به گزارش پایگاه خبری تحلیلی لنجانا، همه امامان شیعه در دوران طلایی خود نقش کلیدی و ویژه ای داشتند که به جای خود غیر قابل چشم پوشی است. از سکوت و عدل امیرالمومنین گرفته تا صلح حسنی و قیام حسینی و غیبت مهدوی پر از رمز و رازی است که جایش با چیزی پر نمی شود.
این مساله که امامان شیعه همواره به دنبال حاکمیت الهی و تشکیل حکومت و برقرار عدالت بوده اند این روزها بر همه مسجل شده است. براستی که برخی قبل ترها تصور می کردند امام یعنی یک آدم خوب که مورد ظلم و آزارها قرار گرفته است. اما اینکه سیره ائمه گواه آن است که آن ها همواره دنبال تشکیل حکومت بوده اند مساله را دگرگون میکند و به جایگاه اساسی امامت و فلسفه امامت اشاره میکند.
در سیره امامان هر یک دشواری ها و سختی های مخصوص به خود را داشته است. از کمبود یاران گرفته تا دشمنی دشمنان. اما در یک دوره این نقش بسیار راهبردی تر می شود و آن دوران طلایی امامت علی بن الحسین علیه السلام است. زمانه ای که به ظاهر بعد از حادثه کربلا و منهدم شدن سپاه مختار و واقعه ی اسفناک حره دیگر کار به گونه ای شده است که باید مساله از صفر شروع شود.
اگر بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله کار برای امیرالمومنین سخت است ولی یارانی پای رکاب امام هستند که بتوانند کار را یکسره کنند اما در روایات هست بعد از حادثه کربلا و مسائل آن دوران کار به جای رسیده است که مردم به جز سه چهار نفری مرتد گشته اند. قطعا منظور از مرتد نه این است که دین خود را کنار میگذارند.خیر دین دارند ولی حق را کتمان می کنند به گونه ای که حتی در نمازهای شب خود اهل بیت را لعن میکنند. کار به اینجا می رسد.
در چنین شرایطی کار امامت بسیار دشوارتر از هر دوره ی دیگری میشود. به همان میزانی که مساله ی کربلا و قیام اباعبدالله الحسین علیه السلام جدی و کارگشاست. و اگر قیام نبود کار دین یکسره شده بود به همین میزان ادامه مسیر حرکت حسینی جدی است و اگر گام ها به درستی برداشته نشود همه خون حسین علیه السلام و یارانش هدر میشود. و خدا امامت را در امام سجاد علیه السلام نگه داشت تا به ثمره خون شهیدان کربلا از بین نرود.
در چنین اوضاعی لازم بود امام از اول مفاهیم اعتقادی و انسانی و اجتماعی را به مردم بیاموزد و به تشکیل تشکیلات بپردازد. این است که کار امام سجاد علیه السلام را از همه امامان منحصر می کند. مسیری که هر آن ممکن است به قهقرای ابدی برود و حاصل زحمات آدم و ابراهیم و دیگر انبیا و اولیا وامامان است در دست علی بن الحسین علیه السلام گره خورده است.
امام سجاد علیه السلام هم با توجه به شرایط دو گام اساسی در جهت احیای دین و تشکیل حکومت اسلامی بر می دارند. اول آنکه بلافاصله بعد از واقعه کربلا، قهرمانانه ماجرای کربلا را ترسیم می کنند و ظلم یزیدیان و غفلت مردم را یادآور می شوند. خطبه های صریح و با محکم امام سجاد علیه السلام آب پاکی را در دستان یزید می ریزد و زینب کبری سلام الله علیها هم در این مسیر یاور ایشان می شوند.
اما به محض آنکه امام از این جهت خیالشان راحت میشوند دومین قدم را بسیار هوشمندانه آغاز میکنند و آن چنین بوده است دیگر از آن خطبه ها و تشرها دیگر خبری نبود بلکه یک جور نرمش قهرمانانه را آغاز میکنند مردمانی که آمادگی دریافت معارف و دفاع از حق را ندارند کافی است امام حرفی بزند به یکباره او را منزوی میکنند .امام در این جهت دو گام را شروع میکنند یک آن است که با سخنرانی ها و بیان دینی که توسط عمال یزید و معاویه منحرف شده است را تبیین می کنند.
چنانکه با شکل گیری شالوده اعتقادی مسلمانان رفتارهای آنان اصلاح میشود و خود به خود شالوده نظام اسلامی که هر نظامی بر پای افراد آن استوار است، طراحی می شود. گام دوم هم امام از طریق ادعیه مسائل مختلف را متذکر می شوند.
معلوم است دیگر اگر کسی در بعد رابطه با خدا دچار ضعف شده است با دیگر شاخ و برگ های دین خدا هم دچار مشکل می شود. مردمی که با دعاهای علی بن الحسین علیه السلام انس میگیرند هم با خداتر می شوند و هم نظام فکری آنها بنا درست بنا می شود.
دعاهای امام سجاد علیه السلام بسان گنجینه ای گرانبها میتواند راه را باز کند. امام سجاد علیه السلام توانستند شرایطی که کاملا رو به اضمحلال اسلام منجر میشود را تبدیل به فرصت کنند و زمینه کرسی های علمی و سیاسی باقرالعلوم و صادق آل محمد علهیم السلام را مهیا کند. شاگردان و پیروان آن دو امام دست پروده های عصر علی بن الحسین علیه السلام می باشد و الا که یک شبه فدایی و دانشجو ایجاد نمیشود.
به قطع میتوان گفت امام با عزت توانست دشمن و دشمنی ها را کنار بزند و زمینه قیام اهل بیت را فراهم کنند به گونه ای که در عصر امام صادق علیه السلام بارها خدمت ایشان می رسیدند و اعلام آمادگی جهت قیام علیه طاغوت و بنی عباس داشتند. امام سجاد علیه السلام یادگار کربلایی بود که تاریخ را عوض کرد.
صاحب نیوز
انتهای پیام/