به گزارش خبرنگار سیاسی لنجانا، با توجه به اینکه نزدیک به ده ماه به زمان برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی باقی مانده است و مباحث انتخاباتی از هم اکنون در برخی از مجامع و محافل مطرح است و گاها شاهد هستیم که برخی از نمایندگان ادوار و یا نمایندگانی که در مجلس به عنوان نماینه فعالت میکنند به دنبال فضای انتخابات هستند لذا وارد شدن به تبلیغات زود هنگام خبرگزاری دانشجو را بر این داشت تا ابراهیم کارخانهای نماینده مردم همدان و فامنین گفتگوی تفصیلی در خصوص نقایض و شیوه برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی را انجام دهد.
***مجلس مغز افزار نظام است
به عنوان اولین سوال بزرگترین نقصی که در مجلس قبلی وجود داشت و لازم است تا این نقصیه را در مجلس آینده اصلاح شود، چیست؟
مجلس قوه مفکره و مغز افزار نظام است و هر چقدر این قوه مفکره قویتر و کارآمدتر باشد؛ یقینا این مساله به تمام ابعاد کشور منتقل میشود و اگر مجلس ضعیف باشد و از توانمندی فکری بالایی برخوردار نباشد؛ یقینا برنامه ریزیها، با ضعف همراه خواهد شد.
همواره حالت ایده ال مجلس به گونهای است که هر یک از کرسیهای مجلس متعلق به یک نماینده است و بهتر است که ۲۹۰ نمایندهای که قرار است در مجلس آینده به مجلس راه پیدا کنند؛ نمایندهای با فکر و اندیشه و قدرت خلاقیت، جامع نگری و برنامه ریزی داشته باشند؛ قطعا اگر ۲۹۰ نماینده با فکر و ارداه و خلاقیت به مجلس راه یابند میتوانیم به یقین بیان کنیم که مجلس خانه فکر مردم است.
***مسائل احساسی در انتخابات جایگزین مسائل عقلانی شده است
به دلیل اینکه مردم نماینده مجلس را انتخاب میکنند، باید یک فضای عمومی و گفتمان مبتنی بر عقلانیت در جامعه به وجود آید تا مردم کسانی را انتخاب کنند که از قوه مفکره بالا جهت ارائه برنامه برخوردار باشند اما متاسفانه در انتخاباتی که تا کنون برگزار شده؛ ما شاهد بودیم که در مواردی مسائل احساسی جای مسائل عقلانی را گرفته است. حتی در مهمترین انتخابات مثل انتخابات ریاست جمهوری نیز شاهد بودیم که آرا کاندیدا، با ذکر یک حرف توسط یک کاندید جابجا میشود. اگر معیار را سخنوری قرار دهیم و طرف از فن بیان و سخنوری بالایی برخوردار باشد؛ در مناظرهها این شخص میتواند همه را کنار بزند و جلو رود. در حالی که ممکن است این فرد از نظر قدرت مدیریتی از بقیه افراد خیلی ضعیفتر باشد. ولی سخنور توانمندی است و این یکی از ایراداتی است که در انتخابات وارد است که ما خود این مسائل را عملا دیدیم.
به این ترتیب مسئله مهم این است که میدان انتخابات باید میدان عقلانیت باشد و مردم بر اساس فکر و اندیشه و عقلانیت و ویژگیهای برجسته یک نامزد، مسائل انتخاباتی را پیگیری کنند نه بر اساس احساس.
نکته دیگر این است که باید تبلیغات را به سمتی هدایت کنیم که مردم نیروهای توانمند و کارآمد را انتخاب کنند. نه اینکه پول و ثروت و…. از عوامل تعیین کننده باشند.
در انتخابات معمولا وقت زیادی برای انتخاب عکس نماینده صرف میشود. مثلا برای چاپ یک پوسترو عکس چقدر از روانشناسان استفاده میشود و چقدر روی زوایای عکس دقت میشود. در حالی که آنچه مهمتر از این عکس است؛ اندیشه، ابتکار، خلاقیت، نوع آوری و جامع نگری شخص است. ولی شاهد بودیم که عکس نماینده هم میتواند در انتخابات موثر باشد.
اینها وظیفه رسانه است که فضا ی عمومی جامعه را در زمان انتخابات به سمت و سوی عقلانیت بکشاند. ما شاهد بودیم که در مواردی کسانی با چمدانهای پول آمدند که قدرتشان در پول بود و نه توانمندی. باید کاری کنیم که مردم کسی را انتخاب کنند؛ که مجلس واقعا به آن شخص نیاز داشته باشد و نامزدهایی کرسی مجلس را کسی پر کند؛ که برای رفع نیاز جامعه و اصلاح آن کارایی داشته باشد.
