به گزارش لنجانا به نقل از رجانیوز ، مذاکرات فشرده و البته پرحاشیه ژنو 5 پس از سه روز بحث و تبادل نظر در سطح وزیران امور خارجه ایران و شش کشور طرف مذاکره با ایران، سرانجام نیمه شب شنبه بدون رسیدن به توافقی مشخص پایان یافت تا به گفته عراقچی، این مذاکرات هفت تا ده روز آینده مجددا در ژنو و در سطح معاونان پیگیری شود، این در حالی است که با وجود انتشار اخباری مبنی بر کارشکنی فرانسه در رسیدن به یک توافق مشخص، شب گذشته بیبیسی گزارش داد که این امریکا بوده است که در آخرین لحظات برخی از مفاد توافق شده با ایران در جلسات دو جانبه را نپذیرفته و کار رسیدن به یک توافق مشخص به تعویق افتاده است.
به گزارش رجانیوز، هر چند به دلیل اصرار مقامات ایرانی مبنی بر محرمانه بودن مفاد مورد بحث در این گفتگوها در روزهای گذشته، ارائه تحلیلی منطبق با واقعیت عملا غیرممکن بود، اما با وجود این اصرار طرف ایرانی برای محرمانه نگهداشتن محتوای مذاکراتش، رسانههای غربی به صورت مبسوطی به بیان آنچه مفاد توافق ایران و شش کشور مینامیدند مبادرت کردند، مفادی که اگرچه به دلیل انتشار از سوی منابع رسانهای غربی نمیتواند چندان قابل اعتماد باشد، ولی در صورتی که این موارد صحت داشته باشد، از پذیرش یک توافق سوال برانگیز از سوی طرف ایرانی حکایت میکند، که لازم است در فرصت ایجاد شده تا نشست آینده، از سوی مذاکره کنندگان ایرانی، توضیحی شفاف و روشن در قبال آن به افکار عمومی و مردم ایران ارائه شود.
این در حالی است که مواردی که رسانههای غربی از جمله دیلی تلگراف و بیبیسی از آن به عنوان مفاد اصلی و شاکله توافقنامه ایران و شش کشور یاد کردهاند، هرگز از سوی دیپلماتهای ایرانی تکذیب نشده و همین امر نگرانیهای جدی را از پذیرش چنین قرار داده یکطرفهای از سوی ایران به وجود آورده است.
آنچه به عنوان جمعبندی موارد مطرح شده در رسانههای غربی در قبال مفاد توافقنامه ایران و شش کشور میتوان دریافت در این قالب قابل دستهبندی است:
بر اساس ادعای رسانههای غربی ، ایران متعهد به اجرای این موارد خواهدشد:
1.توقف برنامه هسته اي ايران به مدت 6 ماه به منظور ايجاد فرصتي براي گفت وگو
2.توقف غني سازي 20 درصد
3.بی اثر کردن (اکسید کردن) ذخیره اورانیوم 20 درصدی ایران
4.فریز غني سازي در حد 5/3 درصد براي تامین نیاز نيروگاه هاي برق هسته اي
5.محدود كردن سانتريفيوژهاي غني سازي اورانيوم و استفاده نكردن از تعداد بیشتری از سانتريفيوژهاي پيشرفته IR-2m كه مي تواند 3 تا 5 برابر تندتر از سانتريفيوژهاي قديمي غني سازي(توقف غنی سازی صنعتی)
6.راه اندازي نكردن راكتور آب سنگين اراك در طول اين شش ماه
این در حالی است که آنچه طرف غربی در مقابل متعهد به اجرای آن خواهد بود تنها موارد زیر است:
1.لغو محدودیتهای خودرو و تامین قطعات هواپیما
2.لغو محدوديت هاي تاثير گذار بر صنايع پتروشيمي، فلزات گرانبها
3.آمريكا تحريم هاي اقتصادي را احتمالا با آزاد كردن دارايي هاي مسدود شده ايران، كاهش مي دهد. هرچند در مورد اینکه منظور از این دارایها اموال بلوکه شده ایران در شرق آسیا است یا اموال محدود بلوکه شد در امریکا، اخبار ضد و نقیض زیادی منتشر شده است.
