به گزارش لنجانا،سردار شهید بیژن طاهری در سال ۱۳۳۲ در خانواده ای متدین و مذهبی در روستای سورک دیده به جهان گشود.
شهید بیژن طاهری از همان ابتدا خودش را در دل صحرا یافته و خدای خود را شناخت چراکه این شهید بزرگوار بیشتر ساعات نوجوانی را به دامداری و شبانی در مناطق کوهستانی و صحرایی مشغول بود.
دوران خدمت سربازی این شهید والامقام قبل از انقلاب بود و از آنجایی نماز خواندن و انجام فریضه های دینی در پادگان ممنوع شده بود اما با این حال،شهید طاهری تحت هر شرایطی انجام واجبات را ترک نکرد.
سردار طاهری در کارخانه ذوب آهن فعالیت میکرد که با حمله عراق و نواخته شدن طبل جنگ عزم خود را جزم کرده و به جبهه های نبرد حق علیه باطل اعزام شد.
وی از جمله حجاجی بود که در حج خونین سال ۶۶ مورد حمله وحشیانه شرطه های عربستان قرار گرفت و در اثر استنشاق گاز اشک آور بیهوش شد و برزمین افتاد اما خداوند تقدیر دیگری را برای شهادت بیژن مقدر کرده بود.
شهید طاهری بعد از هر عملیات داغدار نیروهای شهیدش میشد و این داغ بر دلش سنگینی میکرد چنان که گویی فرزندانش را از دست داده و برای عزاداری این شهیدان سیاه میپوشید و از طرفی او را مشتاق وصال میکرد.
در آخرین خداحافظی خود از خانواده دو پسر و یک دخترش گرد او آمدند و همسرش که باردار بود هم مقابلش ایستاد،اما هیچ کدام از اینها مانع رفتن او به جبهه نشد و در آخرین لحظات که با همسرش صحبت میکرد،خشنودی حضرت فاطمه الزهرا(س) از این اقدام را به او یادآور شد و اینبار اگر اشکی هم ریخته میشد دیگر اشک نارضایتی نبود.
شب عملیات والفجر ۱۰ بود که به عنوان جانشین گردان معرفی شد و روز عملیات در حین پیشروی خمپاره ای نزدیکش به زمین خورد و ترکش این خمپاره به بدنش اصابت نمود و او را به شهادت رسید.
سردار شهید بیژن طاهری همواره سفارش میکرد:پیام من به خواهران و برادران دینی ام این است که امام امت را تنها نگذارید و پیرو خط ولایت فقیه باشید و بدانید اگر که من در جبهه های حق علیه باطل حضور یافتم به خاطر اینست که گوشه ای از دِین خود نسبت به اسلام را ادا کنم.
انتهای پیام/