به گزارش لنجانا،امروزه با نگاهی گذرا به گوشه و کنار شهرها می توان مصادیق متعدد سوء استفاده های ابزاری و تبلیغاتی از زنانی را دید که در محیط هایی متضاد با شأن و منزلت واقعی شان مشغول به کار هستند.
پدیده اشتغال زنان و فروشندگی در فروشگاهها اعم از مرتبط و غیر مرتبط یکی از مسائلی است که این روزها شاهد آن هستیم .
مشکلات اقتصادی و بهانه حضور در عرصه فعالیت های اجتماعی عاملی است که باعث شد زنان در بسیاری از مکانها حضور داشته باشند که یقینا به هیچ قیمتی به نفع آنها نیست.
موضوعی که زنان در بسیاری از قسمت های اجتماعی و امور جامعه باید به کار گیری شوند و حضور داشته باشند و اشتغال و کسب در آمد را به نوعی یک حق قلمداد می کنند امری بدیهی است اشتغال در عرصه فرو شندگی حرفه ای ای است که در سال های اخیر از رونق خاص بر خوردار بوده است هر چند این رونق سودی برای آنها نخواهد داشت.
البته به عقیده برخی افراد حضور زنان و فروشنده زن در برخی فروشگاه ها و ارائه اجناس نه تنها نیاز بلکه به نوعی ضرورت به حساب می آید و مانیز به نوبه خود این مخالفتی با این عقیده نخواهیم داشت.
اما روی دیگر سکه مربوط به حضور نامربوط این افراد است در جایی که در مسیر اشتغال راهی را انتخاب کردهاند که مخالف موازین شرعی و دینی، مغایر با قوانین اجتماعی و فرهنگ ایرانی است.
اشتغال در مکان هایی که به شخصیت زن و خلقیات او آسیب میرساند با همه درآمدهای مالیاش آسیبهایی به بار می آورد که با هیچ بودجه مادی نمیتوان آن را جبران کرد.
حضور یک خانم تحصیل کرده در محیط های کاملا مردانه و خشن همچون مصالح فروشی ها و بنگاه های معاملات املاک که هر روز محل تجمع و آمد و شد مردها است؛ راننده ماشین های سنگین در جاده های بیابانی به دور از خانواده و لطافت کدام آزادی را برای زنان به ارمغان آوره است ؟
زمانی که حتی پای فروشنده های خانم به مصالح فروشی ها و فروش آهن آلات و ضایعات آن که هیچ تناسبی با روحیه زنانگی و لطافت بانوان ندارد هم چوبی باز شده است و این حضور نه تنها باعث شده که مراودات آنها با جمع آقایان بیش از حد معمول راحت شود بلکه باعث شده که بسیاری از خصویات ذاتی خود را به فراموشی بسپارند.
تصور کنید در یک پاساز فروش لوازم و البسه مردانه که گاهی یک زن در کنار پدر؛ برادر و همسرش از ورود به آن احساس خوبی ندارد یک بانو چکونه می تواند در آن محیط کار احساس امنیت و آرامش داشته باشد؟
دیدن خانم های فروشنده در تمام فروشگاه های سطح شهر تجربه ای است که همه ما به نوعی آن را درک کرده ایم؛ آنچه مسلم است اینکه امروزه به دلیل مشکلات و مسائل اقتصادی و اجتماعی برخی زنان از بسیاری از شغل هایی که مناسب شان و شخصیت زنانگی آنها نیست نیز استقبال می کنند و افراد سود جو و فرصت طلب آن را در شیپور تبلیغات به نام تساوی حقوق زن و مرد به خورد جامعه می دهند.
وقتی به بهانه روابط عمومی بالا از خانم ها خواسته می شود با نامحرمان ارتباط بر قرار کند و خود را بزک کرده به بهای نا چیزی بفروشند.
