به گزارش لنجانا؛ از ساری، از روزی که جامعه ایرانی پس از انقلاب پیشرفت خود را به سمت مدرن شدن و به روز شدن آغاز کرد و همگان همه چیز را، از کار و زندگی گرفته تا منزلت اجتماعی، در ورود به دانشگاه خلاصه کردند، تب کنکور و خواب دانشگاه همه جوانان را به خود گرفتار کرد. هر سال بیش از یک میلیون دانش آموز طی سه روز به اندازه ۱۲ سال تحصیلی با هم رقابت می کردند تا رویای رسیدن به دانشگاه و ترقی در زندگی برایشان تعبیر شود. اما مشکل بزرگی وجود داشت، و آنهم کمبود دانشگاه بود و سیستم آموزشی کشور ظرفیت و زیرساخت این تعداد داوطلب را نداشت و در عمل تنها عده محدودی می توانستند به دانشگاه راه یابند.
در ابتدا تنها دانشگاه دولتی وجود داشت. این دانشگاه ها برای درس خوان ها بود و تحصیل نیز در آن رایگان بود. البته دانشگاه های سراسری امروز هم همان رسالت تربیت دانشجوی غیرپولی را در بخش روزانه خود ادامه می دهند و با اضافه شدن مشکلات مالی، و با راه اندازی پردیس پولی و شبانه پولی، آنها هم اقدام به جذب دانشجوی پولی می کنند.
هرچه که از انقلاب گذشت، نیاز به توسعه آموزش عالی بیشتر احساس شد. البته برخی نیز معتقدند که توسعه آموزش عالی برای سرگرم کردن جوان بیکار به تحصیل بود تا معضل بیکاری جوانان کمتر به چشم آید. اما با همه این تفاسیر، نظام تصمیم به توسعه آموزش عالی گرفت.
در اینجا بود که هاشمی رفسنجانی پیشنهاد تاسیس دانشگاه آزاد و پولی شدن آموزش عالی را داد، تا کسانی که قادر به پرداخت هزینه تحصیلی هستند، در این دانشگاه مشغول به تحصیل شوند. پس در سناریوی دوم دانشگاه پولی تاسیس و دانشگاه آزاد بخشی از توسعه نظام آموزشی را برعهده گرفت. امروز نیز دانشگاه آزاد اگرچه در حال ورشکستگی است، اما به عنوان یک دانشگاه کاملا پولی و بدون کنکور، پول می گیرد و به دانشجویان مدرک می دهد.
در کنار این دو سیستم آموزشی، دانشگاه پیام نور نیز با هدف تحصیل شاغلین دولت بود، راه اندازی شد. دانشگاه پیام نور ابتدا تنها به جذب شاغلین دولت اقدام می کرد و با توجه به نداشتن وقت توسط شاغلین برای حضور در کلاس ها، به عنوان اولین سیستم آموزش از راه دور، در نظام آموزشی خود را مطرح کرد. البته با توجه به اینکه کلاس در دانشگاه پیام نور تاسیس نمی شد، هزینه زیادی هم برای تحصیل از دانشجویان دریافت نمی شد. البته دانشگاه پیام نور رفته رفته با تغییر سیاست ها به جذب دانشجو عادی روی آورد و در حال حاضر یکی از پرجمعیت ترین دانشگاه های کشور است.
بنابراین تا اینجا ما دانشگاه دولتی به عنوان نماد دانشگاه رایگان، دانشگاه آزاد به عنوان نماد پول بده و مدرک بگیر و دانشگاه پیام نور به عنوان نماد سیستم آموزشی بدون کلاس و خودخوان را در سیستم آموزش عالی کشور داریم، البته به غیر از دوره های شبانه و پردیس های بین الملل که البته پولی هستند و ذیل دانشگاه های سراسری.
اما نکته ای که قرار است در این گزارش و سلسله گزارشات بعدی به آنها اشاره کنیم، وجود یک سیستم آموزشی ناشناخته و بی خاصیت در نظام آموزش عالی است که به دلیل روحیات منفعت طلبانه برخی دولتی ها، اعضای هیات علمی و روسای دانشگاه ها، همانندی قارچی رشد کرد و هیچ بازدهی برای نظام نداشت و ندارد.
