به گزارش لنجانا؛وقتی نام عاشورا به گوش میرسد، آتشی سوزناک از غم، دل را فرا میگیرد و اشک امان آدم را میبرد، خورشید پشت افق پوشیده از خون سرخ، پنهان شده ، لخته هاى خون ، پیکرهاى پاره پاره ، شمشیرهاى شکسته و نیزه هاى فرو رفته در ریگها حاکى از حماسه ای بزرگ است، زینب(س) ، به سمت پیکری که در زیر سمّ اسبان پاره پاره شده حرکت مى کند ،دستان خود را زیر بدن برادر قرار مى دهد،چشم خود را به سمت آسمان مى دوزد و با چشمانى گریان مى گوید:«الهى تقبل منا هذا القربان»و سکینه خود را بر پیکر پدر مى افکند آن را در آغوش مى گیرد صدایى مى شنود همچون همهمه اى آسمانى و ماه مانند چشمانى اشک آلود، خونبار طلوع می کند.
آری میتوان تصور کرد که زینب ،کودکان و اهل حرم چه شب سختی را بعد از یک روز پر سوز و از دست دادن عزیزان ، اسارت و اهانتهاداشتهاند ، عاشقان و دلسوختگان اباعبدالله الحسین (ع) نیز در زرین شهر در مظلومترین شب تاریخ شامگاه واقعه جانسوز کربلا به یاد رنجی که خاندان آن امام همام در چنین شبی متحمل شدند، در مساجد،حسینه ها و بعضی ها در کنار مزارشهدای گمنام به سوگ نشستند،فضائی بسیار دل انگیز ، باران نرم نرم می بارید و هوا سرد ، اما دل ها دارد آتش می گیرد، حال این صحنه را هیچ کس چون زینب(س) درک نخواهد کرد ، در دلم دارم به آن شبی فکر می کنم که اهل حرم امام حسین(ع) چه حال غریبی داشتند،صحنه هائی که دل آسمان را هم به درد می آورد.
در این مراسم پر فیض و معنوی مردم شهید پرور زرین شهر آمده بودن تا با روشن کردن شمع با شهیدان تجدید میثاق کنند و ضمن نوحهخوانی و ذکر مصائب در رثای شهادت امام حسین (ع) و شهدای کربلا و به اسارت رفتن خاندان آل الله اشک ماتم بریزند و به سوگ و عزا بنشینند