به گزارشلنجانا به نقل از خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) ، مجید مخدوم در چهارمین نشست چالشها و مباحث نوین شهری که در پژوهشگاه شاخص پژوه برگزار شد، اظهار کرد: محیط زیست با صنعت، فرهنگ، طبیعت، سیاست و اقتصاد ارتباط تنگاتنگ دارد و هر تغییری رفتار و آموزشی در هر یک از این موارد بر محیط زیست تاثیر خواهد داشت.
وی با بیان اینکه فرهنگ در محیط زیست تاثیر بسزایی دارد، گفت: در فرهنگ ما در پایان در روزهای بزرگی مانند عاشورا معابر پر از ظروف یکبار مصرف میشود و این به خاطر فرهنگ مردم ایران است زیرا متولیان نذری قبول نکردهاند زبالههای تولیدی را جمع آوری کنند.
پدر آمایش سرزمین ایران با اشاره به اینکه آمایش سرزمین نیازمند شناسایی منابع، تجزیه و تحلیل، ارزیابی توان و نیاز، ارزش یابی، برنامه ریزی و مدیریت است، ادامه داد: اگر خواهان توسعه پایدار هستیم باید به ارکان توسعه پایدار که عبارت است از محیط زیست سالم، عدالت اجتماعی و بازده اقتصادی، در کنار یکدیگر و به یک اندازه عمل کنیم.
وی توجه صرف تنها به یکی از ارکان توسعه پایدار را موجب ضعف و خرابی در دیگر ارکان دانست و افزود: برای رسیدن به توسعه پایدار باید به هر سه رکن محیط زیست سالم، عدالت اجتماعی و بازده اقتصادی به یک اندازه در کنار یکدیگر توجه داشت.
وی رسیدن به یک محیط زیست سالم، بازده اقتصادی و رفاه اجتماعی را نیازمند احساس، تشخیص، تفسیر و پذیرش عنوان کرد و گفت: هر فرد برای شناخت پدیده های طبیعی نیارمند احساسی است که از طریق حواس پنجگانه بدست میآورد و برای رسیدن به تشخیص نیازمند کسب اطلاعات است و پس از آن باید به تفسیر دانستهها و اطلاعات بپردازد.
این مدرس ارزیابی اثرات محیط زیست و تعیین ظرفیت برد، با بیان اینکه از جمعیت 75 میلیونی ایران 40 میلیون کم سواد و 10 میلیون بیسواد و 25 میلیون دارای تحصیلات دانشگاهی هستند که از این 25 میلیون نفر تنها پنج میلیون توانایی تفسیر آموختههای خود را دارد، خاطر نشان کرد: متاسفانه 75 درصد مردم ایران توانایی درک مسائل محیط زیستی را ندارند و اگر عکس آمار ذکر شده اتفاق بیفتد، به این معنا که در کشور 50 میلیون تحصیل کرده دانشگاهی فهمیده داشته باشیم، به پنجمین گام در شناخت محیط زیست که “باور” است دست خواهیم یافت.
وی توسعه را فرآیند ساختار به عملکرد تعریف کرد و گفت: با توجه به اینکه هر اکوسیستم ترکیب و ساختار و عملکرد متفاوتی دارد بنابراین برای رسیدن به توسعه باید به فرآیند تبدیل ساختار به عملکرد توجه لازم را داشت.
وی مفهوم آمایش سرزمین، طرح جامع سرزمین، طرح و بررسی کاربری و برنامهریزی را یکسان اما با ساختار متفاوت بیان کرد و گفت: توسعه پایدار دارای چهار مولفه توان طبیعی (اکولوژیکی)، نیروی انسان ماهر و غیر ماهر، فناوری، ساختارهای زیر بنایی و منابع مالی است که بدون هریک از این مولفهها توسعه انجام نخواهد گرفت.
پدر آمایش سرزمین ایران وجود و یا ایجاد ساختار زیربنایی در هر مکان را مهم تلقی کرد و گفت: اگر منطقهای برای گردشگری مکان مناسبی باشد برای استفاده از آن منطقه باید ساختار زیر بنایی مناسبی طراحی شود زیرا بدون ساختار زیر بنایی امکان انجام کاری وجود نخواهد داشت، برای مثال شهر عسلویه 150 هزار جمعیت داشت که پس فرستادن حدودا 40 هزار مهندس به این منطقه تبدیل به شهری بدون ساختار زیربنایی شد که اعتیاد به مواد مخدر، قمار و فحشا در آن دیده میشود. پیامد این تغییر شیوع بیماری ایدز در این شهر است و اگر یک سینما، باشگاه ورزشی و نیروی انتظامی در این منطقه وجود داشت شاهد چنین مواردی نبودیم.
مخدوم علت ناتمام ماندن 60 تا 50 درصد طرحها در کشور را نبود اعتبار مالی دانست و ادامه داد: توسعه پایدار نیازمند هماهنگی هر یک از چهار مؤلفه توسعه پایدار است و میزان توسعه، شتاب و شدت عملی شدن هر طرح بستگی به میزان این چهار مورد در کنار یکدیگر دارد.
وی افزود: آمایش سرزمین در برگیرنده توان اکولوژیکی (آب و خاک)، جانداران، هوا و فضای روی سرزمین و صفات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی انسان زیستمند به کره زمین است که برنامهریزی بر اساس توان آن به توسعه پایدار و درخور میانجامد.