به گزارش لنجانا،طی سالهای اخیر، مسألهی واردات کالاهای خارجی به ویژه محصولات بیکیفیّت چینی که توان تولید آنها در داخل کشور و توسط تولید کنندگان داخلی با کیفیّتی به مراتب بالاتر وجود دارد، تبدیل به یک معضل جدّی و کابوسی برای اقتصاد ایران، تولید کنندگان و تجار شده است. البته باید اذعان کرد که کابوس اجناس بیکیفیّت چینی تنها محدود به مرزهای جغرافیایی ایران نیست. آمار و ارقام نشان میدهد که پرجمعیتترین کشور دنیا، با سرعتی باورنکردنی در عرصهی اقتصاد جهان رشد و در حال تبدیل شدن به رقیبی قدرتمند برای قدرتهای بزرگ اقتصادی دنیا همانند آمریکا، ژاپن و اتحادیّهی اروپا است، اما این رقیب نوظهور به دلیل تسخیر بازارهای جهانی با کالای ارزان و بیکیفیّت خود، به کابوسی برای اقتصاد جهانی بدل شده است.
در حال حاضر کمتر کشوری را میتوان یافت که کالایی با برند چین و برچسب (Made in China) در خانه و بازارهای آن یافت نشود و یا شاید کمتر کشوری را میتوان یافت که کالایی به غیر از کالای چینی در آن وجود داشته باشد. این کشور پس از الحاق به سازمان تجارت جهانی (WTO) توانست بازارهای زیادی را به خود اختصاص دهد. چین با استفاده از ترفندها و سیاستهای خاص خود و نیز کالای ارزان توانست حتی بازار کشورهای آمریکا و ژاپن را که کالایی به مراتب با کیفیّتتر و بهتر از کالای چینی تولید میکنند ، زیر نفوذ خود قرار دهد.
بر اساس گزارش سازمان تجارت جهانی در سال ۲۰۰۳ میلادی، ژاپن پس از کشورهای آمریکا و آلمان، بیشترین مبادلات تجاری را داشته و مقام سوم را از آن خود کرده است. پس از ژاپن، چین در مقام چهارم قرار دارد. در سال گذشتهی میلادی، ژاپن ۴۷۱ میلیارد دلار صادرات و۳۸۲ میلیارد دلار نیز واردات داشته است و چین ۴۳۷ میلیارد دلار صادرات انجام داده و ۴۱۳ میلیارد دلار نیز وارد کرده است.
با به وجود آمدن بحران اقتصاد جهانی و شدت گرفتن رقابت کشورها برای صادرات محصولاتشان به کشورهای جهان سوم و خاورمیانه، چین توانست گوی رقابت را از سایر رقیبانش برباید و بازارش را از راه تولید و صدور محصولات کنترل کند.
تولید کالاهای ارزان و حجم گستردهی این تولیدات سبب نفوذ کالاهای چینی و رخنه در بازارهای دنیا شده است. این محصولات به قدری ارزان است که حتی وضع تعرفههای سنگین بر روی این کالاها تأثیر چندانی بر عدم ورود این محصولات نداشته است. گذشته از این مسایل، چینیها تبحر بسیار زیادی در کپیبرداری از محصولات مختلف دنیا از خود نشان دادهاند که سبب شده تا با بررسی بهترین و پرفروشترین کالاهای کشورهای اروپایی و آمریکایی، دست به کپیبرداری این محصولات زده و با نفوذ به بازارهای هدف این کشورها کالاهای خود را که به مراتب ارزانتر میباشند، به فروش برسانند.
در حال حاضر، چین پس از ژاپن بهترین شریک تجاری ایران است. زیرا با وجود صادرات بیش از یک میلیارد دلاری کالا به ایران، بیش از ۳ میلیارد دلار از ایران وارد کرده است. افزایش رشد اقتصادی چین سبب شده که با وجود بحرانهای مالی و اقتصادی در سایر کشورهای پیشرفته و در حال توسعه، تقریباً بیشترین رشد اقتصادی را در دنیا به خود اختصاص بدهد.
