لنجانا به نقل از خبرگزاری برنا – بارها گفته ایم که جوان امروزی تفریح ندارد و ابزاری که بتواند خود را با آن سرگرم کند بسیار محدود است. یکی از ابزارهایی که یک جوان برای گذران اوقات خود آن را انتخاب می کند، رادیو و تلویزیون است. دختری جوان در هنگام بیکاری کنترل تلویزیون را به دست می گیرد تا برنامه ای را ببیند. مجری با ظاهری بسیار آراسته با ادبیاتی بسیار درخشان برنامه را اجرا می کند. این دختر رفته رفته جذب او شده و عاشقش می شود. به حدی که خیال ازدواج با او به سرش می زند.
اما این اتفاق دلیلش چیست؟ چرا دختران عاشق یک تصویر می شوند؟ این موضوع را در باشگاه جوانی خبرگزاری برنا در گفتگو با سه تن از دخترانی که از نزدیک با این اتفاق درگیر بوده اند مطرح کردیم و آنها دیدگاه خود را برای مان مطرح کردند. خود سوپراستارها هم مقصرند پرستو 20 ساله با بیان اینکه عاشق نیست و احساسش را تنها یک دوست داشتن صرف می داند می گوید: مسبب احساس من خود آن مجری بود. روز اولی که اجرایش را در تلویزیون دیدم از نوع اجرایش، سر و زبان داشتنش و نیز خوش بر و رو بودنش خوشم آمد. روزی در فیس بوک دیدم یک درخواست دوستی دارم و نگاه کردم دیدم همان مجری است. برای خودم هم جالب بود که چطور من را پیدا کرده و به من درخواست دوستی داده است. بعد ها او می گفت که این صفحه فیس بوک متعلق به آن مجری نیست در صورتی که من این حرفش را قبول ندارم.
اعتقاد دارم گاهی اوقات خود همین سوپراستارها برای اینکه برای خودشان حاشیه درست کرده و مشهور تر شوند دست به چنین اقدامی می زنند. وی ادامه می دهد: خاطرم هست روزی که این مجری در یک فرهنگسرا کلاس های اجرا می گذاشت، نزدیک به 95% از شاگردانش دختر بودند و او به شدت با آن دختران گرم می گرفت. این مجری بسیار خوش تیپ و با سروزبان است و طبیعی است که هر دختری آرزو داشته باشد عشق زندگی اش چنین پسری بوده و حتی با او ازدواج کند. پرستو با بیان اینکه دخترانی که تمام عشق سوپراستارها می شوند اغلب دارای اختلالات روانی هستند، می افزاید: خاطرم هست دختری که شدیداً مشکل روانی داشت، همه جا این شایعه را پخش کرده بود که فلان مجری از او خواستگاری کرده است. این شایعه را به حدی در همه جا بزرگ جلوه داده بود که در نهایت مادر آن مجری با دختر تماس گرفته و او را تهدید به شکایت می کند. خیلی از مجری های ما در حال حاضر درگیر چنین مسائلی هستند و خبر برخی از آنها نیز پس از مدتی در رسانه ها منتشر می شود. وی در پایان می گوید: به نظر من اینگونه عاشق شدن ها ابتدا از هوس می آید و متاسفانه در دختران دهه 70 به این طرف هم رواج بیشتری دارد.
