به گزارش لنجانا به نقل از تسنیم ، یادداشت اختصاصی تسنیم با عنوان «چرا نباید از تحریمهای جدید امریکا تعجب کرد» بهقلم مهدی محمدی بهشرح ذیل است:
اعمال تحریمهای جدید از سوی دولت امریکا علیه برنامه هستهای ایران را باید از منظر استراتژی مذاکراتی امریکا تحلیل کرد. تحلیلهای حقوقی دراینباره که این تحریمها نقض توافق ژنو هست یا نه سؤال دوم ــ و البته کماهمیتتر ــ است. مسئله اصلی این است: ببینیم هدفگذاری راهبردی دولت امریکا از این اقدام چیست و این تحریمها با راهبرد سیاسی و مذاکراتی جدید امریکا در مرحله پساتوافق، چه نسبتی پیدا میکند؟
از منظر راهبردی، بهخلاف آنچه عموماً تصور میشود، من عقیده دارم که این رفتار دولت امریکا در چارچوب استراتژی جدید سیاسی و مذاکراتی آن کاملاً قابل فهم است و تناقضی میان آنها نیست.
راهبرد جدید امریکا که توافق ژنو هم مولود آن است، اساساً بر چند اصل استوار است:
1 ــ نخست اینکه امریکا تصور میکند دولت ایران نیازمند توافق است و برای شرایط «عدمتوافق» هیچ سناریویی ندارد.
2 ــ دوم، تأکید بر این اصل که اساساً این تحریمها بود که دولت ایران را پای میز مذاکره آورد و وادار به امتیازدهی کرد؛ بنابراین فقط تحریمهاست که دولت را پای میز نگه خواهد داشت تا توافق موقت بدل به یک توافق دائمی شود که در آن زیرساخت غنیسازی صنعتی ایران بهشدت محدود (و در واقع برچیده) میشود.
3 ــ از دید امریکا، تا زمانی که توافق نهایی حاصل نشده، نباید اجازه داد چارچوب کلی رژیم تحریمها بهنحوی آسیب ببیند که محاسبات دولت ایران درباره ضرورت پایبند ماندن به توافق و تداوم مذاکرات را دگرگون کند.
4 ــ امریکاییها معتقدند تازه توافق نهایی هم که حاصل شود، نوبت به تغییر دادن محاسبات ایران در موضوعات غیرهستهای خواهد رسید که برای حصول آن بیش از هرچیز به تحریمها نیاز است.
این اصول، در تمامی اظهارات مقامهای امریکایی هفتههای گذشته از اوباما بگیرید تا رایس، کری و شرمن بدون استثنا تکرار شده و مهم است بدانیم که درباره آنها میان امریکا و اسرائیل هم هیچ اختلاف نظری وجود ندارد.
از این منظر، هیچ عجیب نیست که دولت امریکا به تشدید تحریمها علیه ایران ادامه بدهد، بلکه بهعکس، منطقی است که فرض کنیم سفت و سختتر کردن تحریمها بخشی اساسی از راهبرد امریکاست. از مدتها قبل این ارزیابی وجود داشت که اگر رفتار دولت ایران بهگونهای باشد که غرب را به این جمعبندی برساند که فشار ناشی از تحریمهای موجود و ترس از تحریمهای بیشتر در آینده تغییر دهنده محاسبات، سیاستها و پیشنهادهای ایران است، تنها چیزی که عاید ما خواهد شد فشار بیشتر است و بس. این تحلیل مستقیماً از ارزیابی 30ساله ماهیت دولت امریکا و منطق سیاستگذاری آن درباره ایران برمیخیزد که هیچ نشانهای دال بر دگرگون شدن آن هم در دست نیست.
دولت امریکا رفتار فعلی دولت ایران را نتیجه استراتژی ایجاد تغییر محاسباتی خود میداند که ستون فقرات آن رژیم تحریمها بوده است. وقتی بهدست خود دشمن را به این جمعبندی میرسانیم که راهبردش درست بوده، نباید توقع داشت که این راهبرد را کنار بگذارد. حتی اگر تحریمها در برخی حوزههای خاص تعدیل شود ــ که من عقیده دارم برای تولید فشار اجتماعی بهمنظور سوق پیدا کردن دولت بهسمت توافق جامع، خواهد شد ــ باز هم روشهایی دیگر و حوزههایی جدیدتر برای حفظ رژیم تحریمها پیدا خواهند کرد چراکه سودمندی آن را عمل اثباتشده میبینند.
بنابراین دوستان دولتی ما نباید از تلاش امریکا برای تشدید تحریمها تعجب کنند. اگر با در پیش گرفتن یک راهبرد منسجم، محاسبات امریکا درباره اثرگذاری تحریمها تصحیح نشود، بهاحتمال بسیار زیاد، این روند نهفقط ادامه مییابد، بلکه تقویت هم خواهد شد و به حوزههای غیرهستهای نیز تسرّی پیدا میکند.