اما مشکل دیگر پدیده اشتغال زنان در جایگاهی که جای حضورشان نیست این است که جنس زن و روح لطیف و نجیب او که در کالبد این فروش گاه های میمیرد آن هم به دلیلی که زن فقط خواسته در زندگی اقتصادی مرد آینده اش نقشی ایفا کند و تاثیر گزار باشد فرصت ازدواج را نیز از او دیغ می کند چرا که مرد ها دیگر حاضر نیستند با زنانی با روحیه مردانه زندگی مشترکشان را آغاز کنند؛ و بدتر از همه این که با گذشت زمان و افول زیبایی و جذابیت ظاهری این زنان دیگر جایی برای اشتغال آنها در این حرفه وجود ندارد.
اما ذکر برخی دلایل کار فرمایان از استخدام خانم ها از زبان مردم در این گزارش خالی از لطف نیست.
- استفاده از جذابیت جنسی جذب مشتری؛برخورد عاطفی و نحوه برقراری ارتباط زنان شاغل باعث میشود که کارفرمایان بیشتر به سمت استخدام زنان روی آورند
نیروی کار ارزن؛ از آنجا که در بیشتر خانواده های ایرانی تامین مخارج زندگی بر عهده زنان نیست و آنها در بیشتر مواقع صرفا برای حضور در اجتماع و کمک به خانواده و استقلال مالی به کار در خارج از خانه روی میآورند، بساری از افراد حاضر می شوند با دستمزد های پایین تری در محیط کار حاضر شوند.
در برخی از موارد عدم توقه بانوان نسبت به آینده نگری و بیمه
عدم توقع مزایای شغلی، بسیاری از آنان بدون داشتن قرار داد کاری و حمایت های قانونی و مزایای شغلی مانند بیمه، عیدی آخر سال و تعطیلی، حتی با حقوق کمتر از حقوق تعیین شده توسط وزارت کار در ساعات طولانی مشغول به کار می شوند.
عدم اعتراض به شرایط سخت کاری
عدم مراجعه زنان به مراجع قضائی برای احقاق حق خود
شیوا .ص دختر ۲۶ ساله ای است که سه سال است در یکی از پاساژ های همدان مشغول فروشندگی است او می گوید حقوق ۱۵۰ هزار تومانی ما در قبال ساعت کاری بسیار ناچیز است اما به دلیل مشکلات خانوادگی و نبود شغل مناسب به این حرفه روی آورده است.
شیوا ادامه می دهد:کم نیستد کسانی که مانند من تنها به دلیل احتیاج و نیاز مالی حاضر به فروشندگی با کمترین حقوق آن هم در مکان هایی که بعضا با شأن آنها سازگار نیستند کار می کنند.
زهره.م نیز دیگر فروشنده ای است که در کار خود سابقه ۶ ساله دارد اما او نیز از شغل خود رضایتی ندارد و می گوید: چون کار دیگری را پیدا نکرده است به این حرفه روی آورده است او نیز در توجیه حضور خود در این شغل می گوید: نیاز مالی و بحث اقتصادی وی را مجبور به کار کردن کرده است.
صبا مرادی به خبرنگار ما گفت: من به کار کردن علاقه دارم و همیشه دوست داشتم یک مانتو فروشی داشته باشم اما اکنون که به عنوان یک فروشنده در مانتو فروشی کار می کنم از کارم احساس لذت نمی کنم چرا که مجبورم صبح ها از۹ صبح تا ۲ بعد از ظهر و عصرها از ساعت ۴ تا ۹ شب در مغازه کار کنم حتی روزهای جمعه سر کار می روم این در حالی است که شغل ما هیچ نوع مزایای شغلی مانند بیمه و حق تعطیلی در سال و حتی حقوق درست و حسابی که سر ما چیزی به عنوان پس انداز داشته باشیم عاید ما نمی شود.
او ادامه می دهد که ما حتی نمی توانیم جرات اعتراض به این شرایط را داشته باشیم چرا که به راحتی ما را از کار اخراج و فرد دیگری را جایگزین ما خواهند کرد این موضوعی که بارها رخ داده است .
