به گزارش پایگاه خبری تحلیلی لنجانا، هواداران استقلال دچار سردرگمی شده اند، اوضاع برای آنها خوشایند نیست. آنها از روز گذشته ناراحتی و شاید تنفرشان از وزارت ورزش و مدیریت استقلال بیش از هر زمان دیگری شده است. از روز گذشته در گوش هواداران استقلال کرده اند که وزیر دستور توقف به اصطلاح طوفان نقل و انتقالات آبی ها را داده است و از همه بدتر تلقین کرده اند چون پرسپولیس در نقل و انتقالات ستاره ای جذب نکرده این دستور برای رسیدن رقیب به آبی ها بوده است. خبرهای غلط و پر مسئله را به خورد هواداران داده اند تا فضای مجازی در ایران که متاسفانه محلی برای هتاکی و غرولندهای مردمی شده، روز گذشته حرمتی برای محمود گودرزی قائل نشوند.
پیشتر در مورد استقلال گفته بودیم و حرف در مورد این باشگاه زیاد است هر چند که از سوی برخی این نوشته ها مغرضانه خوانده شد و شاید هواداران هم که از خیلی مسائل خبر ندارند در این موج سوار شده و باورشان شد که حرف و حدیث ها در مورد تیمشان مغرضانه است و از سر عداوت. اینجا بحثی برای قرمز بودن و آبی بودن وجود ندارد. هر چه هست برای سرزندگی فوتبال است و پویا بودن سرخابی ها. قوی نبودن هر یک از دو تیم اول پایتخت چه انگیزه ای برای دیگری ایجاد می کند و چه دلیلی دارد برای قدرت گرفتن حریف دیگری را نابود کرد. هر چه هست باید از درون کوزه همه چیز را جستجو کرد. آنچه از کوزه تراود به درون مربوط است.
وزیر ورزش خیلی قبل تر از اینکه روز گذشته مطرح شد به باشگاه استقلال بابت ریخت و پاش های عجیبش تذکر داده بود و نقل و انتقالات زودهنگامی که شروع کرده بود تلنگر دیگری برای مسئولان ارشد ورزش بود تا بیش از همیشه به این مسئله ورود کند.
شاید بد نباشد هواداران استقلال با دید منطقی تری به قضایای باشگاه خود بنگرند. وزیر ورزش آنجایی صدایش در آمد که سال گذشته به او گزارش داده بودند مظلومی قرار است با مبلغی حدود ۳۵۰ میلیون تومان قرارداد امضا کند اما در گزارشات بعدی متوجه می شود این مبلغ چیزی حدود ۷۰۰ میلیون تومان شده است و رقم قرارداد نجومی یکی از بازیکنان باسابقه استقلال، از این دست اتفاقات کمابیش در قراردادهای استقلال اتفاق افتاده و پس پرده گزارش هایی به دست محمود گودرزی رسیده که نتوانسته برای احقاق حق پولی که به آن بیت المال می گویند سکوت کند.
مدیران وزارت ورزش ابتدا تذکر را سرلوحه کار خود قرار می دهند اما ظاهرا در باشگاه استقلال گوشی برای شنیدن نبوده است.
بختیار رحمانی با آپشن های مختلف دو میلیارد تومان!، فرشید باقری ۹۶۰ میلیون تومان!، وریا غفوری یک میلیارد تومان! و … رقم ها رنگارنگ و عجیب است؟ این ارقام مطرح شده گمانه زنی است اما گمانه هایی که می تواند به واقعیت نزدیک باشد. تا به حال نشده در فوتبال ایران باشگاه ها رقم های لو رفته بازیکنان را تایید کنند اما در سالی که بر اقتصاد مقاومتی تاکید شده و سالهاست که اقتصاد این کشور با بیماری جلو می رود خراب کردن نقل و انتقالات توسط باشگاه هایی که خود را مدعی می دانند چه دردی را در این فوتبال دوا کرده است؟ البته که این ریخت و پاش ها فقط در باشگاه استقلال نیست و قطعا تیم های دیگر از جمله پرسپولیس هم در این ماجرا دخیل هستند. کسی چه می داند در مورد مبلغ قرارداد بیرانوند هم همین شایعات وجود دارد حتی صدای برخی استقلالی ها در آمده چرا باید پرسپولیس مثلا به سید جلال حسینی بیش از یک میلیارد تومان بدهد اما این پول ها برای استقلال ریخت و پاش می شود. قطع به یقین وقتی وزیر ورزش در مورد نقل و انتقالات استقلال این ورود را کرده است گوشی را دست پرسپولیس هم داده است و آنها هم نمی توانند از خط قرمز رد شوند.
مسئله ای که دامن استقلال را گرفته راهی است که پرسپولیس در دهه گذشته طی کرده است و درد اصلی آبی ها گرفتاری در دایره مردانی است که دنبال سهم خواهی هستند. اینک مبلغ قرارداد بازیکنان و توقف نقل و انقتالات نیست که استقلال را در دره سقوط سوق می دهد بلکه زیاده خواهی ها و منم کردن ها غده چرکین این تیم شده است.
