به گزارش لنجانا به نقل از ایرنا این شهر خاطره هاست ،در گوشه و گوشه اش رد پای هزاره های تمدن آشکار است. در بند بند کاشی های آبی بر دیوار سجده گاه یزدان می توان زمزمه تاریخ را یافت و از سرانگشتان پیشینیانی گمنام آفرینش معجزه در زندگی انسان خاکی را به نظاره نشست.
این سازه ای از تمنای دنیا نبود، اینجا ساخته عشق بود ، عشقی که جبین بر خاک می سایید و سر به افلاک می کشید و شبگرد کوچه های تنگ و تاریک خاطره را غرق دریای رویا می کرد.
امروز شهر من اما خسته و کلافه و سر درگریبان است. غبار خاکستری غم بر زخمی به بزرگی عمر انسان های شریفش بر رخساره این شاهد زیبا نشسته است.
اینجا گوهر شب چراغ شهرهای خاورمیانه در پس دود و در زمین قاچ قاچ بستری رودی خشک غمگین غنوده است.
اینجا گوهر حیات را به ثمن بخس و بهایی اندک از کف دادند و اکنون بر ماتم حیات زندگان خلعت سیاه بر تن کرده و کاسه چه کنم چه کنم به دست گرفته اند.
گذشتگان برما میراثی گرانقدر گذاردند که ما نه پاسدار آن بلکه یغما گر این میراث بودیم.
میراثی از زندگی در کنار رودی همیشه جاری که آغاز و نهایت زندگی بود که اکنون این رود وجود ندارد.
اصفهان شهر زاینده رود است و اساس بنای این شهر در دو سوی رودی است که زندگی را از آن می گرفتند و بدین سبب زنده رودش می گویند.
این رود از کوهسار می آمد، تن آبی زیبایش را به درختان چنار همیشه ایستاده هدیه می داد. شهر تشنه را آباد می کرد و در چنبره ای فیروز گون در قاب خاکستری کویر در گاوخونی به خواب می رفت.
ولی امروز بستر خشک زاینده رود سرنای عزاست بر بغض فروخفته مردم . غم غربت بیداد می کند و خاکستر نشینانی که از خاک روزی می گرفتند و از آب زندگی؛ خاک ماتم بر سر می کنند.
هر چند می گویند باران بر کوهسار زنده رود نبارید ولی فاجعه بزرگتر از آن بود که در فراخنای ذهن بگنجد.
مدیران دولتی بخش آب که همیشه گناهان را به گردن آسمان می اندازند و سخنی از مدیریت منابع آب نمی گویند همچنان می گویند اگر باران به کوهستان نبارد به سالی خشک گردد دجله رودی.
آمارشان این است: ذخیره آب سد زاینده رود به 113 میلیون مترمکعب رسیده که کمترین رقم در طول حدود 40 سال بهره برداری از این سد است.
میانگین ذخیره آب این سد در این وقت سال در سالیان گذشته حدود 710 میلیون مترمکعب آب بوده است که 84 درصد کاهش یافته است.
میزان بارندگی در فلات مرکزی که حوضه زاینده رود بخشی از آن محسوب می شود در سال جاری 20 درصد کاهش را نسبت به متوسط بارندگی بلند مدت در این منطقه نشان می دهد.
هم اینک جمع آورد سالانه رودخانه زاینده رود یک میلیارد و 570 میلیون متر مکعب و نیاز مصرف این حوضه آبریز دو میلیارد و 150 میلیون مترمکعب در سال است و در حدود 580 میلیون متر مکعب کمبود داریم.
ولی در عین حال با وجود این آمار و ارقام، مدیرعامل شرکت آب منطقه ای استان اصفهان می گوید اگر مسئولان به فریاد استان اصفهان نرسند، یک بحث استراتژیک ایجاد می شود، چرا که خط مقدم مقابله با کویر مرکزی کشور هستیم و اگر قرار باشد یزد، کرمان، اصفهان به دلیل پیشروی کویر خالی از سکنه شوند، ایران دچار بحران می شود و به همین دلیل نباید برابر این طرح ها احساسی عمل کرد.
برخی دیگر پا را فراتر می گذارند و بر این باورند که فاجعه خشکی زاینده رود با فاجعه بیکاری خانواده های کشاورزان و دیگر پیامد های بهداشتی، زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی، اخلاقی و روانی تکمیل خواهد شد.
برخی نیز بر این باورند که درآینده ای نه چندان دور با خشک شدن کامل تالاب گاوخونی، کانونی از ریزگردهای نمکین کف تالاب با وزش بادهای شرق به غرب بر سر اصفهان خواهد بارید.
حال برخی برای رودخانه رو به مرگ، طبیعت کم بارش را بر جایگاه متهم می نشانند، برخی می گویند مردم بالا دست برداشتی بیش از حد می کنند و بالادستی ها می گویند پایین دستی ها آب را هدر می دهند، برخی هم می گویند اگر این چراغ به خانه روا بود چرا به سمت یزد و … هدایتش کرده اند و در اخر سر هم می گویند رود متولی ندارد و هر کس تکه ای از گوشت قربانی را به نفع خود مصادره می کند.
هر چه هست آنچه در مرکز ایران در حال رخ دادن است تنها مرگ یک رودخانه نیست ، نابودی چرخه ای بزرگ از حیات انسانی ، حیوانی و گیاهی است.
و در آخر اینکه این گفته ها پیش درآمدی بر وقوع یک فاجعه است ، فاجعه ای که در شهر رویایی قصه های ناتمام هزار و یک شب روی می دهد.