یکی دیکر از افرادی که در این شغل فعالیت می کند گفت: فروشندگان زن به هر دلیلی که وارد این حرفه شده باشند مجبورند شرایط سخت کاری را به پذیرند.
وی افزود: نکته اصلی اینجاست که بسیاری از کسانی که به این شغل روی آورده اند اکثرا تحصیل کرده و جوان هستند و شاید هر کدام در صورت وجود شغل متناسب با تحصیلاتش می توانست بسیار موفق تر باشد و از آینده شغلی تضمین شده ای برخوردار شود.
او با بیان اینکه: سود حاصل از کار ما نصیب کارفرما و یا همان صاحب فروشگاه می شود گفت: به نظر می رسد راه حل این موضوع تنها از عهده مسئولین وزارت کار، با سرو سامان دادن و ضابطه مند کردن دستمزد و ساعت کار فروشندگان بر می آید. دولت می بایست از طریق سازمانهایی مانند اداره کار و سازمان تأمین اجتماعی مشاغل را بازرسی کرده و کارفرما را مجبور به پرداخت حقوق و مزایای کارکنان خود کند. اصلاح ساعت کار، میزان استراحت و نحوه ارتباط کارفرما با فروشنده نیز از مواردی است که با نظارت بر آن می شود تا حدودی اثر منفی فروشندگی را از بین برد و ارزش زنان را به عنوان فروشنده حفظ کرد.
در این میان نیز مشکل دیگری که زنان فروشنده به نوعی با آن مواجه اند نوع پوشش الزامی از سوی کارفرمایان است که برای جذب مشتری و فروش بیشتر اجبار می شود.
– نداشتن اوقات فراغت
– حقوق پایین
– مزاحمتهای نامربوط مردان
– نداشتن مرخصی روزانه، ماهیانه و سالیانه
– محرومیت از بیمه
نیز برخی دیگر از مشکلات بانوان در این شغل است که اوضاع اشتغال در زمان کنونی بیکاری جوانان و نان آوران خانواده موجب شد زنان به این بردگی تن دهند و غیرت مرد ایرانی که زمانی شهره دفاع از ناموس بود کمرنگ شود.
غفلت از ورود فرهنگ غلط توانمند سازی اقتصاد زنان، الگویی بود که موجب شدزنان جامعه ما به بهانه شاغل بودن از مسئولیت مهم تربیت نسل آینده شانه خالی کنند.
بنابراین: در یک جمع بندی کلی می توان گفت:در جامعه امروزی که اشتغال زنان به عنوان فروشنده در بخش های مختلف پذیرفته شد و زنان بسیاری به دلایل مختلف همچون مشکلات اقتصادی، به دست آوردن استقلال مالی در خانواده، حضور در اجتماع و میان مردم بودن و… به این شغل روی آوردندنظارت وزارت کار و ضابطه مند کردن روابط صاحب کار و فروشنده میتواند راه حلی برای مقابله با وضعیت نابسامان فروشندگان در شرایط کنونی باشد.
چرا که حضور زنان در عرصه های اجتماعی و اقتصادی باید به نحوی باشد که ارزش و بهای زنان کاسته نشود و همچنین برای زنانی که به علت فقر یا سرپرست خانواده بودن و… مجبور به داشتن شغل های کاذب هستند چارچوب قانونی وجود داشته باشد که حداقل شرایط مناسب محیطی برایشان ایجاد شود.
و اما سخن پایانی اینکه: و بازهم این مهارت است که میتواند بهترین منبع درآمد و کار باشد و زنان علاوه بر وظیفه مهم مادری و تربیت نسل به بحث اقتصاد خانواده نیز کمک کرده و درعین حال از شان و شخصیت خویش نیز دفاع کنند.
منبع:شبنم ها
انتهای پیام/