این سیستم ناشناخته و بی خاصیت، دانشگاه ها و موسسات غیرانتفاعی هستند، که نه تنها فلسفه وجودی آنها در نظام آموزش عالی مشخص نیست؛ بلکه معضلات بیشمار اجتماعی، علمی و فرهنگی را به همراه خود وارد سیستم کرده اند و کسی هم پاسخ نمی دهد که وقتی ما همه نوع سیستم آموزشی را داریم، از رایگان و پولی و آموزش از راه دور، دانشگاه های غیرانتفاعی چرا تاسیس شده اند؟
اگر بنابر نابودی علمی و فرهنگی آموزش عالی و ارائه مدرک پولی است، که دانشگاه آزاد به نحو احسن در حال انجام این کار است؛ بنا بر تربیت دانشجوی صرفا کتاب خوان و ضبط صوت است، که دانشگاه پیام نور این وظیفه را برعهده دارد و اگر قرار بر تربیت دانشجوی تولید کننده علم است که برخی دانشگاه های سراسری اینکار را انجام می دهند؛ پس فلسفه تاسیس دانشگاه های غیرانتفاعی چیست؟
بی کیفیتی دانشگاه های غیرانتفاعی داد وزارت علوم را هم درآورد
البته کیفیت پایین دانشگاه ها در این سال ها آنقدر شور شد که مسئولان دولت را هم به واکنش وا داشت؛ به طوریکه چند ماه پیش، معاون آموزشی وزارت علوم از رویکرد متفاوت وزارت علوم دولت یازدهم در مواجهه با حضور بخش خصوصی در آموزش عالی کشور خبر داد.
مجتبی شریعتی نیاسر، معاون آموزشی وزارت علوم در موضعگیریهایی مشابه ضمن انتقاد از کیفیت خدمات رفاهی و آموزشی به دانشجویان در بسیاری از این موسسات، از اجرای طرح سطحبندی موسسات آموزش عالی غیرانتفاعی خبر داده است.
در گام نخست این سطح بندی، بیش از نیمی از ۲۶۹ موسسهای که اطلاعات خود را در اختیار وزارت علوم قرار داده بودند، در سطحهای پایین کیفیت، و در مواجهه با «کاهش فعالیت»، «پذیرش صفر» و «امکان انحلال» قرار گرفتند. هر چند آهومنش، رئیس اتحادیه دانشگاههای غیرانتفاعی بیشترین عامل این نتایج ضعیف را کوتاهی غیرانتفاعیها در ارائه مستندات به وزارت علوم عنوان کرد و از تغییر این نتایج در آیندهای نزدیک خبر داد.
البته شریعتی نیاسر در جایی دیگر، ابتدا اعلام کرد نیمی از دانشگاههای دولتی کشور «فاقد کیفیت بوده و حداقل استانداردها را ندارند.» البته وی به فاصله یکی دو روز بعد، با حذف کلمه دولتی، نیمی از دانشگاههای کل کشور را فاقد استانداردهای لازم دانست.
نداشتن هیات علمی و وجود اساتید حق التدریسی بزرگترین مشکل دانشگاه های غیرانتفاعی
رحمانی یکی از اساتید دانشگاه غیرانتفاعی با اشاره به عدم کیفیت دانشگاه های غیرانتفاعی گفت: یکی از دلایل مهم این بی کیفیتی این است که دانشگاههای غیرانتفاعی با کمبود هیات علمی مواجه هستند و نسبت استاد به دانشجو متناسب با استاندارد اعلام شده وزارت علوم نیست. استانداردی که وزارت علوم برای نسبت استاد به دانشجو برای دانشگاه هایی که شهریه دریافت میکنند، مثل دانشگاه های غیرانتفاعی در نظر گرفته یک به ۴۰ است؛ اما نسبت فعلی استاد به دانشجو در این دانشگاهها یک به ۶۵ است.
وی ادامه داد: وقتی استادی حق التدریس باشد و هزینه خوبی به استاد پرداخت نشود، مسلما اساتید تلاش نمی کنند که درس خوبی هم ارائه کنند و از طرفی چون اساتید مطرح پول بالایی می خواهند، این دانشگاه ها سعی می کنند تا با استخدام اساتید فوق لیسانس و دادن پول کمتر به آنها هزینه های جاری خودشان را هم پایین بیاوردند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: یکی از معضلاتی که در دانشگاه های غیرانتفاعی با آن مواجه هستیم، نوع برخورد دانشجو با استاد و حمایت دانشگاه از دانشجو است.
وی تصریح کرد: استاد در دانشگاه غیرانتفاعی حق کم کردن نمره دانشجو را ندارد؛ چرا که دانشگاه به استاد می گوید اگر شما دانشجو را پاس نکنی، این دانشجو از دانشگاه ما می رود، پس باید حتما نمره قبولی را به دانشجو بدهید.
رحمانی تاکید کرد: بنابراین، نه استاد انگیزه برای تدریس پیدا می کند و نه دانشجو انگیزه برای درس خواندن، چرا که تنها برای گرفتن مدرک به دانشگاه می آید و با نمره ۱۲ هم می تواند مدرک بگیرد.
درس های دوره دبیرستان را می خوانیم
زهرا کریمی، دانشجوی یکی از دانشگاه های غیرانتفاعی ساری در این خصوص می گوید: اساتید در کلاس درس هایی را ارائه می دهند که ما در دوره دبیرستان آنها را خواندیم.