وگرنه خیلیها هستند که به مجلس و قدرت و شهرت و نام احتیاج دارند. اینها همه مسئولیتهای رسانه است. ولی متاسفانه شاهد بودیم؛ رسانهها هم آن طور که باید به وظایف خودشان عمل نکردند. حتی بر مسائل احساسی دامن زدند. به نظرم مهمترین کارها که رسانهها میتوانند در باره انتخابات انجام دهند.
***استانی شدن انتخابات هزینه تبلیغات را بالا میبرد
آیا طرح استانی شدن انتخابات باعث میشود که تمام این مواردی که گفتید طوری شود که کرسیهای مجلس بر اساس نیازهای مجلس پر شود؟
مسئله استانی شدن انتخابات از دو دیدگاه قابل بررسی است. یکی اینکه بدون شک استانی شدن امتیازاتی دارد و یقینا دارای معایب برجستهای هم هست ومنتهی ما باید بر اساس مصالح نظام و شرایط عمومی کشور و جامعه در این رابطه تصمیم بگیریم. وگرنه برخی نکات منفیای که در انتخابات حوزهای وجود دارد؛ در استانی شدن انتخابات برجستهتر میشود. مثلا اگر هزینه را مورد بحث قرار دهیم؛ اگر در حوزهای هزینه کمتری داشته باشد اما وقتی در استانی و تبلیغ در سطح استان باشد؛ به مراتب هزینه تبلیغات بیشتر میشود و کسانی که قدرت مالی بیشتری دارند؛ به تبع میتوانند خودشان را بیشتر نشان دهند. این یکی از نکات منفی این قضیه است.
در انتخابات استانی بخصوص در سطح استان مسائلی مبتنی بر قوم گرایی و قبیلهای خیلی پررنگ میشود؛ کسانی که از یک قوم و قبیله خاصی هستند؛ در سراسر استان هر چقدر با هم اختلاف داشته باشند؛ در این مورد با هم متحد میشوند و یک حرف واحد خواهند زد. به این ترتیب مسائل قومی قبیلهای در داخل استانها به شدت قوی میشود. ما باید بررسی کنیم ببینیم آیا طرح استانی شدن انتخابات به صلاح نظام ما هست یا نه.
از طرفی در رابطه با حداقل ۱۵ درصدی که باید از حوزه انتخابی خودش رای بیاورد. این درحالی است که ممکن است نامزدی در یک شهر ی ۱۵ درصد رأیش ۵۰۰۰ بشود؛ اما در شهر بزرگ دیگری آن ۱۵ درصد به ۲۰۰ هزار رای نیز برسد. در این موضوع نیز باز با ابهامات بسیار مواجه هستیم.
این مسئله استانی شدن انتخابات باید با تدبیر ویژهای مورد بررسی قرار گیرد وگرنه وضعیت انتخابات از این وضعیتی که الان دارد؛ به مراتب میتواند بدتر شود. چون نکات منفیای که وجود دارد از جنبههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بیشتر برجسته است.
***احتمالا رویکرد نمایندگان در جزییات بررسی استانی شدن انتخابات تغییر کند
با توجه به این نکات منفی که بر این طرح وجود دارد، نمایندگان چطور به کلیات این طرح رای دادند؟ با توجه به گفته شما گفته شما جزییات استانی شدن انتخابات نکات منفی بسیار دارد؟
بله! مجلس به کلیات این طرح رای داد. ولی آنچه مهم است؛ جزییات طرح است. وگرنه اگر نمایندگان طرح درباره موافق و مخالف جزئیات طرح صحبت کنند؛ چه بسا فضای عمومی مجلس در این رابطه عوض میشود.
با توجه به اینکه در زمان انتخابات از سوی دولت برخی تحرکات را شاهدهستیم مثلا بعضی افرادی که در دولت وزنه هستند؛ در بعضی همایشهای حزبی انتخاباتی شرکت جدی میکنند. این کار چه آثاری میتواند داشته باشد؟ آیا مجلس نمیخواهد که بحث اصلاح قانون انتخابات بهبود پیدا کند و یا اینکه نمیخواهد در این مورد تذکری بدهد؟
از نظر قانونی دولت امین مردم در انتخابات است و کسی که امین مردم است، نباید مستقیما منافعی را در انتخابات برای خودش قائل شود. مسئله حق الناس صرفا در رابطه با مساله ارا نیست؛ بلکه ما حق نداریم از بیت المال که حق الناس است؛ در انتخابات هزینه کنیم.
