به گزارش لنجانا، در گستره عجائب و غرائب عالم، در حیطه بیماری ها و امراض نیز نمونه هایی بس متفاوت و شگفت آور یافت می شوند که برای انسان جای تعجّب دارند. به این بهانه در این مجال به برخی بیماری های ناشناخته که در لا به لای متون قدیم و جدید بدان ها دست یافته ام اشاراتی می کنم؛ امید است که برای دقایقی تفکر مفید باشد.
۱- سرمایی گرمایی
عالِم فاضل مرحوم محمّدحسن بن محمّدحسین نیستانکی نائینی (طابَ ثَراه) در اثر جُنگ مانند خویش که به سال ۱۳۳۱ هجری قمری از آن پرداخته است به بیماری عجیبی اشاره می کند.
وی چنین مرقوم کرده است:
«صاحب “ذخیره” می فرماید: در «استراباد»۱ شخصی را دیدم که زمستان در میان آب های یخ نشستی و تخته های یخ را سوراخ کرده در گردن افکندی و وقتی که یخ بستی، برهنه، لُنگی زده، مِروَحَه (بادبزن) به دست و ظرفی پُرآب در دیگر دست داشتی و آن آب را بر سر ریختی و با مِروَحَه خود را باد زدی و موهای ریش او یخ بسته بود و مَعَ ذلِک اظهار گرمی هوا کردی و چون هوا گرم شدی به فصل دیگر چند جامه و پوستین پوشیدی و متّصل خود را به آتش گرم کردی و چنان نمودی که می لرزد و سال ها بود که بدین نَهج (روش) می گذرانیدی و تندرست و خوشحال بودی!»۲
۲- خیال منفی
خیال منفی یا توهّم شکل بیماری ندارد ولی از درون بدن را فرسوده و مستهلک می کند:
– دختر زیبای جوانی در اثنای بازی “گُلف”، چوبدستی به صورتش خورد و استخوان چانه اش شکست. پس از چند هفته زخم بهبودی یافت امّا اثر زخم روی چانه اش ماند. فکر زشت شدن به قدری اعصاب او را ناراحت کرد که از مردم گریزان شد و در مزرعه دوردستی مُنزوی گشت. بالاخره بیمار و بستری شد. پزشکان در اعضای خارجی و داخلی او عارضه ای ندیدند ولی بیماری او رفته رفته شدّت یافت و به صورت علاج ناپذیری در آمد و به مرگ او منجر شد.۳
– دانشجویان طب روزی به شوخی به یکی از رفقای خود گفتند که مقدار زیادی خون از بدن او گرفته اند و آن دانشجو از ترس مُرد.۴
۳– سَندروم پزشکان
یکی از بیماری های عجیب و غریب به تعبیر نگارنده «سَندروم پزشکان» است. نگارنده معتقد است: «تشخیص، نصف درمان است».
برای مثال: «شخصی بود که دچار کمی حافظه شده بود. به حضرت فاطمه (س) متوسّل شد تا اینکه در عالم رویا به او فرمودند: بعد از این با آب سرد وضو نگیر! زیرا پیشانی تو مُتالّم است و باعث می شود که حافظه تو کم گردد!»۵
باید گفت: اگر پزشک با روحیّات بیمار آشنایی نداشته باشد و نداند که او یک شخص مذهبی است و از دید او وضو با آب سرد مستحب است و از سوی دیگر ناحیه پیشانی او متالّم، چگونه می تواند به درمان کم حافظگی او بپردازد؟ پس چنان که در ابتدا گفتیم به تعبیر ما تشخیص، نصف درمان است.
چندی پیش از دوستی شنیدم که:
کودک خردسالی دچار کمر دردهای شدید می شد تا اینکه پزشکان، بهترین درمان را جرّاحی کمر او دانستند که خرج و ریسک بالایی داشت. بعد از چندی خانواده کودک شنیدند فلان دکتر ایرانی از اروپا به ایران آمده است و در فلان هتل اقامت دارد. پیش او رفتند، دکتر نگاهی به کودک انداخت، سپس نخی را از پارچه ای که روی تخت بود در آورد و با آن قدّ کودک را اندازه گرفت! آنگاه با درایت تمام گفت: یک پای بچه شما بلندتر از پای دیگر است و همین امر باعث شده که کمردردهای شدید و مُزمن برای او در این سن ایجاد شود. بنابراین شما باید یک کفش برای او در نظر بگیرید تا دو پای او هم اندازه شوند و دیگر به عمل جرّاحی هم نیازی نیست!