شاید کسانی که چندان سر رشته ای در ورزش ندارند و دورادور اخبار را پیگیری می کنند بدانند بهرام افشارزاده بر مسند ریاست باشگاه استقلال نشسته و این اتفاقات در حال رخ دادن است نه تنها باور نکنند بلکه بقیه را متهم به انگ زدن کنند اما این واقعیت است. تمامی حواشی های عجیب و غریبی که در حال رخ دادن است در دوره ای در حال شکل گرفتن است که افشارزاده در راس آن قرار دارد. در سلامت مالی و کاری افشارزاده هیچ شکی نیست اما او را چه شده است؟ کجا رفته نیم قرن تجربه مدیریتی او در ورزش؟ در مجموعه او چه می گذرد؟ صحبت های پرویز مظلومی اگر یک درصد هم درست باشد هر چند که کم کاری مظلومی و دیر اعلام کردن این مشکلات از سوی او جای هیچ توجیهی ندارد اما افشارزاده کجای این مدیریت بوده است؟ اکنون افشارزاده به جای نگارش دل نوشته هایش بیاید چشم در چشم مردم شود و بگوید چه شد که این شد.
چه شد که وزیر ورزش این طور ناگهانی دستور به توقف نقل و انتقالات را داده است؟ آیا باز هم مثل همیشه می خواهد همه این موارد را تکذیب کند؟ آیا وزیر ورزش به او بابت نقل و انتقالات سال گذشته و امسال تذکر نداده است؟
قهرمانی استقلال خوزستان در لیگ ایران آیا درس عبرتی برای مدیران فوتبالی نیست؟ تا به کی باید منت ستاره هایی را کشید که درجه رسیدن به اشباعشان خیلی زود به جوش می رسد؟ آیا برانکو در استفاده از بازیکنان جوان و کمتر شناخته شده ضرر کرد؟ پس این آکادمی های چه زمانی قرار است دست مربیان را بگیرد؟ تا به کی باید ارتزاق روزی سرمربیان از روی بازیکنان کهنه کار تمام شده تیم های دیگر باشد؟
بازگشت ستاره هایی که زمانی از خدایشان بود در تیم های بزرگ لیگ برتر بازی کنند و سپس به اسم لژیونر شدن بار سفر بستند و رفتند و حتی برخی از نیمه های راه پشت به تیم خود کردند چه چیزی به فوتبال و لیگ برتر اضافه می کند؟ گاهی کیروش راست می گوید و باید در عمق حرف های او آنهایی که خوب است و به درد بخور را از همه انتقادهای همیشگی و نخ نما شده اش جدا کرد. باید حرف ها را خوب شنید. باید حرف ها را تصفیه کرد و از بین همه نقدهای نیش دار و تحقیرآمیزی که می زند آنهایی که درست است و اصلح سوا کرد. فوتبال ایران باید جوان شود. لیگ برتر ایران باید دست از ستاره های کاغذی بردارد. مدیران لیگ برتری باید نتیجه گرفتن با جوان ها را آموزش ببینند. بودن به هر قیمت دوای درد هوادار نیست. باید یاد گرفت دست دلالها را برید و باید آموخت که با جوان ها می شود آقایی کرد. کسی منکر آنهایی که نشان می دهند دود از کنده بلند می شود نیست اما تا کی باید تکیه کرد بر آنهایی که فقط اسم هستند و اسم.
صد البته که در این راه وزیر ورزش وجوانان را نمی توان نادیده گرفت. محمود گودرزی اگر نگاهش را به فوتبال جدیتر کند و با تمرکز بیشتری به خصوص تیم های پرسپولیس و استقلال که از بد روزگار یا خوش روزگار متولی آنهاست مدیریت کند این طور تیمی مثل استقلال دچار طوفان نمی شود.
توقف نقل و انتقالات استقلال یک تصمیم اصلح از سوی وزارت ورزش بوده هر چند که نمی توان همه هواداران استقلال را بابت دلیل این مسئله قانع کرد اما گاف عجیب وزارت ورزش برای جانشین افشارزاده یکی از انتقاداتی است که وزیر ورزش باید در خلوت خود به آن فکر کند. منصور قنبرزاده این روزها نامش برای پست های مختلف در فوتبال مطرح می شود.آیا این همان سهم خواهی از سوی وزارت نشین ها نیست. ابتدا جریان هایی به راه می افتد که بگویند ریاست سازمان لیگ برای منصور قنبرزاده است و بس اما وقتی تاج زیر بار این تحمیل نمی رود و حتی باز هم حاضر نمی شود رئیس سازمان لیگ را مشخص کند تا آب ها از آسیاب بیفتد ورق ها به سمت دیگری می رود و حالا قنبرزاده را برای استقلال علم می کنند.
واقعا وزارت به دنبال این است که در این فوتبال سهمی به قنبرزاده برسد؟ وزیری که سرمربیگری قهرمانی استقلال خوزستان را در استقلال تایید کرده چطور نمی داند بین این دو چندان رابطه خوبی برقرار نیست؟ تصمیمات تنش زا از کجا آب می خورد؟ وزارت ورزش باید زودتر دست به کار شود و به فکر این باشد که اگر می خواهد فردا روزی روی سکوها مورد هجمه قرار نگیرد بیش از این دست دست نکند و از تصمیمات خلق الساعه هم پرهیز کند. این آتشی که امروز به جان استقلال افتاده برداشت همان تصمیمات ناگهانی وزارت ورزش در دوسال گذشته بوده است و در این ماجرا نمی توان از نقش وزارت گذشت اما ماهی را هر گاه از آب بگیری تازه است.
فارس
انتهای پیام/