***هیچ جناحی حق استفاده از مسئولین دولت به عنوان اهرم در انتخابات را ندارند
ولی متاسفانه ما شاهد هستیم که در زمان انتخابات در محیطهای دولتی که برای عموم ملت است؛ یک حزب میتینگ برگزار میکند. اگر کسانی بر روی انتخاباتی که قبلا برگزار شده بود بحث میکردند و جناح مقابل را متهم میکردند؛ خود آنها که در راس کار قرار گرفتند؛ قطعا حق ندارند که از فضای عمومی دولتی و مسئولیت دولتی که دارند به عنوان یک اهرم در انتخابات استفاده بکنند.
ما نمیتوانیم بین شخصیت حقیقی و حقوقی شخص فرقی قائل شویم. کسی که مسئولیتی دارد؛ هر جایی که ظاهر میشود؛ با آن مسئولیت وارد میشود و ما نمیتوانیم او را از مسئولیتش جدا کنیم. شخصیت حقیقی و حقوقی آن شخص با هم گره خورده است.
کسانی که در عرصههای مختلف دولتی هستند؛ اگر سابقا عضو حزبی و جناحی بودند؛ امروز که در انتخابات مسئول هستند؛ حق ورود به حزب و جناحی را در عرصه انتخابات نباید داشته باشند تا به سلامت انتخابات کمک شود.
توجیهی که گفته میشود که افراد خارج از زمان اداری میتوانند فعالیت سیاسی مجزا و مستقل برای خودشان داشته باشند؛ در خصوص فعالیت حزبی معنی پیدا میکند؟
فردی که مدیر است در تمام مدتی که آن مسئولیت را بر عهده دارد؛ مدیر و مسئول است. چه ساعت اداری باشد و یا چه خارج از ساعت اداری باشد. خیلی از کارها خارج از ساعت اداری انجام میشود. ولی مدیران آن را بررسی میکنند لذا مرز مشخصی بین اینها وجود ندارد و انتظار داریم که اگر میخواهیم انتخابات سالمی داشته باشیم باید تمام کسانی که مدیریت دارند و قبلا عضو حزب و جناحی بودند؛ امروز مسئولیت خودشان را به آن حزب گره نزنند و به صورت مستقل مسائل انتخابات را پیگیری کنند.
احزاب یا جناحهای سیاسی معمولا در بحثهای انتخاباتی لیست میدهند و این لیستها عموما بر اساس شهرها اتفاق میافتد. بهتر نیست که این لیستها بر اساس کمیسیونهای تخصصی مجلس بسته شود و به مجلس پیشنهاد شود؟
اگر بخواهیم مجلس توانمند شود و قدرت برنامه ریزی، خلاقیت و دانایی و کارآمدی عاملی باشد که شخص را به مجلس بکشاند؛ میبایست روی عواملی که موجب عملی شدن این توانمندیها برای ورود به انتخابات شود برنامه ریزی کنیم.
***برخی از نامزد ها در برگزاری انتخابات با چمدان پول می آمدند
در حال حاضر این گونه نیست. کما اینکه در دورههای گذشته پول یکی از عوامل اصلی توانمندی برای ورود به مجلس بوده است. در برخی جاها میبینیم که یک نماینده با کمترین هزینه وارد مجلس میشود. ولی در بعضی جاها شاهدیم که یک نماینده با قدرت چمدان پول میتواند وارد مجلس شود.
ما باید برنامه ریزی کنیم تا در انتخابات پول عامل تعیین کننده نباشد. حد اقل کاری که میتوان برای توانمندی مجلس انجام داد؛ این است که همان گونه که انتخابات خبرگان یک آزمون اولیه برای تشخیص اجتهاد شخص صورت میگیرد و کسانی که حد نصاب نمره را به دست بیاورند؛ میتوانند در انتخابات خبرگان شرکت کنند و شورای نگهبان هم وظیفه خود را انجام میدهد و فرد را انتخاب میکند.
من فکر میکنم که برای توانمندی مجلس که قوه مفکره نظام به شمار میرود باید این طور کاری انجام دهیم. یعنی آزمون اولیه که مبین توانمندیهای اولیه شخص برای ورود به مجلس از نامزدها گرفته شود و کسانی که حد نصاب را بیاورند وارد مرحله بعد شوند و بعد شورای نگهبان به وظیفه خودش عمل کند.