با این مقدّمه چینی ها به ردّپای «سَندروم پزشکان» در این گزارش ها توجّه کنید:
روزنامه لوموند (Le Monde) در تاریخ ۵/۷/۱۹۷۳ چنین تیتر زده بود:
از وقتی که پزشکان اعتصاب کردند مرگ و میر بیماران کمتر شده است
اورشلیم – اعتصاب شش هزار پزشک بیمارستان ها به هنگامی که به چهارمین هفته رسید، اثری غیرمترقّبه از خود برجای گذاشت و آن اینکه در «اسرائیل» (رژیم اشغالگر قدس) مَردم کمتر می مُردند.
یکی از مقامات مذهبی اسرائیل که تشریفات دفن زیر نظر او انجام می گرفت، گفت: از موقعی که پزشکان بیمارستان ها اعتصاب کرده اند کارش بسیار کم و بازارش خیلی کساد شده است. مثلا در شهر «حَیفا» منحنی نمایش مراجعات او بیش از پنجاه درصد نقصان نشان می دهد. تعداد افرادی که دفن می شدند قبل از اعتصاب به طور متوسّط روزی هشت تَن بود و از هنگامی که پزشکان دست از طبابت برداشته اند به روزی سه الی چهار تن رسیده است.
این خبر در روزنامه «اطّلاعات» به تاریخ ۳۱/۳/۱۳۵۳ نیز گزارش شده و چنین آمده است:
اعتصاب پزشکان باعث کاهش مرگ و میر بیماران شد
اورشلیم – دیروز متصدّیانِ کفن و دفن در گورستان های اسرائیل اعلام کردند بر اثر اعتصاب پزشکان در اسرائیل میزان مرگ و میر در حدود ۶۰ درصد کاهش یافته است.
متصدّیان کفن و دفن در یک مصاحبه مطبوعاتی گفتند: نمی دانند آیا این امر یک واقعه اتّفاقی بوده است یا آنکه واقعا بر اثر عدم مداخله پزشکان مردم جان سالم به در برده اند؟ در جریان مصاحبه متصدّیان گورستان ها، خبرنگاران به شوخی اظهار امیدواری کردند که پزشکان برای ترحّم به مردم هرچند یک بار به اعتصاب های طولانی دست بزنند و کاری به کار بیماران نداشته باشند.
متصدّیان کفن و دفن و گورکن ها به خبرنگاران گفتند: به خاطر می آورند که در گذشته نیز یک بار به هنگامی که پزشکان اعتصاب کرده بودند از میزان مرگ و میر بیماران به مقدار زیاد کاسته شد. گورکن ها معتقدند چون بیمارستان ها تعطیل شده است و پزشکان در اعتصاب به سر می برند مردم دیگر بیماران خود را به بیمارستان ها و مطب پزشکان نمی برند و در نتیجه آنان زنده می مانند. گورکن ها ضمن خوشحالی از اینکه بیماران کمتر فوت می کنند نسبت به سرنوشت، کار و حرفه خود نیز ابراز نگرانی کردند و از خبرنگاران خواستند برای زندگی آنان هم فکری بشود.
۴- شش ماه خواب، شش ماه بیداری
خبری در خبرگزاری ها انتشار یافت که تعجّب همگان خصوصا قشر اطبّا را برانگیخت. «بیماری عجیب یک مرد چینی پزشکان را به تعجّب واداشته است.»
این مرد چینی شش ماه سال را در خواب و شش ماه بقیّه را در بیداری سپری می کند. به گزارش «تایم آو ایندیا» خانواده «لی ژیمینگ» مجبورند در تمامی دورانی که این پیرمرد ۷۴ ساله در خواب است از وی نگهداری کنند. آن ها می گویند: مجبورند هنگامی که وی خواب است او را بنشانند و به وی سوپ گرم بخورانند. آن ها همچنین مجبور به استفاده از پوشک برای وی هستند.
