به گزارش لنجانا، جنگ تحمیلی فرصتی بود که خیل عظیم ملت ایران نهایت استفاده را از آن بردند و عده ای نیز بی تفاوت از کنار آن گذشتند.
فرصتی برای خود سازی و فرصتی برای گذشتن و چشم پوشی کردن از لذات دنیوی و نفس کشیدن در فضایی که عطر محمدی (ص) را بدون هر گونه گزافه گویی می توان احساس کرد. فرصتی که همه مردم دنیا حسرت آنی از آن را دارند.
بیان بعضی ها آرزو ها و خواسته ها گاه سخت و غیرممکن به نظر میرسد ولی فکر نمی کنم صحبت از انسانهایی که در کنار ما پرورش یافته اند و به نحوی با ما در ارتباط بوده اند خیلی دور از ذهن باشد.
زیباترین و پر افتخار ترین تاریخ بشر در میان گلوله ها و غرش توپ ها شکل گرفت جایی که هیچکس در مخیله اش هم نمی گنجید .
براستی…
امروز کجاست آنکه:
-برای کشورش و آزادی و آزادگی آن به سان مردان آن روزگار پایداری کند؟
– چشم بر لبخند و آوای معصومانه کودکش بربندد، او را از آغوش گرم خود جدا کند و در برابر نگاه های معصومانه اش خودداری کند؟
-در چشم های کودک خود تمام کودکان ایران را ببیند و برای رهایی جمع ، فردی را که جگر گوشه اوست در نظر نگیرد؟
چه کسی می تواندآرامش و راحتی یک زندگی بی دغدغه را با سیل هیاهوی جنگ عوض کند؟
– چه کسی می تواند از بودن در کنار خانواده و همسرش بگذرد و جدایی از محبت خانواده را به جان بخرد؟
صحبت کردن از جامعه ای که شکل گرفت و صحبت از جامعه ای با ارزش های والای اسلامی و ایرانی آنقدر شیرین است که مانند داستانهای هزار و یک شب به آن علاقمندیم و هر لحظه و هر آن در حسرت آن روزها خاطراتش را مرور می کنیم . با این همه ، حجم و عمق مسائلی به قدری گسترده است که شگفتی های آن زمان برای نسل سوم جنگ شاید قابل درک نباشد.
و این حقیقت تلخی است که ما بعد از گذشت ۲۰ سال هنوز نفهمیدیم که چه بر سر ما گذشته است. آنقدر معجزات فراوان بر این مردم حادث شد که به کل معنا و مفهوم معجزه را فراموش کرده اند.
انقلاب اسلامی و شکست ابر قدرتهای شرق و غرب بقدری عظیم و پر اهمیت بود که هنوز هم دنیا در شوک حاصل از آن بسر می برد. انقلاب اسلامی و وقایع بوسنی و هرزگوین، انقلاب اسلامی و وقایع لبنان و فلسطین ، هنوز هم جهانخواران عالم در حیرتند..
اما باید بیدار بود و هشیار …چرا که شاید جنگ تمام شد ، اما تهاجم همچنان باقیست…
جنگ و مواجهه با ابرقدرتهای شرق و غرب ، کنترل و مهار درگیری های داخلی (منافقین و اشرار) و خارجی (جنگ تحمیلی ) ،آزاد سازی غرورآفرین خرمشهر ، نصرت خداوند در کمینگاه مرصاد و تسلیم صدام در برابر خواسته های ملت قهرمان ایران در آخرین نامه اش.این ها همه الطاف خفیه الهی بود که خداوند بر ما و ایران ما ارزانی داشت. وامروز ماییم و پاسداشت این الطاف پروردگارمان…
آیا روندی را که امروز در پیش گرفته ایم کفران نعمت و ناسپاسی از این لطف بزرگ نیست؟!
منبع :حرف ما
انتهای پیام/