البته مهمتر از اینکه بتوان آن را سامان دهی کرد باید به این توجه کرد؛ که هر شخصی از قبل مشخص کند که میخواهد وارد کدام کمیسیون شود. آیا توانمندی لازم را برای ورود به آن کمیسیون دارد یا نه و اگر این جور تخصصی روی قضیه بررسی شود به نظرم مجلس انباشته از متخصصین متعهد خواهد شد.
با توجه به اینکه جنبههای مختلف علمی، سیاسی، مذهبی و دینی از مولفههای و نیازهای اصلی مجلس شورای اسلامی است و اگر به صورت تخصصی انتخاب شود؛ به نظر بنده میتواند روی کارآمدی مجلس اثر داشته باشد.
چون یقینا مجلس همان گونه که به نیروهای متخصص احتیاج دارد؛ به نیروهای متخصص مذهبی هم نیازمند است. به این ترتیب تخصص و تعهد دو بال لازم برای ورود یک نماینده به مجلس است. اگر اینها در کنار هم قرار بگیرد؛ مجلس میتواند یک مجلس قوی و کارآمد شود. برگزاری آزمون اولیه ساده است اما آن تخصصی کردن کمیسیونها کار مشکلی است که بشود این را برنامه ریزی کرد که در سطح کلی بتواند عملیاتی شود.
در بحثهای اقتصادی تزهای متفاوتی ارائه میشود و اینکه فرد به کدام یک از این تزها نزدیکتر است که وارد کار شود اهمیت دارد. نظر شما چیست؟
اقتصاد به مفهوم عمومی و به صورت کلی مطرح است. یعنی علم اقتصاد تا جایی که بتواند پاسخگوی سوالات باشد برای یک نامزد ضروری است.
***نمایندگان با بیان طرحها به نمایش گذاشتن توانمندی هایشان هستند
هر سال شاهد هستیم نمایندههای مجلس در سال پایانی دوره مجلس طرحهایی را در زمینه انتخابات ارائه میدهند. آیا این شائبه در افکار عمومی و حتی افکار عمومی خارج از کشور پیش نمیآید که هر دوره زمان انتخابات نمایندهها به دنبال این هستند که کر سیهایی مجلس تنها برای آنها باشد؟
اینکه در انتخابات طرح و برنامه داده شود؛ یک نماینده این گونه نیست ۲۹۰ نماینده در تمام عرصههای مختلف داریم که هر کدام طرح و برنامه میدهند و میبینیم که در مجلس این فرصت را هم پیدا نمیکنند که بیایند و طرحهای خودشان را مطرح کنند. لذا این حرفها جنبههای شعاری دارد و نمایندهها میخواهند در قالب این طرحها توانمندیهای خودشان را بیان کنند.
منتها باید در فضای عمومی جامعه این فکر پا بگیرد که صرف ارائه برنامه مبین توانمندی نماینده نیست. چون عدهای هستند که اصلا برنامه ریز نیستند و قدرت برنامه ریزی ندارند ولی چند نفر متخصص را به کار میگیرند و قویترین برنامه را ارائه میدهند بنابر این، این معیار نیست.
آنچه در انتخابات مهم است؛ روند فعالیتهای ده، بیست و سی ساله آن شخص در نظام اسلامی و محیط کارش است. برای ارزیابی نماینده نباید به پوستر و عکس نگاه کرد؛ بلکه باید توجه کرد که در طول عمر مدیریتی خودش چطور عمل کرد؟ آیا از نظر شعارهای پاک دستی که داده شده است؛ ایشان را به عنوان فرد امین و پاک میشناسند؟ چون تقریبا روی همه پوسترهای تبلیغاتی واژه صداقت، امانت، پاکی و… آمده است. آیا این دلیل میشود که فرد واقعا دارای چنین خصائلی است.
بایستی مردم ببینند که این لغاتی که در قالب شعار نوشته شده است؛ آیا در زندگی شخص در صحنههای انقلاب عملیاتی شده است یا خیر. اگر شعار و شعور با هم همراه شد آن قابل قبول است. باید در انتخابات فضا را به این سمت ببریم و غربالگری بین شعارهای که شخص میدهد و آنچه در صحنه عمل از خودش نشان داده است؛ باید تفاوت و تشخیص ایجاد شود.
اما اینکه طرحی را در سال آخر مطرح میکنند؛ ممکن است اگر این طرح در سال اول مطرح کنند که برای چهار سال بعد عملیاتی شود، در طول این مدت مسائلی ایجاد شود که طرحی که چهار سال قبل برای قضیه انتخابات به آن رای دادند؛ مناسب نباشد.