اگر این موارد به عنوان موارد مورد توافق طرفین، دقیق و منطبق با واقعیت باشد، (که البته با وجود سکوت دیپلماتهای ایرانی در قبال اینگونه اخبار، به نظر نمیرسد خالی از واقعیت هم باشد) ایران عملا توافق خواهد کرد در ازای ارائه امتیازهای بزرگی که وزن هرکدام در حد رفع «مکانیزم تحریم» علیه ایران است، نه تنها به این امتیاز دست نمییابد، بلکه تنها یکی از عوارض تحریم را آنهم برای شش ماه مرتفع خواهد کرد و در مقابل عملا خود را زیر بار یک فرآیند حقوقی خطرناک و قابل کشانده شدن به شورای امنیت سازمان ملل خواهد برد.
بر این اساس طرف غربی هیچ تغییری در «ساختار تحریمها» نداده است، بلکه تنها برخی عوارض ناشی از این تحریمها که بلوکه شدن اموال ایران در برخی از کشورها بوده است را بصورت محدود رفع کرده است و این بدان معناست که حتی در زمان اجرای این توافق، باز هم سازمان تحریمها علیه ایران فعال بوده و ایران در حوزه فروش نفت و دریافت مبالغ طلب خود از فروش نفت در تحریم خواهد بود.
این در حالی است که این اقدامات از سوی طرف ایرانی، عنوان عجیب «گام اعتمادساز» را به خود گرفته است و حال آنکه گام اعتمادساز زمانی معنا پیدا میکند که هر دو طرف با ابزارهایی هموزن، گامهایی هموزن را به عنوان گام اعتماد ساز بردارند و نه اینکه یک طرف، آنهم ایران، ابزاری را که میتواند به عنوان برگ برندهاش در مذاکرات مورد استفاده برای امتیاز گیری قرار بگیرد، به عنوان گام اعتماد ساز روی زمین بگذارد و عملا بهانه را به دست طرف مقابل بدهد که در صورت پس گرفتن این گام اعتماد ساز بتواند یک اجماع بدون نقص علیه او شکل دهد.
برای روشن شدن رویکرد نگران کننده ای که در این چارچوب به عنوان گام اعتمادساز مطرح میشود، میتوان اینگونه تصور کرد که بازگشت ایران از گام اعتماد ساز خود، عواقب حقوقی جدی را می تواند برای ایران بدنبال داشته باشد و حال آنکه طرف مقابل نیاز به بازگشت از گام خود نخواهد داشت چرا که اساسا از همین ابتدا، یک اقدام مقطعی یعنی رفع بلوکه برخی از اموال ایران، را به عنوان گام اعتماد ساز خود قلمداد کرده است.
ایران زمانی به هر دلیل، مثلا به دلیل نقض عهد طرف مقابل، به این نتیجه برسد که گام اعتماد ساز خود را لغو کند، آیا در شرایطی که امروز شش کشور پای توافقنامه با ایران را امضا کردهاند، ایجاد اجماع برای تصویب یک قطعنامه در شورای امنیت علیه ایران به دلیل نقض این گام اعتمادساز، کار دشواری خواهد بود، یا اینکه عملا ایران پیش از این و با اطلاق عنوان گام اعتماد ساز، این زمینه را برای طرف مقابل فراهم کرده است.
این همان اتفاقی بود که دقیقا در سالهای 82 تا 84 و دوره حاکمیت شیوههای اعتمادساز بر سیاست هستهای کشور برای ایران روی داد و پس از آنکه در سال 84 ایران گام اعتمادساز خود یعنی تعلیق داوطلبانه فعالیت هستهای را با راه اندازی سایت اصفهان و سپس نطنز پس گرفت، طرف مقابل به راحتی توانست اجماع برای ارسال پرونده ایران به شورای امنیت و سپس تصویب قطعنامه علیه ایران را فراهم کند.
بر این اساس شاید بتوان دو اشکال عمده این توافق را که به نظر میرسد به صورت جدی به منافع ملی آسیب وارد میکند، از یکسو غیر هم وزن بودن اقدامات ایران و اقدامات طرف مقابل از یک جهت و از سوی دیگر ایجاد زمینه برای شکل گیری اجماع علیه ایران در صورت عدم اجرای این توافقنامه دانست.