قیمت فوق العاده پایین کالای چینی سبب گردیده تا مصرف کنندگان تمایل بسیاری برای خرید این محصولات از خود نشان دهند و واردکنندگان نیز معمولاً به دنبال کالایی هستند که فروش بیشتر داشته و از اقبال بیشتری میان مصرف کنندگان برخوردار باشد.
واردات بیرویهی کفش، البسه، لوبیا چیتی، کبریت، سنگ قبر و حتی جانماز و … شرایط سخت اقتصادی را برای تولید کنندگان و کشاورزان کالا مشکلتر از پیش کرده و حتی باعث به اصطلاح تخته شدن درِ بسیاری از کارخانهها و کارگاههای تولیدی در ایران شده است. با وجود رایزنیهای بسیار که در اینباره انجام شده، همچنان واردات بیرویه از چین ادامه دارد، بهطوریکه برخی ادامهی روند واردات از چین را سیاسی دانسته و آن را مربوط به مناسبات سیاسی دوستانه بین دو کشور میدانند.
از واردات بیرویهی محصولات چینی که بگذریم، حضور این چشم بادامیها در کشور، اثرات منفی دیگری نیز در پی داشته است. بررسی صنایع دستی ایران و از همه مهمتر، فرش ایرانی توسط کارشناسان چینی موجب شده است تولیدات مشابهی در اختیار بازار جهانی قرار گیرد و با توجه به قیمت ارزان این کالاها، تقاضا برای کالاهای ایرانی کم شود. مسأله آنجا بحرانیتر میشود که این کالاها به ایران هم وارد میشود و باعث کسادی بازار صنایع دستی اصیل ایران، حتی در داخل کشور میشود، آن هم با نقشهایی از اژدهای زرد چینی.
اواخر سال گذشته، روزنامهی انگلیسی «فایننشیال تایمز» طی گزارشی به عرضهی گستردهی فرشهای چینی در پاکستان با نام فرش ایرانی اشاره کرد و نوشت: «فرشهای تقلبی چینی به قیمت نصف تا یک سوم نسخههای ایرانی در پاکستان فروخته میشوند و بازار پاکستان را تسخیر کردهاند.»
حتی چند سالی است که چینیها برای توسعه و به دست آوردن جایگاه فرش ایرانی در بازار کشورهای هدف، شهری را تحت عنوان شهر کاشان احداث کردند و با استفاده از این نام، فرش خود را صادر میکنند که وزیر بازرگانی وقت آقای «مسعود میرکاظمی» و همچنین آقای «مرتضی فرجی» رییس سابق مرکز ملی فرش ایران در طی سالهای گذشته وجود چنین شهری در چین را تکذیب نمودند اما «بابک افقهی» رییس سازمان توسعهی تجارت، در ابتدای پذیرش ریاست این سازمان، وجود کاشان چینی را تأیید کرد و حتی اظهار داشت چینیها با ایجاد این شهر سعی دارند با سو استفاده از برندِ فرش کاشان در بازارهای هدف نفوذ نموده و آن را در اختیار خود بگیرند.
ورود این محصولات به بازارهای صنایع دستی کشور طی سالهای اخیر به حدی بوده است که موجب ورشکستگی تعداد زیادی از هنرمندان این صنعت و به دنبال آن به درد آمدن دل هنردوستان ایرانی شده است. حتی بسیاری از گردشگران غیر ایرانی نیز ترجیح میدهند، صنایع دستی چینی ارزانتر را از ایران به یادگار ببرند.
اما بشنویم از دیگر محصولات چشم بادامیها. سفالهای چینی باعث بیکاری مردم در دو شهر «بهار» و «لالجین» شدهاند. بادام زمینی چینی نیز با کیفیّتی بسیار پایینتر از بادام زمینی آستانهی اشرفیّه سوغات گردشگران را مهیّا ساخته است.