***چهار سال زمان محدودی برای اجرای وعده های یک نامزد است
معمولا در سال آخر انتخابات که زمان انتخابات نزدیک میشود طرحها را مطرح میکنند و به نظر بنده این ایراد نیست. چون به دنبال آن عملیات و انتخابات است که، فاصله زمانی مطرح کردن طرحها مناسب است.
نکتهای که وجود دارد مساله وعده و قول در انتخابات است وبعضی وقتها یک نامزد به مردم آن قدر قول میدهد که بعدا اگر به فرد گفته شود که اینها را باید عملی کنید؛ نه اینکه توانمندی اجرای این را به هیچ عنوان ندارد بلکه اگر حتی مجلس شورای اسلامی همه فعالیتهای خود را تعطیل کند و فقط بخواهد به برنامهها و قولهای این فرد برسد؛ باز هم عملی و تمام نخواهد شد.
و بر این اساس است که به نظر من قول و قرار برای جلب رای مردم یک عاملی است برای جلب نظر و فریب مردم. یک نماینده کارآمد این طور نیست که بتواند با وعدههایی که هیچ ارتباطی به مجلس ندارد برای خودش رای جمع کند.
کاندیدا بر اساس توانمندی خودش باید رای مردم را جلب کند نه بر اساس قول و قراری که با مردم رد و بدل میکند. این هم یکی از مشکلاتی است که در باره انتخابات مطرح است. نماینده خوب در عمل باید توانمندی خود را ثابت کند و نباید رای مردم را بر اساس قولی که به مردم میدهند؛ بخرند. اگر اینطور باشد معامله است و باید کار شود که مردم به قول و قرار اصلا توجه نکنند و بر اساس توانمندی رای دهند.
بحثی که آقایپور محمدی ورحمانی فضلی درباره پولهای کثیف و ورود این پولها در انتخابات مطرح کردهاند برخی از رسانههای دگر اندیش موضوعاتی را در این خصوص که نمایندههای مجلس با شفاف شدن این بحث مخالف هستند. آیا واقعا نمایندهها مخالف شفافیت در زمینه مرود پولهای کثیف ر انتخابات هستند؟
به هیچ عنوان این طور نیست. یعنی به هیچ عنوان یک نماینده شرافتمند؛ به هیچ وجه موافق این نیست که درباره شفافیت مسائل مالی و پولی مخالفت کند. ما باید مسائل را کلان ببینیم و جامع نگر باشیم. کسی که از بدو استخدام شدنش تا الان، اگر تمام حقوق را هزینه کرده باشد؛ به آن اندازهای که بعضی افراد در انتخابات سرمایه گذاری کند؛ نمیرسد.
در بعضی حوزهها کسانی کاندید میشوند که بالای یک و دو میلیارد هزینه میکنند. چندین میلیارد تومان هزینه میکنند. کثیفترین پول هم اینجاست که آیا کسی که از بدو حقوق و درآمدی که به دست آورده است؛ هرگز به این عدد نمیرسد؛ این پول را از کجا آورده است؟
***نامزدهای مجلس باید سقف هزینه تبلیغات را مشخص کنند
ما باید در اینجا دانه درشتها را بگیریم. باید همه جناحها در برابر این مسئله باید پاسخگو باشند وگرنه شفاف سازی به تنهایی تاثیر ندارد. هر کاندید باید بر اساسشان و جایگاه و توانمندی مالی هزینهها را مشخص کند و بعد برای هزینههای آن شفاف سازی شود وگرنه کسی وارد انتخابات شود و بگوید که میخواهم یک میلیارد هزینه کنم. با توجه به وضعیت مالی و حقوق شخص و در آمدش این قابل پیگیری است.
پس بهترین راه شفاف سازی این است که هر کسی سقف تبلیغاتی خود را مشخص کند و اینکه هزینه را از کجا آورده است و با توجه به این مسئله در انتخابات شرکت کند. ولی این طور اتهام زدن در مسائل خرد و کلان درست نیست. مثل این است که مسائل میلیاردی را رها کنیم و روی مسائل دیگر تکیه کنیم. خیر باید همه جناحها بگویند که چقدر میخواهند هزینه کنند و منابع این هزینهها هم باید مشخص شود.
***من را در لباس نماینده دیگر نخواهید دید/ نیروی بسیاری برای جایگزین شدن من صف کشیده اند
در انتخابات شرکت میکنید؟
به عنوان نماینده دیگر من را نمیبینید.
