به گزارش لنجانا، ما در جهان جدید شاهد تلاشهایی برای ارائه پاسخهای فلسفی به برخی پرسشهای اساسی در زیست انسان هستیم. این تلاشها را میتوان ناشی از نزدیک شدن مباحث فلسفی به نظرگاههای انسانشناختی و ترکیب شدن با این رویکرد دانست. در این شرایط همانگونه که فلسفه برای پاسخ به پرسشهای وجودی تلاش میکند الهیات نیز میکوشد در دایره مفاهیم خود به برخی از این پرسشها پاسخ دهد و برای مثال جایگاه زندگی و مرگ، خیر و شر، رنج و امید و مواردی از این دست را تبیین کند.
عماد افروغ در گفتوگویی با خردنامه به بیان «الهیات عاشورا؛ اسلام سیاسی از کجا سر بر آورده»، پرداخته است که بخشهایی از آن را در ادامه میخوانیم:
افروغ گفت: وقتی که از الهیات سخن میگوییم این مفهوم نمیتواند جز ترجمانی از الوهیت و توحیدگرایی محض باشد. بر این اساس چه انسان باشد و چه نباشد و چه خداوند را بشناسد و چه نشاند خللی در این مقوله وارد نمیشود.
وی اظهار داشت: به عبارت دیگر قبل از اینکه پای انسان به میان بیاید ما میتوانیم از الهیات در مقام هستیشناسی سخن بگوییم. در مرحله بعد این نگرش منظومهای به هستی میتواند ابعاد مختلف معرفتی، اجتماعی، سیاسی به خود بگیرد. در اینجاست که ما میتوانیم از این موضوع که عاشورا چه الهیاتی را منعکس کرده و رقم زده سخن بگوییم.
این مدرس جامعهشناسی ادامه داد: با این نگاه به الهیات یا الوهیت باید گفت که عاشورا تجلی تمام عیاری از همین فهم و لوازم آن یعنی تجلی فهم نظری و عملی دقیق از توحیدگرایی است. به عبارت دیگر عاشورا تجلی و تبلور عینی الهیات ناب است که خود را در قالب عبودیتی محض نشان میدهد و از همه جوانب، کاملاً غرق در این مقوله است.
وی تصریح کرد: آنچه در سرشت هستی است و در قالب آموزههای دینی مطرح شده، در واقعه عاشورا تحقق عینی پذیرفته است و اینگونه نیست که این اتفاق جریان تازه یا قاعدهسازی جدیدی را رقم زده باشد. به عبارت دیگر قواعد، ضرورتها و ارزشهایی که در بطن هستی وجود داشتهاند در این حادثه به عنوان مهبطی تجلی یافتهاند و در اراده امام حسین (ع) و یاران او عینیت پیدا میکند.
افروغ ابراز داشت: آنچه در دین از ما خواسته میشود این است که بنا به قابلیت انسانی، حال ما شبیه حال دیگر اشیا و موجودات نباشد و یکی از جلوههای عمل به این موضوع آن چیزی است که در واقعه ارادی و آگاهانه و انسانی متعالی عاشورا شاهد هستیم. از ما خواسته شده است که تسبیحگری ما آگاهانه باشد چرا که انسان هستیم و مورد آزمایش قرار میگیریم و باید حساب پس دهیم.
وی با بیان اینکه الهیات عاشورا اگر به معنای شیوه خاص تعالی انسان در این واقعه فهمیده شود برای درک رابطه انسان و خدا مناسب است، گفت: اگر بخواهیم واقعه عاشورا را در یک کلام توصیف کنیم میتوان گفت این واقعه چیزی جز عبودیت خدا نیست، عبودیتی که در اوج خداآگاهی و خودآگاهی است.
این کارشناس فرهنگی خاطرنشان کرد: آنچه میتوانست پیش از واقعه عاشورا شرایط را از اساس متفاوت کند یاری شدن امام علی (ع) در مقابله با معاویه بود که با مکر عمل میکرد و به همین دلیل وضعیت جامعه اسلامی را پیچیده کرد البته در نوع نگاه مبتنی بر فهم تضاد در عالم میتوان گفت که مصاف امام حسین (ع) با یزید در نهایت چهره این جریان را برملا کرد.
وی عنوان کرد: نکته مهم این است اگر معاویه مکارانه با امام علی (ع) و امام حسن (ع) برخورد کرد، امام حسین (ع) با مصاف نرمی که نظیری در تاریخ ندارد وضعیت را تغییر داد این مصاف نرم به ما میآموزد که وقتی شما شرایط قیام را لحاظ میکنید، با نامردی روبهرو میشوید در عین حال نباید بیعت کنید، باید در مقام دفاع و مقاومت باقی بمانید و هیچ عِده و عُده دیگری هم ندارید. تنها راه خون دادن است این یعنی پیروزی خون بر شمشیر و این همان رازی است که حسین (ع) در عالم آشکار کرد.
انتهای پیام/فارس