به گزارش لنجانا به نقل از عصر ایران : با این حال ، چندی است که در کمال تعجب این دو با یکدیگر گلاویز شده اند و از دور به یکدیگر تیر می اندازند.
به گزارش ایسنا، عصر ایران در ادامه مینویسد: حاتمی کیا به کیارستمی می تازد که چرا در زمانه ای که کشور درگیر جنگ بود، فیلم “خانه دوست کجاست” را ساخته است که ماجرای رساندن یک دفتر به یک همکلاسی است؟
کیارستمی هم حاتمی کیا را چنین متهم می کند:” گوش من را پیچانده بود که زمانی که ما داشتیم میجنگیدیم کیارستمی داشت دنبال دفترچه دوستش میگشت. «خانه دوست کجاست» یکی از پربینندهترین فیلمهایی بود که من ساختم، درواقع همه جای دنیا آن را میشناسند. «خانه دوست کجاست» ماندگار شد چون راجع به یک ارزش انسانی صحبت میکرد اما فیلمهای تو نماند چون تو راجع به یک پریودی از تاریخ ایران حرف زدی که تازه آن پریود هم به هیجان اورد بچه ها را. احمدپور (شخصیت اصلی فیلم خانه دوست کجاست) رفت پس داد دفترچه را، اما تو به هیجان آوردی و احمدپورهای دیگر رفتند در جنگ و کشته شدند و حالا پس از سالها میشود راجع به آنها فکر کرد که آنها چطوری از بین رفتند. در یک جنگی که هیچ مفهومی نداشت.”
در پاسخ ، حاتمی کیا از مسوولان استمداد کرده و گفته است: “از وزیر ارشاد، رییس سازمان سینمایی و دیگر مسئولان ارشد سینمای ایران می خواهم که مواضع خود را صراحتا درباره اظهارات اخیر این کارگردان بیان کنند. من به عنوان فیلمسازی که در جنگ بوده و فیلم دفاع مقدسی ساخته از حجت الله ایوبی که می دانم خودش نیز در جنگ بوده است، انتظار دارم نگاه خود را به عنوان رییس سازمان سینمایی درباره این موضوع صراحتا بیان کند که اگر چنین نشود، یقین پیدا می کنم در دولتی حرف می زنم که در آن نفاق است. دعا کنید خداوند کسانی که خون پاک شهدا را نمی بینند، رسوا کند.”
در این باره چند نکته قابل توجه است:
1 – این که دو بزرگ سینمای ایران که هر دو آثار ارجمندی را ساخته اند این چنین بی پروا به یکدیگر بتازند، چندان با نام پرآوازه این دو هنرمند همخوانی ندارد و دعوایی چنین ، منظره زشتی را در پیش روی مردم قرار می دهد ، حال آن که هر دو در فیلم هایشان منظره های زیبایی از هنر و اندیشه را آفریده اند!
شاید گفته شود در جامعه ای که بزرگان سیاست و کشورداری به هم می تازند، دعوایی چنین میان دو فیلمساز شگفت انگیز نیست ولی به باور من ، فراتر از شگفت انگیز، تأسف بار هم هست چرا که از اهالی فرهنگ و هنر و اندیشه،بیش از دیگران انتظار «پختگی، بزرگمنشی، تواضع و صبوری» می رود.
می گویند خطیبی مریدپرور در قیاس خود و ابوسعید ابوالخیر گفت که من و او مانند پیمانه ارزن هستیم ، او یک دانه است و من بقیه.
فردی این خبر به نزد ابوسعید برد که فلانی تو را با قیاسی چنین تحقیر کرد؛ شیخ که «پخته، بزرگمنش، متواضع و صبور» بود گفت: برو به او بگو، آن یک هم تویی و ما هیچ نیستیم.
2 – گذشته از دعوای این دو – که نهایتاً به خود آنها مربوط می شود – نکته تأسف بار این است که هر دو برای منکوب کردن دیگران متوسل به دفاع مقدس و شهدا شده اند. یکی شهدا را قربانی هیجانی دانسته که در یک جنگ بی معنا جان خود را از دست داده اند و دیگری از مسؤولان سینمایی کشور خواسته جواب کیارستمی را بدهند و الا منافق هستند!