جای خالی خودتان را به چه کسانی میدهید؟ فکر نمیکنید مجلس به شما نیاز داشته باشد؟
آنقدر نیرو هست که جایگزین ما شود و صف کشیدهاند.شان دولتشان خدمت گزاری به مردم است. و دولت بایدشان خود را بر اساسشان مردم تعیین کند. چون مردم کارفرما هستند و دولت کارگزار. به این ترتیب دولت باید گوش به فرمان کارفرمای خود که مردم هستند باشد و جایگاه خود را بر اساس مردم تعیین کند و مردم هستند که مجلس را انتخاب میکنند و مجلسی که انتخاب میشود بایست درشان مردم باشد.
با توجه به اینکه مرکز پژوهشهای مجلس از دولت اصلاحات فعالیت خود را آغاز کرده است و شاید مسیر را بر عکس رفته باشند آیا به نظر شما مرکز پژوهشهای امروزه به یک مرکز خنثی مبدل نشده است و ظاهرا کاری هم انجام نمیدهد. نظر شما چیست؟
نه کار میکند. اما میتوانند خیلی بیشتر از این کارهایی که انجام میدهند موثر باشند.
امروزه وقتی به سایتهای پژوهشی مراجعه میکنیم مطالبی را که در این سایتها مشاهده میکنیم جزیی و منسوخ شده است و شاید بتوان گفت که در حد عالی مطالعات و پژوهشها نباشند ارزیابی شما از فعالیت مرکز پژوهشهای مجلس چیست؟
تحقیقات زیادی در مرکز پژوهشهای مجلس انجام میشود مثلا ممکن است که یک پژوهش ۵۰۰ یا ۶۰۰ صفحه شود اما در جامعه و مجلس اثری نمیتواند داشته باشد.
***پژوهش های مرکز پژوهش های مجلس به درخواست کمیسیون ها نیست
همواره بیان میشود که پژوهشهایی که در مرکز پژوهشهای مجلس انجام میشود به سفارش (کمیسیونها) است. آیا این مسئله صحت دارد؟
خیر! اما اگر نمایندگان مجلس بخواهند به اطلاعاتی دست پیدا کنند از این مرکز درخواست میکنند و این مرکز اطلاعات را در اختیار نمایندگان قرار میدهند.
منظور شما این است که هیچ ارتباط ساختارمندی بین مجلس و مرکز پژوهشها وجود ندارد؟
خیر! گاها در جلسات کمیسیونها کارشناسان مرکز پژوهشها حضور مییابند. و نمایندگان از دستاورد پژوهشها مرکز پژوهشها در کمیسیونها استفاده میشود. و یا به عنوان صاحب نظر در بحثها حضور پیدا میکنند.
با توجه به اینکه همه نمایندگان مجلس خود را مطالبه گر میدانند اما تا امروز سندی د این باب وجود ندارد که مجلس ما مجلس مطالبه گرا است و در فضای جامعه و افکار عمومی شاهد هستیم که همواره بیانمی شود نماینده اگر حرفی را در جهت ماطلبه مردم مطرح میکند به دنبال جمع آوری رأی است آیا تا کنون تا به حال کسی در خصوص مطالبهگری نمایندگان مستندی ساخته است و یا اینکه از این قضیه عکسی تهیه کرده است؟
خیر! معتقدم قبل از اینکه از ما انتقاد کنند بهتر است که نمایندگان خودشان در باره رفتارشان و وظیفهشان و عملکردشان منتقد باشند. من یک بار در مجلس گفتم که اینهمه به مسئولین وزرا و رییس جمهور تذکر دادهایم. این بار میخواهم به خودم و کسانی شبیه خودم هستند تذکر بدهم. و شروع به تذکر دادن به خودم کردم و به خودم گفتم بهتر است سعی کنیم که مسائلی که مطرح میکنیم جنبه ریا نداشته باشد و نه برای تظاهر به مردم حرف بزنیم و کارمان باید برای رضای خدا باشد.
کل هزینه انتخاباتی شما چه مقدار شد؟
***کل هزینه انتخاباتی من در همدان ۱۴ میلیون ۸۰۰ هزار تومان شد
من دو دوره به مجلس امدم. با کمترین هزینه که در مجلس استان کسی بیاید با چند میلیون تومان و در مجلس هفتم به مجلس آمدم و هم در این دوره. از همدان آمدم ولی دوره هشتم در تهران کاندید شدم و تصورم بر این بود که میتوانم در لیست وارد شوم ولی نام ما را در لیست وارد نکردند. و هیچ تبلیغاتی نداشتم. من در این دوره که گذشت در مرحله اول کل هزینه پوستر بنده ۱۴ میلیون ۸۰۰ هزار تومان در مرکز استان شد.
