به گزارش لنجانا به نقل از ایسنا، رسول جعفریان با بیان این مطلب در ادامه نوشته خود در بخش وبلاگ خبرآنلاین مینویسد: اگر در قرون گذشته و دور، مانند قرنهای ششم تا نهم و دهم هجری، ایران مرکزی برای تصوف بود، و بعدها به خاطر مبارزات صفویه با آنان بساطشان از ایران برچیده شد، عراق به خصوص شمال آن از دیرزمان تا امروز همچنان یکی از پایگاه های اصلی تصوف به شمار می آید. این وضعیت در آناتولی هم برقرار بوده و هست و همچنان گروه های بزرگی مانند نقشبندیه، بکتاشیه و قادریه جزو متنفذترین گروه های صوفی این مناطق هستند. اصولا درآمیختگی گروه های شگفت در این ناحیه که باید فرقه های غالی علی اللهی و علوی و ایزدی و غیره را هم در شمار آنها آورد پدیده ای تاریخی است که دایما در درون خود متحول می شده و تا به امروز این وضعیت ادامه یافته است.
جالب است بدانیم که بنا به آنچه شهرت دارد خود آتاتورک علوی بوده و فکر کنم درست است. اخیرا دوستی هم گفت که اردوغان نقشبندی است. جالب است توجه داشته باشیم که وجود این فرقه های عجیب و شگفت در این منطقه یکی از دشواری های اصلی داعش است، ضمن آن که گروه قابل توجهی از نقبشندی ها (شاید به خاطر ارتباط با حزب بعث و مخالفت با دولت مالکی) به داعش پیوستند (هرچند با حفظ هویت و موضع انتقادی به خصوص تخریب اماکن متبرکه) اما غالب این فرقه ها برای داعش یک معضل هستند. زیرا علاوه بر آن که داعش بیشتر اینها را بی دین می داند، به دلیل سلفی بودن، با تصوف مشکل دیرین و جدی دارد و با تمام مظاهر آن درگیر است.
قادری ها از جمله کسانی هستند که برابر داعش موضع گرفتند هرچند معلوم نیست همه آنان چنین باشند. آقای قره داغی که خود از این جماعت است و در قطر و گفته می شود جانشین قرضاوی است، یکبار موضعگیری کرد اما نمی دانم چه اندازه جدی است.
اخیرا دوست عزیز دانشمند جناب سید علی موجانی دو مقاله مفصل در باره وضعیت نقشبندیه در عراق و ارتباط آنان با داعش نوشتند و ایمیل کردند که جالب بود. امیدوارم این بحث را دنبال کنند.
در یکی از سایت ها در عراق هم مقاله مفصلی با عنوان صوفیة العراق بود که یک گزارش مروری در باره تک تک این فرقه ها تا وضعیت فعلی داده بود که هرچند علمی و دقیق نبود اما به هر حال اطلاعاتی در اختیار می گذاشت.
در میان کتابهایی که اخیرا برای کتابخانه تاریخ خریدیم کتابی با عنوان «الاثر الاجتماعی و السیاسی للطرق و فرق الصوفیه فی ولایة الموصل فی القرن التاس عشر» (1800 1899) به عنوان رساله کارشناسی ارشد دانشجویی با عنوان شعبان عبدالله سعید چاپ شده که می تواند به شناخت وضعیت این فرقه ها کمک کند.
این اثر که در سال 2012 در بغداد چاپ شده به رغم آن که 236 صفحه است اما چنان حروف آن ریز است که اگر به صورت عادی و عربی چاپ می شد می باید پانصد صفحه می شد.
از اوائل کتاب تا حدود هفتاد صفحه بحث های مقدماتی در باره تعریف منطقه موصل، ادیان موجود کهن در آن نواحی، اصل تصوف و تعریف آن است. پس از آن در مبحث دوم به سراغ دلایل انتشار تصوف در موصل رفته و آنگاه طرق مختلف صوفی و فرقه های غالی آن منطقه را مورد بحث قرار داده است.
طریقت های قادری، نقشبندی، و رفاعی سه گروه اصلی هستند. پس از آن از طریقت حیدری و سهروردی و غلاتی مانند صارولیه، باجوان، کاکائیه، اهل حق، علی اللهی و قلندی سخن گفته است. در فصلی دیگر از تأثیرات اجتماعی این گروه ها در موصل سخن گفته و سپس به ارتباط آنها با مراکز عبادی مانند مسجد و نیز نظامات آموزشی آنان پرداخته است.
بحثی در باره نقش علمای نقشبندی در علوم دینی دارد و همین طور در فصلی دیگر به تأثیر آنان در سیاست پرداخته و ارتباط نقشبندی ها و قادری ها را با ایزدی ها مورد بحث قرار داده است. در یک مورد بحثی هم در باره فعالیت نظامی عثمانی ها علیه شهر سنجار و یزیدی ها دارد که باید جالب توجه باشد. در این بخش به حمله عمر پاشا به این شهر پرداخته که به قصد مسلمان کردن یزیدی ها صورت گرفته است.
به هر روی بحث در باره فعالیت فرقه های صوفی و دیگر فرقه های نامتعارف این منطقه بحثی جذاب است که به خصوص در شرایط فعلی می تواند به شناخت بهتر مواضع سیاسی اینها با داعش کمک کند.