شاید اوباما خود به شیوایی غیر هم وزن بودن گامهایی که ایران قرار است بردارد در مقابل گامهای امریکا را بیان کرده است. او همزمان با برگزاری مذاکرات در ژنو در مصاحبه با nbc با صراحت تاکید میکند که قرار نیست ساز و کار و سازمان تحریمها هیچگونه تغییر داشته باشد، بکله تنها ایران میتواند، پول خود را که از قبال فروش نفت خودش طلبکار بوده، دریافت کند، آنهم نه به صورت دائمی بلکه به صورتی محدود و مقطعی! به این گفتهها دقت کنید: مذاکراتی که در ژنو بین گروه 1+5 و ایران آغاز شده برای کاهش تحریم ها نیست. ما مقابل تعهدات عملی که ایران درباره برنامه هسته ای خود انجام خواهد داد تحریمها را به طور جزئی کاهش خواهیم داد اما ساختار یا شکل تحریم ها همچنان باقی میماند و در صورتی که طی 6 ماه روشن شود که آنها به تعهدات خود پایبند نباشند فشارها را مجددا از سر میگیریم… هیچ گزینهای از جمله گزینه نظامی برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای از روی میز برداشته نخواهد شد.
این در حالی است که کارنی، سخنگوی کاخ سفید، مراحل بعدی طراحی شده توسط امریکا را نیز اینگونه بیان میکند: بخشی از قدم اول توافق ، تعلیق 6 ماهه فعالیت هسته ای ایران در طول مذاکرات و دستیابی به یک توافق است .آن چیزی که ما در مرحله اول دنبال می کنیم اطمینان از توقف پیشرفت برنامه هسته ای ایران و بازگشت آن برای اولین بار در دهه اخیر است. هدف نهایی این مرحله دستیابی به یک توافق دائمی در مورد کلیه تجهیزات و بخش های برنامه هسته ای ایران است .
بر اساس ادعای رسانههای غربی، ایران قرار است یک «فرآیند» را در برنامه هستهای خود به اجرا بگذارد و آن فریز فعالیتهای هسته ای در سطح 3.5 درصد و حتی تبدیل ذخیره 20 درصدی خود به اکسید، تعلیق توسعه اراک، نطنز و فرودو است، اما طرف مقابل هرگز زیربار اجرای یک «فرآیند» نرفته است بلکه با صراحت اعلام می کند که «فرآیند تحریمها» پابرجا بوده و تنها بخشی از عوارض آن بصورت مقطعی رفع خواهد شد.
شاید بر همین اساس، درک اصطلاح «کاهش برگشتپذیر تحریمها» علیه ایران از سوی مقامات امریکایی بهتر و بیشتر قابل درک باشد، چرا که اساسا امریکا قرار نیست مکانیزم تحریمها را تغییر دهد و حتی قصد دارد با این مکانیزم، وارد دیگر مسائل خود با ایران نیز بشود. به این بخش از مصاحبه فرید زکریا، یکی از چهرههای اصلی دیپلماسی عمومی امریکا در مصاحبه با دیپلماسی ایرانی دقت کنید: من گمان می کنم که برنامه هسته ای به تنهایی نمی تواند به تمامی اختلاف ها میان تهران – غرب پایان داده و تمامی تحریم ها هم با باز شدن گره های هسته ای پرونده ایران از میان برداشته نخواهد شد. مسائل مورد اختلاف کلان دیگری هم در این میان وجود دارد. غربی ها ادعا می کنند که ایران از حزب الله لبنان و گروه های شبه نظامی در عراق حمایت کرده و البته نیروهای خود را به سوریه هم اعزام می کند. بنابراین من گمان می کنم که به استثنا پرونده هسته ای چند مورد اختلافی دیگر هم وجود دارد.
شاید زمان آن باشد که مردم ایران، مفاد قول و قرارهایی که این روزها دیپلماتهای ایرانی با طرف غربی گذاشتهاند را نه از زبان رسانههای غربی، بلکه از زبان دیپلماتهای ایرانی بشنود تا روشن شود که آیا واقعا دیپلماتهای ایرانی قرار است پای یک ترکمانچای هستهای را امضا کنند یا این تنها گمانه زنی و فضاسازی رسانههای غربی است؟