وی ادامه داد: علاوه بر این، یا منبعی معرفی نمی کنند یا اگر منبعی هم معرفی کنند بسیار آسان است و با این شرایط تنها چیزی که در دانشگاه های غیرانتفاعی زیاد وجود دارد، وفت گذرانی بیهوده است.
این دانشجو افزود: مسئولان دانشگاه به دانشجو تنها به عنوان یک منبع درآمد نگاه می کنند و وضعیت تحصیلی دانشجویان برای آنها مهم نیست.
کریمی تصریح کرد: دانشگاه ما در حالی که برای زمان استراحت حیاط ندارد و دانشجویان پس از کلاس در کافی شاپ های اطراف دانشگاه به سر می برند، همین طور اقدام به جذب دانشجو می کند و از آن بدتر این است، که با تمام ضعف های آموزشی در دوره کارشناسی، دانشجوی ارشد جذب می کند و با این سطح پایین آموزشی مسئولان دانشگاه به فکر جذب دانشجوی دکترا هستند.
البته این گزارش بنا دارد تا تنها به بررسی وضعیت دانشگاه های غیرانتفاعی در سطح استان مازندران بپردازد، چرا که این استان با بیش از ۳۰ دانشگاه و موسسه غیرانتفاعی، سرآمد دانشگاه های غیرانتفاعی در کشور است، که البته با معضلات بسیار آموزشی و خصوصا فرهنگی مواجه می باشد.
دانشگاه های غیرانتفاعی در استان مازندران با مشکلات علمی، آموزشی و فرهنگی بسیار مواجه هستند و در مقابل این مشکلات هیچ اراده ای برای بازرسی از این دانشگاه ها و حل این معضلات وجود ندارد.
در حوزه آموزشی، این دانشگاه ها بیشتر شبیه مدارسی هستند که با تابلوی دانشگاه در حال جذب دانشجو می باشند؛ چرا که به غیر از عده ای معدود از دانشگاه های غیر انتفاعی اکثر دانشگاه ها با تعداد ۷۰۰، ۱۰۰۰ و ۱۵۰۰ دانشجو و در ساختمان های استیجاری در حال اداره هستند.
در حوزه علمی نیز وضع به همین منوال است و نسبت به حضور اعضای هیات علمی در رشه های مختلف وضع بسیار اسفناک می باشد و بیشتر اساتید حق التدریسی هستند و مباحثی هم که در کلاس های درس مطرح می شود در حد دانش آموزان دبیرستانی است و این مهم ترین دلیل نداشتن تولیدات علمی در این دانشگاه هاست.
اما مهم ترین حوزه و دردناک ترین حوزه ای که در این دانشگاه ها در آنجا نظارتی وجود ندارد، حوزه فرهنگ می باشد که به دلیل عدم نظارت این دانشگاه ها به مکان های ضد فرهنگی تبدیل شده اند. وضعیت پوشش دانشجویان خصوصا دانشجویان دختر به قدری زننده است که می توان دانشگاه های غیرانتفاعی را بیشتر به سالن های مد و آرایش تشبیه کرد تا دانشگاه و این همه در سایه عدم نظارت مسئولان رخ می دهد.
در ادامه پرسش هایی مطرح می شود که نیازمند تامل دقیق مسئولان امر می باشد و ما به دنبال پاسخ گویی به آنها می باشیم. ۱- چرا نقش دانشگاه های غیرانتفاعی در تولیدات علمی و اجتهاد علمی و افزایش رشد علمی کشور کمرنگ است؟ ۲- مسببین واقعی کم ارزشی مدرک تحصیلی مراکز دانشگاهی غیرانتفاعی چه کسانی هستند؟ رویکرد اقتصادی و منفعت محور مسئولان دانشگاه و یا پایین بودن سطح علمی اساتید حق التدریس؟ ۳- اباحی گری مسئولین فرهنگی در دانشگاه های غیرانتفاعی به چه منظوری دنبال می شود: استحاله فرهنگی و یا تلاش در جهت افزایش تعداد دانشجویان ورودی؟ ۴- آنهایی که منتقدین دانشگاه های قارچ گونه غیرانتفاعی هستند، چرا اشتغال زایی و درآمدزایی صاحبان این دانشگاه و مشاوران املاک را نادیده می گیرند؟
با توجه به این موضوع، خبرگزاری دانشجو پرونده ای را برای دانشگاه های غیرانتفاعی سراسر استان باز می کند و در گزارشات مختلف به بررسی وضعیت مکانی، علمی و آموزشی و فرهنگی این دانشگاه ها می پردازد تا مسئولان وزارت علوم و مسئولان استانی و دیگر دانشگاه های سراسری استان از خواب زمستانی بیدار شده و با این پدیده قارچی برخورد کنند.
منبع:دانشجو
انتهای پیام /