من در هر دو دور که وارد مجلس شدم هیچ کس فکر نمیکرد که من رای بیاورم. دور اول که هیچ کس تصور اینکه رای بیاورم را نمیکرد. دور دوم هم به همین صورت بود ولی مردم رای دادند. مردم صداقت و دیانت را مورد توجه قرار داده بودند. آن هم در مجلس ظاهر و باطنم با مردم یکی است.
کرسی نمایندگی چقدر اهمیت و ارزش و سود برای یک نماینده دارد که حاضر نیست رها کند؟
بستگی دارد که دید آدم به دنیا و آخرت چگونه باشد. ما که کرسی مجلس برایمان مهم نیست. ما برای رضای خدا کار میکنیم.
من کسی نیستم که نمایندگی بخواهد من را بالا برد. باید خودت باشی و شخصیت فرد باید او را بالا ببرد چون نماینده بودن زود گذر است و تمام میشود. اگر با مردم خوب برخورد شود مردم خیلی شریف و بز رگوار هستند و جامعه درست میشود.
***آمریکادر جهت لغو تحریم های ایران پازل پیچیده ای را برنامه ریزی کرده است
درباره مذاکرات هستهای یک افق کلی مطرح بفرمایید؟
مسئله هستهای و مساله انتخابات هردو، نقطه عطفشان به هم گره خورده است. انتخابات در چند ماه آینده ایجاد میشود و مساله هستهای هم در چند ماه آینده با هم گره خوردهاند. هستهای خیلی مفصل است از تاریخچه، اهمیت مساله و بعد شفاف سازی و… دارای زوایای پنهانی است.
این لایههای پنهان که از اینها غفلت شده است و نیرنگ آمریکاییها در همان غفلتهای ما نهفته شده است و مهمترین آنها مساله تحریم هاست. همان طور که آمریکاییها عنوان کردند؛ تحریم از نوعی معماری و مهندسی برخوردار است و در این رابطه مهندسی صورت گرفته است و نیرنگهای آنها در همین مهندسی تحریمها قرار گرفته است و کمتر به این قضیه توجه شده است.
ما بیشتر دنبال این هستیم که در توافق نامه گفته شود «لغو تمامی تحریمها در آغاز اجرای توافق نامه». ولی این جمله کلی است. آمریکا یک پازل پیچیدهای را در رابطه با تحریمها برنامه ریزی کرده است که نام آن را مهندسی تحریم گذاشتهاند.
ما نمیتوانیم فقط بر اساس این چند کلمه آن پازل را تکمیل کنیم و پیام آن پازل را دریافت کنیم. به نظر من مهمترین مسئله در رابطه با تحریمها که تیم مذاکره کننده تا به حال این مسئله نپرداخت و بیشتر روی جمله تکیه کرده است وگرنه مشکل ما با این یک جمله یعنی لغو تمامی تحریمها در روز نخست مذاکره حل نخواهد شد.
حیله آمریکا فقط در رابطه با مسائل فنی نیست؛ بلکه در معماری تحریمها بیشتر است و لایههای پنهان آن تا به حال مورد توجه قرار نگرفت. واینکه مقام معمظ رهبری فرمودند: در رابطه با مساله نیرنگ و حیله آمریکاییها دغدغهٔ جدی دارند؛ یکی از مهمترین آنها در همین مساله تحریمها پنهان شده است.
در بحثهایی که در مورد مساله هستهای صورت گرفته است؛ اشارهای شده است ولی به صورت کامل این لایههای پنهان خودش را نشان بدهد که تصمیم گیری بهتر صورت گیرد متاسفانه این مساله هنوز در هالهای از ابهام است و جا دارد که یک گروه تخصصی خبره قوی و کارآمد تشکیل شود که روی معماری تحریم و پازل پیچیده تحریم کار شود وگرنه ضرر خواهیم کرد.
اگر فقط بر روی یک عبارت کلی (لغو تمامی تحریمها به صورت یک جا) توجه کنیم ولی اینکه چه چیزهایی و عواملی و مولفههایی در داخل این عبارت وجود دارد باید مورد بررسی قرار دهیم و این مسالهای است که از ان غفلت شده است. در مناظرههایی که تشکل میشود بایستی لایههای پنهان این قضیه هستهای مورد توجه قرار گیرد تا از لاک غفلت و فراموشی بیرون بیاید و خودش را نشان بدهد.
و این حقایق خودش را نشان دهد. چون تیم مذاکره کننده آقای عراقچی مطرح کردند که مسائلی وجود دارد که ما میبینیم و مرد نمیبینند. اما باید توجه کنیم که مسائلی هم هست که ما که در میدان هستیم نمیبینیم ولی کسانی که از بیرون زیر نظر دارند بهتر میتوانند ببینند.