عروسِ این بیمار عجیب و غریب می گوید: زمانی که وی در خواب است گویی در کُما فرو رفته است. وی افزود: اصلا نمی توانیم این بیمار را از خواب بیدار کنیم. او همچنین گفت: زمانی که این بیمار ۷۴ ساله بیدار می شود شش ماه نمی خوابد و مجبور می شود برای سرگرم کردن خود به پرسه زدن شبانه در خیابان ها و تماشای تلویزیون پناه ببرد.»۶
۵- سندروم مون چازن
نوعی بیماری کمیاب و غیر قابل معالجه به نام عارضه «مون چازن»۷ است که بیمار همواره میل به معالجات پزشکی دارد. از جمله بیمارانِ این سندروم «ویلیام مَک لوری» متولّد ۱۹۰۶ است. مخارج معالجات نامبرده برای سرویس بهداشت «بریتانیا» در حدود ۲٫۵ میلیون پوند تمام شده است. طیّ مدّت معالجات ۵۰ ساله به عنوان یک بیمارِ بیمارستان، او چهارصد بار تحت اعمال جرّاحی بزرگ و کوچک قرار گرفت و در ۱۰۰ بیمارستان مختلف با ۲۲ نام مُستعار بستری شد. طولانی ترین مدّتی که او خارج از بیمارستان گذرانید فقط ۶ ماه بود. نامبرده در سال ۱۹۸۳ درگذشت.۸
۶- سگ کُشی
«رَبعی» یکی از دانشمندان برجسته در ادبیّات عرب است که در سنّ بالای نود سال و در سال ۴۲۰ هجری قمری در شهر «بغداد» دیده از جهان فرو بست.
یاقوت حَمَوی (م.۶۲۶ ق.) صاحب کتابِ ارزشمند «مُعجَم الادَباء»، او را از امامان و پیشوایان در علم «نَحو»۹ معرّفی نموده و برای او کتاب هایی را بر شمرده است. نکته جالب در شخصیّت او سوایِ جایگاه علمی، بیماری ویژه ای در او بوده که آن را می توان «میل به کُشتن سگ ها» دانست.
در این زمینه نقل شده است که روزی جمعی از بزرگ زادگان را به خرابه ای برد سپس عبا و عصایی در دست گرفت و به جنگ سگی رفت. گاهی سگ فرار و گاهی حمله می کرد تا اینکه همراهان او، سگ را گرفتند و تقدیم او کردند و او سگ را گاز محکمی گرفت و سگ بیچاره از شدّت درد فریاد می کشید و این کار ادامه داشت تا رَبعی به آرامش رسید و راحت شد.۱۰
پی نوشت
۱- نام موضعی در نزدیکی گرگان بوده است.
۲- نیستانکی نائینی، محمّدحسن، گوهر شب چراغ، انتشارات بقیه الله، چاپ سوّم، زمستان ۷۹،ج ۲،ص ۱۲۶٫
۳ و ۴- Marden ،Orison Swett، پیروزی فکر، ترجمه: رضا سیّد حسینی، متین، چ ۲۰، ص ۱۹٫
۵- میرخلف زاده ،علی، کرامات الفاطمیّه، انتشارات حضرت معصومه (س) ، چاپ اوّل،ص ۶۸ .
۶- www.2.irna.ir/fa/news/view/men…۳۱۲۷۱۱۰۸۱۱٫htm
۷- Munchausen’s syndrome
۸- مک رایتر، نوریس، شگفت انگیزترین دانستنی های جهان، دونالد مک فارلن، تهرانی مقدّم، ج ۱، ص ۲۳۶٫
۹- «علم نحو» علم به اصول و قواعدی است که با آنها حالت و حرکت حرف آخر هر کلمه در جمله و نیز کیفیت ترکیب کلمات با هم در یک جمله، معلوم میشود. موضوع این علم کلمه و کلام و هدف آن نیز حفظ زبان از اشتباه لفظی است.
۱۰- الحموی، یاقوت بن عبدالله (م.۶۲۶ ق.)، معجم الادباء، دارالغرب الاسلامی، بیروت – لبنان، ۱۹۹۳ م، ج ۴ ص ۱۸۲۹ به نقل از ماهنامه دانشمند، ش ۵۷۷ (آبان ۱۳۹۰)، ص ۷۶٫
انتهای پیام/صاحب نیوز