آقایان! بساط دعوای شخصی خود را در جای دیگری جز اینجا پهن کنید.
3 – اما گذشته از بحث شکلی دعوا ، بر آنچه طرفین گفته اند چند نقد جدی وارد است:
نقدی که بر حاتمی کیا وارد است این که اساساً چرا دعوا را آغاز کرده است و چرا فکر می کند اگر کشوری درگیر جنگ باشد هیچ کس حق ندارد فیلمی درباره یک دانش آموز بسازد که می خواهد دفتر دوستش را به او برساند؟!
در واقع اصل نقد حاتمی کیا بر کیارستمی ، بی بنیاد است و مانند آن است که الان به حاتمی کیا بگویند چرا در کشوری که درگیر مشکلات اقتصادی است، به جای ساختن فیلم درباره معیشت مردم، درباره جنگی که ربع قرن پیش تمام شده است ، فیلم می سازد. نقد حاتمی کیا به انتخاب سوژه کیارستمی، درست به همین اندازه سخیف است. اگر حاتمی کیا ، درباره جنگ ساخته، کیارستمی درباره زندگی ساخته است و این هر دو ، دو روی یک سکه اند.
اما نقد کیارستمی بر سوژه پردازی حاتمی کیا نیز هرگز وارد نیست. او حاتمی کیا را متهم کرده که فقط درباره یک بازه زمانی محدود (دوران دفاع مقدس) فیلم می سازد. واقعاً عجیب است که فیلمسازی به بزرگی کیارستمی انتظار دارد درباره 8 سال از تاریخ این سرزمین که 200 هزار نفر در آن جان خود را از دست داده اند، فیلمی ساخته نشود! در کجای دنیا فرازی به نام جنگ و دفاع از کشور را از فیلمسازی و روایت پردازی شان منها می کنند؟ کیارستمی که همه جشنواره های دنیا را گشته، حتماً بیش از همه ما فیلم هایی درباره جنگ دیده که ملت های مختلف نبردهای خود را روایت کرده اند.
کیارستمی درباره جنگ و شهدا نیز حرف هایی گفته که حاتمی کیا از مسوولان سینمایی کشور خواسته است پاسخش را بدهند.
در این باره باید خطاب به حاتمی کیا گفت که وظیفه مسؤولان سینمایی کشور ، در افتادن با عقاید شخصی سینماگران نیست ؛ آنها وظیفه حمایت از سینمای ایران را دارند کما این که در این راستا ، از شما نیز بسیار حمایت شده است و باید هم می شد.
اما معاف کردن مسؤولان از پاسخگویی به نظرات سینماگران، نافی حق بقیه در خصوص نقد آرای آنان نیست. عباس کیارستمی، 8 سال دفاع این مردم در برابر متجاوزان را در حالی بی مفهوم خوانده و شهدای آن را افرادی دانسته است که هیجان زده شده و از بین رفته اند، که اگر توانسته در آن 8 سال و در این 25 سال بعد از جنگ فیلم بسازد، از این جشنواره به آن جشنواره برود و برای خودش و کشورش افتخار بیافریند و اگر امروز زنده است و دم و بازدم دارد، مدیون همه کسانی است که به جنگ رفته اند و شجاعانه برای دفاع از کشورشان جنگیده اند.
آن جنگ، هر چند هرگز دوست داشتنی نبود و اساساً هیچ جنگی محبوب نیست ، اما بر خلاف گمان کیارستمی ، بی مفهوم نبود چه آن که تمامیت ارضی کشورمان و هر آنچه در آن بود – از دین و فرهنگ گرفته تا مال و جان آدمیان – هدف تجاوز بیگانه قرار گرفته بود.
اگر ایرانیان جنگ را بی مفهوم می دانستند، حتماً پیش بینی صدام برای اشغال یک هفته ای تهران محقق می شد و کیارستمی یا کشته می شد و یا اگر زنده می ماند، نمی توانست فیلمی درباره کودکی بسازد که در روستاهای شمال دنبال خانه دوست است تا دفترچه اش را به او برساند.