بنابر این آنچه تیم مذاکره کننده نمیبیند ولی در افق بیرون با دید گسترده تری قابل توسط دیگران قابل رویت است آنها را در اختیارشان قرار دهیم و استقبال هم از این مساله بکنند یقینا کمک کننده است. اینها مسائلی است که باید در بحثهای جدید و اقداماتی نو آورانه مورد توجه قرار بگیرد.
وقتی یک مسئله علمی جنبه سیاسی به خود میگیرید اگر بخواهیم جایگاه سیاسی آن را تبیین کنیم و به اهداف خود برسیم باید اهمیت و نقش و جایگاه علمی آن مشخص شود. وگرنه مثلا اگر ندانیم که آب سنگین اراک چقدر برای ما اهمیت دارد چه بسا در میز سیاست راحت از کنار آن میگذریم.
آقای صالحی در تلویزیون مطرح کردند که ما اصلا تاسیسات فردو را نمیخواستیم. یعنی ۱۳۰ متر زیر زمین حفر کنیم و این همه هزینه کنیم. یعنی اینها را نمیخواستیم؟
وقتی دشمنانی بسیار حیله گر و قدرتمند داریم در سطح جهان آیا عقل حکم نمیکند در حساسترین مسئله کشورمان به فکر پدافند غیر عامل باشیم؟ وقتی که آمریکا و اسراییل ما تهدید میکنند که ما تاسیسات هستهای شما را مورد حمله قرار میدهیم آیا ما نباید به دنبال پدافند غیر عامل باشیم؟
ما باید بتوانیم از دستاوردهای این ملت که با خون شهیدان هستهای ما آمیخته شده است قدرتمندانه حمایت کنیم و این پدافند قدرتمندی را میطلبد. و بر همین اساس اینها برنامه ریزی شدهاند. مقام معظم رهبری میفرمایند آمریکاییها عنوان میکنند که فردو ۱۳۰ متر زیر زمین است و برای ما غیر قابل بررسی است. حضرت آقا میفرماید: آیا خنده دار نیست حرف اینها که چرا ما تاسیسات خودمان را در جای امن قرار دادیم؟ تاسیسات را در جایی بگذاریم که شما حمله کنید و ویران کنید؟
ما آمدیم تاسیسات مستحکم فردو را که غیر قابل دسترسی است را تبدیل به یک آزمایشگاه عادی کردیم و تا ۱۵ سال در فردوتنها باید فعالیتهای هستهای انجام دهیم.
***مسأله ایزوتوپ های پایدار ربطی به برنامه هسته ای ندارد
به گفته آقای عراقچی فردو تنها به درد تحقیقات آکادمی میخورد. تحقیقاتی که میشود حتی در دانشگاه تهران انجام دهیم. نظر شما چیست؟
ما اگر قرار باشد روی ایزوتوپهای پایدار کار کنیم اصلا ربطی به آمریکا و ان پی تی و آژانس بین المللی ندارد. یعنی رادیو اکتیو نیست و ارتباطی به اینها ندارد. که ما حتما بگوییم ما در این مکان داریم روی ایزوتوپهای پایدارتحقیق میکنیم.
بنده شیمی هستهای خواندهام و میدانم که ایزوتوپهای پایدارچیست. حال ممکن است در فضای عمومی جامعه تصور شود که ایزوتوپهای پایدار کاربردهای بسیار برجستهای دارند. درست است مثل سلولهای بنیادی. و باید بدانیم که ایزوتوپهای پایدار ربطی به برنامه هستهای ندارد که مثلا بخواهیم آنجا رویش بحث کنیم و این را به عنوان یک امتیاز برای ما تلقی کنند.
با توجه اینکه امروز ایران در معادلات جهانی در اوج قله قدرت قرار گرفته است و سیاستهای آمریکا در منطقه با شکست مواجه شده است ما باید الان باید قدرتمندتر از همیشه در مذاکرات قرار بگیریم.
سیاستهای ما در منطقه پیروز شده است و ما باید در مذاکرات قدرتمندانه بر خورد کنیم. ده سال قبل در منطقه نفوذ زیادی بین دولتهای منطقه نداشتیم. آمریکا هم در شدیدترین وضعیتها ما را تهدید میکرد. سال ۸۲ به همین صورت بود. بعد از مصالحه تعلیق ما رسمی برخورد کردیم. هم مذاکره و هم پیشرفت هستهای. ولی الان که در اوج قدرت هستیم و پیشرفت حاصل شده است و باید در مقابل خواستههای آنها ایستادگی کنیم.
منبع:دانشجو
انتهای خبر /