در واقع چون تلویزیون از این ها تصویر خوبی می سازد و آنها را یک قهرمان معرفی می کند، دختران جذب آنها می شوند. هر دختری دوست دارد با بهترین پسر دنیا ازدواج کند و تصویری که از این سوپراستارها می بنیم آنها را فرشته روی زمین نشان می دهد. غافل از اینکه شاید خیلی وقت ها یک سوپراستار مقابل دوربین خود واقعی اش نباشد. از طرفی، گاهی اوقات حاشیه ها جایگاه سوپراستارها را بالاتر برده و خودشان نیز بدشان نمی آید چنین حواشی ای داشته باشند. به عبارتی دیگر قصه دختران عاشق و سوپراستارها همچون ماجرای کرم و درخت است. عشق به سوپراستارها تب تندی است که سرد می شود الهه 25 ساله می گوید که روزی عاشق یکی از مجریان رادیو و تلویزیون بوده. وی در توضیح این اتفاق می گوید: وقتی به چیزی زیاد از حد فکر کنی آن چیز برایت بیش از حد جدی می شود و بعد از مدتی تمام رفتار ها و نوع حرکات و حرف هایش برای تو تبدیل به یک عشق می شود. وجهه رسانه ای سوپراستارها بسیار جذاب است و همین می تواند دلیلی باشد تا یک دختر سمت او جذب شود. وی ادامه می دهد: تلویزیون فضایی عمومی است که می تواند خوبی های یک انسان را به درشت ترین شکل ممکن نمایش دهد و باعث شناخت هر چه بیشتر افراد می شود. خیلی وقت ها هم تلویزیون به اشتباه از افراد قهرمان سازی کرده و همین باعث عشق دختران به آنها می شود.
عشقی که به سرعت در دل دختران به وجود می آید و به همان سرعت هم از بین می رود. البته قبول ندارم که این امر تنها مختص دختران است و من خودم دیده ام که پسران نیز عاشق سوپراستارهای خانم شده اند. پس در هر دو جنس این احساسات مجازی وجود دارد. اطمینان بیش از حد به سوپراستارها خطرآفرین است شهرزاد 22 ساله هم با بیان اینکه عده ای از دختران به حد باور نکردنی ای پول خرج می کنند تا مقابل سوپراستارها دیده شوند می گوید: خاطرم هست روزی خواننده ای می گفت من در ترانه هایم حرف دل مردم را می زنم و بخاطر همین مردم تا مرا می بینند با من درد دل می کنند. مخاطبان چون سوپراستارها را نماینده ای از خود می پندارند احساس نزدیکی شدیدی با او می کنند. وی ادامه می دهد: دلیل اصلی بروز چنین اتفاقی، تربیت خانواده هاست. متاسفانه این روزها ارتباط محبت آمیز بین یک پدر با دختر و حتی برادر با خواهر بسیار کم شده است. میزان سینما رفتن خواهر ها و برادرها با یکدیگر بسیار کم شده است.
خیلی از جوان های ما به جای اینکه با خانواده خود به سینما بروند ترجیح می دهند با دوستانشان بروند. چون انتقال محبت در خانواده ها کمرنگ شده است و جوان امروزی در پی یافتن محبت رو به سمت یک تصویر زیبا می رود و اینگونه عاشق سوپراستار ها می شود. شهرزاد در ادامه می افزاید: دختران جوان امروز به واقع تعریف درستی از عشق ندارند. من بسیاری از دخترکان نوجوان را دیده ام که در کلاس های زبان یا امثالهم عاشق مردی شده اند که استادشان است. این ها همه بخاطر این است که خانواده ها برای تفهیم واژه عشق و مسائل مربوط به آن در فرزندشان وقت کافی نمی گذارند. وی در پایان می گوید: نوع برخورد سوپراستارهای ایرانی با طرفدارانشان نیز بسیار متفاوت است که در این امر هر دو سمت قضیه مقصرند. شما در خارج از کشور می بینید که فلان بازیگر معروف در خیابان قدم می زند؛ طرفدارانش به راحتی در کنار او می آیند و عکس می گیرند اما در ایران این فضا نیست یا سوپراستارها رفتار بسیار زننده ای با طرفدارانشان می کنند و یا طرفداران مزاحمت فراوانی برای آن سوپراستار ایجاد می کنند. همه این ها باعث می شود مسائل مربوط به حوزه طرفداری در کشورمان تبدیل به یک آسیب اجتماعی شود.