به گزارش لنجانا به نقل از فارس ، یکی از مهمترین شعارهای رئیسجمهور محترم در دوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری، لزوم انتقاد از دولت از سوی منتقدان بود. جناب حجتالاسلام والمسلمین دکتر روحانی این شعار را ـ صرفاً به صورت شعار ـ پس از برگزاری انتخابات و پیروزی در آن نیز، بارها تکرار کردند.
تکرار مکرر این مساله یعنی لزوم نقد و آزادی بیان و تقاضای انتقاد از عملکرد دولت طی سخنرانیهای مختلف توسط رئیسجمهور محترم این مساله را در اذهان تداعی میکرد که دولت یازدهم، به انتقاد به عنوان یک ابزار برای پیشرفت در امور مینگرد اما آنچه در عمل تاکنون مشاهده شده، در تعارض کامل با این مساله یعنی فضای باز برای انتقاد قرار دارد.
روحانی امروز اظهار کرد: «افراطها آنچنان است که گویی باید منزوی باشیم و پشت درهای بسته قرار گیریم و تفریطها به گونهای است که باید گویی هویت ایرانی ـ اسلامی ما روز به روز تضعیف شود».
وی با بیان اینکه چرا برخی مطبوعات دارای دژ پولادین هستند و هیچ کس از قوه اجرایی و قضایی جرأت نمیکند به آنها نزدیک شود، گفت: «بالاتر از دژ پولادین، این مطبوعات خود را قیّم دولت، احزاب، جناحها و حتی مردم میدانند».
این لحن صحبت از جانب رئیسجمهور، موضعگیری اصلی ایشان را برخلاف خواستار انتقاد شدن نشان میدهد. این تناقضی است که حلنشدنی به نظر میرسد.
جناب آقای روحانی ماه گذشته نیز در سخنانی در جمع اساتید دانشگاه با انتقاد شدید از کسانی که توافق ژنو را زیر سؤال میبرند ـ که در میانشان رسانهها پررنگترین نقش را دارند ـ آنها را «بیسواد و کم سواد» توصیف کردند. سخنان شدیداً انتقادی رئیسجمهور نسبت به رسانههای منتقد با اقدام وزارت ارشاد ایشان نیز تکمیل شده است و نشریات و روزنامههای منتقد از کمترین یارانه دولتی برخوردار شدهاند؛ در حالی که حامیان دولت که هر روز هم با دادن مجوز انتشار بر تعدادشان افزوده میشود، حجم بالایی از کمکهای یارانهای را دریافت میکنند یعنی دولت حتی در تخصیص بودجه هم میان منتقدان و همراهان خود تبعیض قائل است.
رئیسجمهور همچنین در حالی برخی رسانهها را دارای دژ پولادین میدانند و آنها را مصون برمیشمارند و خواستار چنین چیزی برای روزنامههای اصلاحطلب میشوند که اصلاً جنس رفتار روزنامههای 2دوم خردادی در مقابل قانون و آزادی بیان، متفاوت از اصولگرایان است.
البته منظور رئیسجمهور محترم را از بیان این موضوع متوجه نشدیم ولی اگر درباره رسانههای اصولگرا میگویند دارای دژ پولادین هستند، در همین مدت 200 روزه تشکیل دولت، برخی روزنامههای این جریان، «صرفاً» به خاطر انتقاد از توافق ژنو که حقوق ملت ایران را در اختیار غرب قرار میدهد و همچنین پرونده نفتی «کرسنت»، به دادگاه برده شدهاند.
این موضوع را در کنار زیر سؤال بردن ولایت حقه حضرت امیرالمؤمنین علیه آلاف التحیة و الثناء در روزینامه «بهار»، غیرانسانی خواندن حکم الهی «قصاص» در روزینامه «آسمان» و اهانت به عزاداری حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها در مجله «چشمانداز ایران» قرار دهید تا تفاوت تخلفات(!) روزنامههای جریان اصولگرایی و ساختارشکنیهای رسانههای دوم خردادی سنجیده شود.
در حقیقت نگاه دولت به همراهان رسانهای خود، کاملاً لیبرالیستی و به رسانههای اصولگرا محدودکننده است؛ در حالی که اصلاً جنس رفتارهای رسانههای دو جریان قابل مقایسه نیست.
نتیجه نگاه لیبرالی دولت هم، این میشود که توهین به حضرت امیر(ع) و حضرت فاطمه(س) و زیر سؤال بردن حکم قرآنی و الهی قصاص بیاشکال است اما اظهارنظر انتقادی درباره توافق ژنو و ارائه اطلاعات فساد کرسنت، یک روزنامه را دادگاهی میکند!؟