چینیها در بازار محصولات مذهبی نیز بسیار فعال بودهاند. به طوری که در طی سالهای اخیر، شاهد تولید و عرضهی گسترده و متنوع محصولاتی مانند جانماز، تسبیح، چادر، مقنعه، آیات قرآنی، صلواتشمار، آیتالکرسی، وسایل مربوط به عزاداریها همچون طبل، دهل، سنج، سیستمهای صوتی، زنجیر، کلاهخود مراسم تعزیه و … با مارکها و برندهای شرکتهای چینی بودهایم که این روزها بازارهای داخلی ایران و کشورهای اسلامی را فرا گرفته است.
آنچه مسلم است، حجم کالاهای وارداتی البته به صورت قاچاق، که عمدتاً بدون کیفیّت و با قیمتی بسیار ارزان از مرزهای کشور وارد میشوند، زیاد است و هنوز در کشور ما از قوانین مربوط به حداقل استاندارد در واردات بسیاری از کالاها خبری نیست و مقررات ضد دامپینگ در اشکال ابتدایی خود وجود دارد و چین نیز از تمام قدرت و توان خود برای نفوذ به بازارهای ما که با وضعیت بد اقتصادی و نرخ تورم بالا دست و پنجه نرم میکند، استفاده میکند. همچنین با وجود اعتراضهای گستردهی نمایندگان مجلس و اقتصاددانان، وزارت بازرگانی هنوز نتوانسته راهکاری برای حل این بحران ارایه دهد و تولید در کشور در حال توقف است.
با وجود تمامی این صحبتها و مشکلات کارشناسان بر این عقیده هستند که تمامی کشورها با توجه به موقعیّت جغرافیایی، فرهنگ، نژاد، ترکیب جمعیتی، تمدن و … میتوانند جایگاه ارزشمندی در مبادلات اقتصادی جهان داشته باشند و برای رسیدن به این مهم باید شناختی درست و کامل از این مزیّتهای خاص حاصل نمایند. لزوماً تمام کشورها نباید صرفاً تولید کننده باشند.
اگر چینیها در بخشهای گوناگون توانمندی تولید دارند، ایرانیها نیز میتوانند در بسیاری از موارد که لیاقت و شایستگی خود را در آن نشان دادهاند، تولیدات باارزشی داشته باشند که نه تنها در بازار ۷۰ میلیون نفری ایران مورد توجه قرار گیرد، بلکه برای بازارهای صادراتی نیز جذاب باشد که این مهم مستلزم شناخت و توجه کافی به مزیّتهای رقابتی در تولید و صادرات میباشد. افزون بر این، ایران میتواند از راه تبلیغات و ایجاد گرایش به مصرف کالاهای داخلی در مقابل کالاهای خارجی و تأکید بر ویژگیهای فرهنگی و اطمینان لازم از راه برندینگ به مصرف کنندگان که کالایی خوب دریافت میکنند و تولید کنندگان از ابتدای مرحلهی تولید تا مصرف نهایی مسؤولیت کالا را بر عهده دارند، به عنوان ابزار تأکیدی در حفظ بازار محصولات ایرانی و کسب بازارهای جدید استفاده نماید و سرانجام اینکه اقتصاد ایران از نظر میزان تولید ناخالص ملی رتبهی ۲۲ جهان را داراست و از این نظر در میان اقتصادهای بزرگ جهان قرار دارد و میتواند با تأکید بر پتانسیلهای خود، بازار را از هجوم کالاهای چینی و کابوس اژدهای زرد نجات دهد و بازار مصرف داخلی را به محیطی امن برای تولید کنندگان و سرمایهگذاران ایرانی تبدیل کند.
منبع:دانشجو
انتهای خبر /