به گزارش لنجان نا،در حالی که روسا و اعضای اتاق بازرگانی، زنهار می دهند که اتاق بازرگانی نباید تحت سیطره و نفوذ سیاسیون و دولتی ها باشد، اما رفت و آمدهای عجیب و غریب برخی از اعضا و روسای اتاق این روزها شائبه هایی را به وجود آورده است.
با روی کار آمدن دولت جدید، گمان ها بر این می رفت که اقتصاد ایران با تغییرات شگرفی مواجه شده و از این حالت، سیاست زده تحریمی نجات یابد تا مردم در سطوح مختلف، پس از تحمل این همه سختی، اندکی نیز شمیم رفاه را درک کنند. روزهای نخستین انتخاب روسای اتاق بازرگانی بود که بسیاری از اعضای منتخب بر دولتی نشدن و سیاسی نکردن اتاق تاکیدات بسیار داشته و نویدهای بسیار می دادند که اقتصاد ایران نباید سیاست زده باشد. اما گویی این ماجرا نیز همچون تمام ماجراهای دیگر، نهایتا در حد یک شعار باقی مانده و هرگز جامه عمل نخواهد پوشید.
چند ماه پس از انتخابات روسای اتاق بازرگانی، دیدارهای پنهانی و آشکار برخی از این اعضا نشان می دهد که اتاق بازرگانی نه تنها، اقتصادی نیست، بلکه تا عمیق ترین لایه های خود دچار سیاست زدگی عمیقی است که هیچ طبیبی درمانی را برایش نخواهد یافت. چرا که منافع اقتصادی برخی از سیاسیون بدسابقه آن قدرها بالاست که به هیچ قیمتی حاضر نخواهند شد این اتاق را ترک گویند.
دیدار فاطمه مقیمی منشی هیأت رئیسه اتاق تهران با فائزه هاشمی رفسنجانی در حاشیه نشست حزب کارگزاران و همچنین مسعود خوانساری رئیس اتاق تهران با یکی از سران فتنه در چند هفته اخیر ماجرایی است که برای بسیاری از اعضای اتاق بازرگانی سوالاتی را به وجود آورده است. دیدار این اعضای رده بالا با مسئولان سیاسی بد سابقه، همگان را با این پرسش روبه رو کرده است که به راستی چنین دیدارهایی برای اعضای دیگر اتاق بازرگانی چه منافعی می تواند در بر داشته باشد؟ آیا اتاق بازرگانی در اختیار مافیایی است که تنها به سود و زیان گروه های وابسته سیاسی خود اندیشیده و از امکانات و جایگاه اتاق در راستای اهداف برخی از گروه های سیاسی استفاده می شود؟!
به راستی منفعت اقتصادی دیدار رئیس اتاق بازرگانی تهران با یکی از سران فتنه که این روزها نیز از سوی شخصیت های مذهبی و علمی مطرود است، چیست که رئیس اتاق ترجیح داده اند که وقت گران بهای خود و اتاق بازرگانی را در اختیار وی قرار دهند؟! آیا این عمل جز برای پیشبرد اهداف اقتصادی حزب سیاسی خاصی است؟! در چنین شرایطی آیا نباید دیگر اعضای اتاق بازرگانی برای اتاق بازرگانی برای استیضاح اعضا اقدام کنند؟ چرا که به هر حال، این اعضا سوگند یاد کرده اند که نه برای اهداف و منافع خود و حزب وابسته بلکه برای منافع ملی اقدام کرده و در خدمت کشورشان باشند؟!
در چنین شرایطی سکوت اعضای دیگر و حتی مخالفان این گروه اتاق بازرگانی نیز این شائبه را به وجود می آورد که فضای بسته این اتاق هرگز چنین اجازه اظهار نظری به دیگر اعضا داده نشده و اداره اتاق بازرگانی نیز همچنان در اختیار برخی از عوامل سیاسیون است که در لباس فعالان اقتصادی در اتاق چیده شده اند؟!
در این میان با نگاهی به برخی از اعضای رسانه ای اتاق بازرگانی، این نکته قابل تامل است که پس از سال ها همچنان برخی از مهره های سوخته رسانه ای که ـ پیش از این جزو فعالان سیاسی، در قالب خبرنگار مشغول به فعالیت در رسانه های جریان های خاص بوده ـ سوابق چندان مناسبی نیز ندارند، این روزها جزو فعالان عرصه رسانه مشغول به فعالیت در این زمینه بوده و رسانه ها را به سمت و سویی سوق می دهند که منفعت اعضای اتاق بازرگانی را زیر سوال برده و همچنان به نفع منافع حزبی گام بر می دارند.
در چنین شرایطی آیا دیگر اعضای اتاق بازرگانی باید همچنان امیدوار به تغییر شرایط بوده و در راستای منافع ملی گام بردارند؟! آیا به راستی در چنین فضایی دیگر منافع ملی مطرح است یا همچنان منافع حزبی بر منافع ملی ارجحیت دارد؟!
به راستی اتاق بازرگانی در دام کدام دسته مافیای سیاسی گیر افتاده که پس از ۳۰ و اندی سال هنوز نتوانسته است در راستای اهداف انقلاب اسلامی گام برداشته و منافع اقتصادی کشور را پیگیری کند؟! مگر نه این است که این اتاق برای تامین منافع ملی راه اندازی شده است؟!
شاید وقت آن رسیده باشد که برخی از اعضای متعهد اتاق بازرگانی، پرده از بسیاری از باند بازی ها و فعالیت های سیاسیون در اتاق بازرگانی برداشته و راه شکوفایی اقتصاد ملی را در پیش گیرند. این روزها که همه دم از مبارزه با فساد می زنند آیا نباید به زیرساخت ها نیز پرداخته و از نفوذ جریان های سیاسی به فضای اقتصادی جلوگیری کنند؟! پدیده هایی چون بابک زنجانی و پدیده شاندیز و میزان و هزار معضل اقتصادی دیگر، آیا غیر از این است که به واسطه همین رانت بازی های سیاسی و دولتی به وجود آمده است؟!
منبع:دانا
انتهای پیام/