در قرآن کریم جبهه توحید را مخاطب قرار مىدهد و اینگونه به خیزش و جهاد قهرآمیز با مستکبران زمین فرا مىخواند: «و اعدوا لهم ماستطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم» (هرچه در توان دارید بسیج کنید، تا با این [تدارکات] دشمن خدا و دشمن خودتان را بترسانید) (انفال: ۶۰)
۸- مبارزه تا نابودى کامل استکبار جهانى
حضرت امام در تعیین استراتژى و خط مشى مبارزه با استکبار اولین اصلى که مورد توجه قرار مىدهند این است که تا قدرتهاى سیطره جو و مستکبر جهان به اضمحلال و انقراض درنیایند محال است که صلح و آرامش و سلامت و سعادت در کره ارض حاکم گردد و محرومان و به بند کشیده شدگان به حقوق الهى خود نائل آیند و به وراثت زمین برسند.
ایشان در بیاناتى اشاره دارند: «سلامت و صلح جهان بسته به انقراض مستکبرین است و تا این سلطهطلبان بىفرهنگ در زمین هستند مستضعفین به ارث خود که خداى تعالى به آنها عنایت فرموده است نمىرسند.» (صحیفه امام، ج ۱۲، ص ۱۴۴، ۱۹/۱۱/۱۳۵۸)
ایشان در ماجراى حمله به هواپیماى مسافربرى ایران توسط ناو آمریکایى مىفرمایند: «مردم آزاده جهان همیشه از ابرقدرتها خصوصاً آمریکاى جنایتکار صدمه دیدهاند و تا عزم خود را براى رویارویى با کفر و شرک جهانى و آمریکاى سلطهگر جزم ننمایند، هر روز شاهد جنایتى تازه خواهند بود.» (صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۶۹، ۱۳/۴/۱۳۶۷) مبتنى بر نگاه حضرت امام(ره) حد یقفى براى فزونىخواهى و زیادهخواهى مستکبران عالم وجود ندارد و این زیادهخواهى جز هویت اصلى آنها شده و تا دیگران را به بند و زنجیر و استثمار نکشانند، دست از تجاوزطلبى نخواهند کشید.
به همین خاطر است که با صراحت به مسلمانان گوشزد مىکند: «نکته مهمى که همه ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کى و کجا ما را تحمل مىکنند و تا چه مرزى استقلال و آزادى ما را قبول دارند به یقین آنان مرزى جز عدول از همه خوبىها و ارزشهاى معنوى و الهى مان نمى شناسند و به گفته قرآن کریم هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما بر نمىدارند مگر اینکه شما را از دینتان برگردانند» (صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۹۱، ۲۹/۴/۱۳۶۷)
جمعبندى:
مبتنى بر جهانبینى الهى حضرت امام(ره)، در نظام سلطهزدهاى که استکبار جهانى در جهان و نظام بینالملل ایجاد کرده است، یا باید غلام حلقه به گوش بود و از خود، هویت و باورى مستقل نداشت و همواره در خوف و رجا زندگى کرد، و یا آنکه راه عزت و مقاومت و ایستادگى را برگزید و به مبارزه با استکبار جهانى روى آورد تا با نابودى آن صلح و امنیت و آرامش را به جهان باز گرداند. و حضرت امام(ره) راه دوم را به ملت ایران پیشنهاد مىدهد.
امروز نیز راه مقابله ملت ایران با زیادهخواهى دشمنان ملت ایران در ماجراهاى مختلف و بهطور خاص در ماجراى برجام تأکید بر حرکت عزت مدارانه حضرت امام خمینى(ره) است که توسط جانشین خلف ایشان، رهبر معظم انقلاب اسلامى دنبال مىگردد.
انتهای پیام/