به گزارش لنجانا به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛رفتارشناسی این روزهای گروه به اصطلاح اصلاح طلب، نویسنده را به یاد ماجرای کودکی می اندازد که با وجود اینکه چند بار مار او را نیش زده است ولی باز چون صاحب مار بودن برایش ژست خوبی است دائم می گوید من مار می خواهم و حاضر است تمام مضرات آن را به جان بخرد. امروز نیز با وجود اینکه پس از یک سال، دیگرچهره واقعی امریکا برای همه آحاد جامعه مشخص شده است و این گروه اصلاح طلب نیز به خوبی بر آن واقف هستند، باز در رسانه های منتسب به این جریان سیاسی، صحبت از رابطه با امریکا می شود.
حدود یک سال پیش با ظهور دولت یازدهم در عرصه سیاسی موج غوغاسالاری اصلاح طلبان سر به فلک می گذاشت این موضوع اوج خود را در سفر سال گذشته رئیس جمهور به نیویورک نشان داد. التماس ذلیلانه به رئیس جمهور جهت برقراری تماس و ارتباط با رئیس جهور امریکا بر کمتر کسی پنهان ماند. اصلاح طلبان، روحانی را شاید به تهدید هم واداشته بودند که این آخرین فرصت است و از دست دادنش هزینه گزافی است که توان پرداخت آن دیگر مهیا نخواهد شد.
تماس برقرار شد و یک سال بعد چیزی جزء بی اعتمادی، تحریم، درجا زدن در مذاکرات هسته ای، توهین های روزافزون و… شاهد نبودیم. نه اقتصادی به شکوفایی رسید و نه رابطه دیپلماتیکی دوستانه ای حاصل شد هر چه پدید آمد چیزی جزء نگاه حقارت بار دولتمردان امریکا به ایران نبود.
نیش امریکا در این یک سال اخیر بارها منافع جمهوری اسلامی را نیش زده است و خجالت را بر جبین اصلاح طلبان غوغاسالار جاری ساخته است. اما تعجب اینجاست که چطور در بحبوحه سفر رئیس جمهور به نیویورک بار دیگر رسانه های پیاده نظام این گروه بی تکلیف، درصدد تشویق دیدار روحانی با اوباما هستند حال منافع ایران اسلامی برخلاف خواسته این گروه است.
به نظر می رسد ژست روشنفکری و ارتباط با غرب، دامن اصلاح طلبان را گرفته و رها نمی کند و آنها چاره ای ندارند جزء اینکه همان راه غلط خود را تکرار کنند تا شاید کاسبی در آن سوی مرزها برای آنها فراهم آیدولی بیشتر این به جاهلیت مدرن شبیه است تا چیز دیگری . بلندگوههایی که هریک سبقه سیاهی را با صدای خود در ذهن ملت یادآورند و شاید برخی از آنها دولت امریکا را جزء حریم خود دانسته و اهانت و یا انتقاد به آن را جزء خطوط قرمز می پندارند حال منافع داخلی کشور و انقلاب اسلامی چیز دیگری را می گوید.
عجب اینجاست که در نظام مقدس جمهوری اسلامی روزنامه هایی حاضرند تمام منافع نظام و خطوط فکری و اصول امام راحل(ره) را به باد فنا دهند و به راحتی بر آن پای نهند ولی دم از خط امام بزنند و خود را رشد یافته انقلاب بدانند؟به جای اینکه رئیس جمهور را تشویق کنند که در راستای حمایت از مردم مظلوم غزه در برابر زورگویی رژیم کودکش و غاصب صهیونیستی طرح شکایت کند و نظر همگان را در باب نابودی و محو این رژیم جعلی جلب کند، باز از رابطه با بزرگترین حامی این رژیم کودکش صحبت می کنند؟
نویسنده در پایان باید بگوید که این ژست به خود گرفته اصلاح طلبان دیگر جایگاهی در ذهن مردم ندارد و مردم آنچه را که دیروز از رابطه با امریکا تلقین می کردند عکس آن را به وفور احساس کردند پس حنای این گروه دیگر رنگی ندارد.
فرهاد نظریان سامانی