به گزارش صدای لنجان؛ روزنامه جام جم نوشت: هنوز آنقدر از سال پرآشوب۸۸ نگذشته که جزئیات را فراموش کنیم، یکسال بعد از فتنه۸۸ و درست در اثنای آشوب و جنگ در کشورهای عربی، موسوی رسما بیانیهای برای براندازی منتشر کرد و از سقوط نظام سخن گفت. اتفاقات تونس، مصر، لیبی و یمن باعث شد او با تحلیل سیاسی خود که بعدها هم اشتباه بودن آن بهواسطه اتفاقات خشن و کشته شدن شمار زیادی از مردم بهعلت دخالت خارجی در کشورهای عربی ثابت شد، به سمت تهییج اجتماعی برای قرار گرفتن در مدار اعتراضات منطقه برود و درنهایت بعد از تجمع غیرقانونی ۲۵بهمن۸۹ او و کروبی به حصر رفتند.
شعار راهبردی داعش «امروز سوریه و عراق و فردا تهران» بود و این گروه تروریستی رسما هدفگذاری خود را رسیدن به ایران اعلام کرده بود اما اشتباه محاسباتی میرحسین موسوی همیشه برای او سنگین تمام شده است. موسوی که سال۸۸ و۸۹ تمام تلاش خود را با حمایت صریح دولتهای غربی برای زنده ماندن آشوب جنبش سبز در تهران و پیوند آن با تحولات منطقه بهکار گرفته بود، هیچوقت نخواست ریشه اصلی شکلگیری گروههای تروریستی را در سوریه و عراق ببیند و با ساده سازی مسائل پیچیده سیاسی و اجتماعی، ساده لوحی خود را عیان کرد. مثلا اگر این مواضع یک دهه قبل مطرح میشد به واسطه فضای آشفته منطقه شاید تا حدی در افکار عمومی اثرگذار بود اما حالا که جبهه مقاومت جنگ تروریستی داعشیها را مغلوبه کرده، انتشار چنین بیانیهای مانند آن است که کسی بعد از یک دهه از غار آمده و با پدیده داعش مواجه شده است.
ظاهرا موسوی دچار یک لجاجت شده وگرنه چطور ممکن است فردی بعد از چهارسال از پایان جنگ خانمانسوز سوریه، تخریب لیبی ، یمن و وضعیت تاسف برانگیز مصر در مصادره انقلاب مردم توسط نظامیها و وحشیگری داعش هنوز نتواند تحلیل کند که سرداران مقاومت چطور ایران را از دهان شیر نجات دادند درحالی که داعش به نزدیکترین بخشهای مرزی کشور رسیده بود. به نظر میرسد این خطای تحلیل، هنوز در افکار موسوی استمرار دارد و او برای فراموش نشدن اینبار به صورت سرداران شهید مقاومت چنگ زده و درست در نقطهای ایستاده که یک داعشی هم از آنجا با مقاومت زاویه دارد و دقیقا با همان فرمت به شهدای مقاومت میتازد.
اما گذشته از موضع میرحسین موسوی، مسأله مهم دیگر سکوت اصلاحطلبان است. سال۸۸ که خاتمی منافقانه عمل کرد و در جلسات خصوصی بر عدم تقلب و اشتباه موسوی تأکید داشت اما هیچگاه این مواضع خود را علنی نکرد اما این بار که موسوی یک بیانیه تروریستی هم صادر کرده و به جنگ هویت ملی ایرانیان آمده، او باز هم ساکت مانده اما چیزی که شاید فهمش دشوار باشد، پیام تسلیت این شخص برای شهادت حاج قاسم است. مجموع این اتفاقات این سؤال را تداعی میکند که آیا ما با یک نفاق مواجه هستیم؟ اگر شخصی مانند خاتمی موافق کلیت جبهه مقاومت و سرداران شهید آن است، چرا این بار در برابر بیانیه داعشی موسوی سکوت کرده است؟
به هرحال موسوی در بیانیه خود به شکل بسیار عجیبی علیه مبارزه با داعش در سوریه و همچنین کمک به گروههای مقاومت در یمن علیه جنایت آلسعود موضعگیری کرده و حتی حزبا… لبنان را هم به باد انتقاد گرفته و مقاومت علیه داعش را رویکردی شوم و بهعنوان «جرایم ننگین» توصیف کرده؛ گذشته از اینکه این سطح از هوش سیاسی، حقیقتا ترحم برانگیز است، این بیانیه عملا نمایش یک سقوط کامل برای میرحسین موسوی است که عدم واکنش و استمرار سکوت سیاسیون نزدیک به او، حیثیت سیاسی آنها را هم زیر سؤال میبرد.
کوشکی: بیانیه جدید موسوی، رسما خودکشی سیاسی بود
محمدصادق کوشکی، استاد علومسیاسی دانشگاه تهران در گفتوگو با جامجم، با اشاره به انتشار بیانیه جدید میرحسین موسوی در فضای مجازی گفت: محتوای این بیانیه نشان میدهد نویسنده کماکان در فضای یک دهه پیش به سر میبرد و به طور کلی از واقعیات امروز تحولات منطقهای و بینالمللی به دور است.
وی با بیان اینکه هر کسی که نامه مذکور را بخواند متوجه میشود ذهن نویسنده آن دچار یک انجماد فکری است، تصریح کرد: شاید اگر این نامه اواخر دهه۸۰ منتشر میشد، معنای خاص خود را داشت؛ چون در آن زمان با توجه به فضای مشوشی که در حوزه منطقهای رخ دادهبود هنوز تحلیلهایی وجود داشت که واقعیت موجود جنبش بیداری اسلامی و جریان مقاومت را نمیپذیرفت اما اکنون که بسیاری از حقایق کاملا روشن شده و جمهوری اسلامی و جریان مقاومت به خوبی توانسته توطئهها را دفع کند، انتشار نامهای از یکی از لیدرهای سیاسی جریان اصلاحطلب با آن همه موضعگیری اشتباه و توام با حبوبغض اقدام عجیب و شگفتانگیز است.
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران با تاکید بر اینکه موضع گیریهای میرحسین موسوی با توجه به تحلیلهایی مشوش و آشفته و نابهسامانی که از شرایط امروز سیاسی کشور و همین طور محیط پیرامونی دارد، اساسا ارزش پاسخگویی ندارد، گفت: اکنون که مجموع واقعیت تحولات سوریه کاملا معلوم شده، بهخوبی میتوان دریافت معارضان دولت سوریه که تلاش داشتند خود را آزادیخواه و دموکراسیخواه معرفی کنند، از سوی چه کسانی حمایت میشدند و چه فجایعی را به بار آوردند.
انتهای پیام/