به گزارش پایگاه خبری تحلیلی لنجانا، دردورانی که نامه نویسی مد شده و هرکس در هر جایگاه و منصبی دست به قلم می شود و در خصوص مباحثی که تخصص ندارند باب نامه نگاری را باز می کنند و جو جامعه را بر هم می زنند!
نامه ای منصوب به احمد منتظری فرزند مرحوم آیت الله منتظری در شبکه های اجتماعی خطاب به رهبر انقلاب آیت الله خامنه ای منتشر شده از لحن بد و .. نامه که بگذریم این نامه هیچ ارزش حقوقی ندارد چرا که نه احمد منتظری جایگاه رسمی دارد در نظام و نه در این نامه هیچگونه مستندی برای مطالب، ارائه نشده است که خود بی پایه و اساس بودن آن را ثابت می کند اما چند نکته قابل توجه است که به آن می پردازیم:
۱- این نامه که کاملا مشخص است از سر حفظ جایگاه خود در بین جمعیت اقلیتی که در اپوزیسیون و باقیمانده گان جنبش! به اصطلاح سبز، نگاشته شده است و ارزش آن هم به اندازه همان توهمات تقلب گونه سال ۸۸ هست که هیچگاه اثبات نشد و شعاری شد برای ضربه به رای مردم و جایگاه ایران در سطح بین الملل. اینکه آن موقع ایشان چرا به فکر آبرو ریزی عظیمی که جریان اصلاحات و نزدیکان به بیت پدر ایشان انجام نداند خود محل سوال است.
۲- احمد منتظری در بخشی از نامه رد صلاحیت مینو خالقی را اقدام غیر قانونی دانسته است.
حاشا و کلا ! که نهاد ناظر بر قانون خود کار غیر قانونی بکند. این نسبت که به شورای نگهبان زده شده است اگر مستندی برای آن ارائه نشود مصداق تهمت به این نهاد رسمی و انقلابی است که باید دستگاه های زیر ربط باید برای احقاق حق این نهاد به این مسئله ورود کنند.
شاید پذیرفته بود احمد منتظری شورای نگهبان را دعوت به بازنگری می کرد نه اینکه، اینگونه تهمتی را به این نهاد بزند البته باید دید تاکنون احمد منتظری اصلا شرح وظایف شورای نگهبان را خوانده که تعبیر تهمت گونه خلاف قانون عمل کردن را به این نهاد می زنند و جهنم نذری می رود !
۳- در بخش دیگری از نامه خطاب به رهبری آمده است که برای حفظ آبروی نظام وارد عمل شوید باید سوال شود که آبرو چیست؟ و حفظ آبرو چگونه است؟
آیا بالاتر از رعایت قانون آبرویی برای نظام وجود دارد یا آبرو فقط برای هم حزبی ها و خانواده بعضی از مسئولان است! زیر سوال بردن نظام جمهوری اسلامی با نگاه حزبی و خانوادگی که خود مصداق خلاف قانون و خلاف شرع عمل کردن است و قبلا هم اینگونه مهدی هاشمی معدوم آبروی نظام و بیت مرحوم منتظری را برد ولی گویا احمد منتظری آن جنایت ها را از یاد برده است شاید و باید شهید شمس آبادی و…. را دوباره زنده کنیم تا از جنایت های مهدی هاشمی و باند مخوف آن پرده برداری شود و آبروی که سال های ابتدایی انقلاب از نظام و مردم اصفهان بردند را باز گردانیم.
هیچ آبرو ریزی بالاتر قتل و جنایت برای یک نظام نیست که قبلا منصوبین به بیت شما و همفکرانتان در صدر انقلاب انجام داده اند اگر دلواپس آبروی نظام هستید از اینگونه حرکات سابق برائت بجوئید که مستقیم دخالت داشته اید نه مسئله که هم مسئول رسیدگی دارد هم برای همگان رنگ رخساره رد صلاحیت شده آشکار بیان کرده است علت را!
هرچند نسل جوان که شاید از عدم مطالعه تاریخ انقلاب بعضا با القائ برخی تراوشات ذهن آنها را از وقایع حقیقی انقلاب دور ساخته و فجایعی مانند ترور شهید شمس آبادی و… را در حافظه تاریخی خود نداشته باشند اما در اینجا می توانید با بخشی از جنایات باند مخوف مهدی هاشمی آشنا شوید.
۴- در بخش دیگر نامه قیاس مع الفارقی شده است و مینو خالقی که قرار بوده در تصمیم سازی انقلاب اسلامی و در جایگاه تصویب قوانین اسلامی نقش ایفا کند را با شهردار لندن مقایسه شده! که این نشان می دهد نگارنده نامه نه دید فقهی دارد نه دید سیاسی و اصلا جایگاه اجرایی و قانون گذاری را و تفاوت های آن را هم نمی داند.
این نکته که شهردار بلاد کفر که قوانین آن بر توحش و جنایت است و خود مردم آن شهر هم به قوانین آن اعتراض دارند چگونه به آن استناد و قیاس کرده اند که «لاتَقِسْ فَاِنَّ اَوَّلَ مَنْ قاسَ اِبْلِیسُ»؛ (قیاس مکن که نخستین قیاس کننده شیطان بود) « کافى»، جلد ۱، صفحه ۵۸
آقای احمد منتظری قیاس مع الفارق شما با بلاد کفر اگر از جانب یک غیر معمم بود حرجی به آن نبود شما که دایه دار اسلامید دیگر چرا؟
ای کاش لمعه که هیچ اما آموزش فقه پایه اول طلاب را بار دیگر ملاحظه می فرمودید!
صاحب نیوز
انتهای پیام/