به گزارش لنجانا به نقل از گروه ترجمه ایمنا، در هفته‌های اخیر، رسانه‌های خارجی هر کدام به نحوی به تشریح ابعاد شخصیتی و اصول نظامی سردار سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران پرداخته‌اند.
سردار سلیمانی که همواره یکی از برجسته‌ترین نیروهای نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است اکنون و در زمان حضور در جبهه جنگ علیه داعش تا این اندازه مورد توجه رسانه‌های غربی قرار گرفته است.
به طور قطع در پشت این میزان توجه رسانه‌ای به این سردار ایرانی نکته‌ای بس عمیق نهفته است.
روزنامه گاردین چاپ لندن در یادداشتی ضمن اشاره به بخشی از زندگی نامه سردار سلیمانی و موقعیت استراتژیک وی در منطقه نوشت: قاسم سلیمانی در شهرستان رابر استان کرمان متولد شد. وی تحصیلات خود را تنها تا دوره راهنمایی ادامه داد. تا پیش از انقلاب اسلامی ایران، سلیمانی در اداره آب شهر خود مشغول به کار بود.
در بهترین زمان ممکن و درست زمانی که رژیم پهلوی در ایران سرنگون شده بود، وی در بدنه گارد انقلاب به سرعت رشد کرد و نام فرمانده نیرو قدس سپاه پاسداران را به خود گرفت. اکنون و پس از گذشت سال‌ها او به یکی از قدرتمندترین چهره‌های منطقه بدل شده است.
در دهم ژوئن درست در ۴۸ ساعتی که برای عراق بسیار مهم و سرنوشت سازمحسوب می‌شد، نیروهای عراقی تسلیم شده، موصل را از دست داده و در آستانه واگذاری کرکوک قرار داشتند.
در ساعات اشغال موصل توسط داعش، سردار سلیمانی وارد بغداد شد و تقریبا از آن زمان تاکنون به صورت دائمی در خانه یکی از اعضای برجسته کمیسیون امور خارجه پارلمان عراق اقامت کرده است.
از آن زمان تاکنون وی دوشادوش نیروهای عراقی جنگیده، نیروهای شیعه را تجهیز و نمایندگان بی‌شمار خود در مجلس ملی را پشتیبانی کرده است.
سلیمانی که شاید تنها مردی است که می تواند اقدامات داعش را متوقف کند، به شهرهای مختلف عراق از جمله بخش‌های شیعه نشین آن سفر کرده است.
در ایران نیز که زنگ خطر تهدید داعش در پشت مرزهای این کشور به گوش می‌رسد همگی چشم امید به مردی دوخته‌اند که قادر به تغییر اوضاع خواهد بود.
سلیمانی که فرماندهی سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران را عهده دار است همواره وظیفه نشر ارزش‌های انقلاب اسلامی ایران و پاسداری از منافع آن را تحت هر شرایطی داشته است. راهبرد سیاسی وی همواره تلفیقی از مداخله نظامی و دیپلماسی سخت بوده است.
دامنه نفوذ سلیمانی از یمن جایی که شیعیان در جنگ با رژیمی سنی هستند تا لبنان گسترده شده است.
به هر روی سلیمانی دوباره به خط مقدم جنگ بازگشته است. از اوایل سال ۲۰۱۲ میلادی، این فرمانده ایرانی مستقیما در جنگ نیروهای سوریه علیه گروه‌های مخالف دولت بشار اسد حضور داشت و در آنجا نیز همچون عراق نیروهای مردمی و محلی را به همراهی نیروهای ارتش سوریه تشویق و تحریک می‌کرد.
در یمن نیز قیام گروه شیعه انصار الله ایجاد بی‌ثباتی در کشور و ترس عربستان در بیرون از مرزها را موجب شده است.
دولت ریاض با شورش شیعیانی که جزو اقلیت عربستان محسوب می‌شوند و حمایت سلیمانی از این افراد تهدید را بیش از گذشته در پشت مرزهای خود احساس می‌کند. شیعیان عربستان اغلب در بخش‌های شرقی این کشور سکونت دارند و دولت ریاض بر این باور است که ایران با شوراندن این افراد در پی نا امن کردن عربستان است.
گروه انصار الله یمن نیز همچون رژیم اسد با پشتیبانی و درایت سلیمانی در آستانه پیروزی بر نیروهای مخالف سنی قرار دارد.
ثبات نسبی به وجود آمده در سوریه و به خصوص در دمشق موجب شده است تا سلیمانی بتواند تمرکز خود را بیشتر معطوف عراق و درگیری‌های این کشور کند؛ جنگی که وی بهتر از هر شخص دیگری بر اصول آن تسلط دارد.
در حالی که سلیمانی اقدامی عملی در مواجه با داعش را از خود نشان داد، تمامی کسانی که وی را می‌شناختند از او به عنوان یک ایدئولوگ یاد می‌کنند؛ مردی که براساس موازین انقلاب اسلامی ایران مسوول پاسداری از اسلام شیعی است.
