به گزارش لنجانا به نقل از خبرگزاری دفاع مقدس، گرت پورتر نویسنده، تحلیلگر و تاریخ دان آمریکایی است که پیش از این و در سالهای جنگ ویتنام از فعالان ضد جنگ و صاحب اثر در این حوزه است. تا کنون شش اثر از وی منتشر شده است که ازجمله آنها می توان به (آمریکا،ویتنام و توافقنامه پاریس) و (کامبوج،انقلاب و قحطی) اشاره کرد.وی در تازه ترین اثر خود به بررسی بحران ده ساله هسته ای ایران و عوامل شکل گیری آن پرداخته است.کتاب روند برنامه هسته ای ایران از زمان رژیم پهلوی را بررسی می کند و پس از ذکر مقدمه ی کوتاهی در این باره به بررسی تحولات برنامه هسته ای ایران پس از انقلاب اسلامی می پردازد.وی در کتاب خود به مخالفتها و سنگ اندازی های کشورهای غربی از همان ابتدای انقلاب اسلامی می پردازد وتاکید می کند که سنگ اندازی ها و کارشکنی های غرب بود که نهایتا به پیگیری سیاست خود کفایی هسته ای توسط ایران انجامید.بخش هفتم از ترجمهی این کتاب در ادامه می آید:
شاید بتوان گفت که تحریف شده ترین پوشش از این موضوع مهم(گزارش آژانس)متعلق به برنامه “از همه چیز درنظر گرفته شده” رادیوی عمومی ملی بود.۱۳ نوامبر۲۰۰۳ ملیسا بلاک در برنامه خود بخشی را به گزارش آژانس اختصاص داده و اعلام کرد آژانس برای تصمیم گیری درباره ی برنامه هسته ای نظامی ایران تشکیل جلسه خواهد داد.او هم چنین گفت که گزارش آژانس شواهد بسیار بیشتری در اختیار دارد که خبر از وجود زیرساخت های وسیع نظامی اتمی می دهد.ادعایی گزاف که نه آژانس و نه دولت آمریکا آن را مطرح نکرده بود.مایک شوستر این گونه گزارش آژانس را خلاصه کرد که ۱۸ سال به طور مخفیانه غنی سازی اورانیوم و پلوتونیوم در حال انجام بوده است.شوستر ادامه داد که نتیجه گیری آژانس مبنی برنبود شواهدی دال بر برنامه ی مخفی اتمی نظامی ایران نمی تواند صادقانه باشد و برای مدیریت (رفتار) رهبران تهران (که ممکن است از همکاری بیش تر با آژانس روی برگردانند)تنها می توان به تاکتیکی سیاسی امیدوار بود.
نوامبر ۲۰۰۴ آژانس گزارش داد که بازرسی های بیش تر نشان داده ایران تا سال ۲۰۰۲ هیچ گونه غنی سازی لیزری انجام نداده است و از اکتبر ۲۰۰۲ تا می ۲۰۰۳ که تجهیزات برچیده شده اند آزمایش های غنی سازی لیزری ایران توانسته تنها تا ۸ دهم درصد(کم تر از یک چهارم کمینهی مورد نیاز)غنی سازی انجام دهد.رسانه ها این گزارش که نشان می داد آنها پیش از این بیش از حد برنامه هسته ای ایران را بزرگنمایی کرده بودند نادیده گرفتند.
دافنا لینزر خبرنگار واشنگتن پست روایت اولیه (از ماجرا) را تکرار کرد.او این گونه نوشت:در طول ۱۸ سال، ایران به طور مخفیانه تاسیسات غنی سازی و تبدیل اورانیوم را گردهم آورده که می توانسته است در برنامه انرژی هسته ای و یا ساخت بمب اتم استفاده بشود.سرخط خبری دیگر رسانه ها نیز اطلاعات جدید را پوشش ندادند و حتی آسوشیتدپرس،نیویورک تایمز و فایننشال تایمز کل ماجرا را در اتهام شورای ملی مقاومت ایران مبنی بر این که ایران طراحی بمب اتم را از شبکه خان به دست آورده است خلاصه کردند.این روایت غلط که ایران ۱۸ سال دست به غنی سازی اورانیوم زده است و این تلاش ها تنها می تواند به برنامه نظامی اتمی مرتبط باشد، طی سالهای متمادی توسط رسانه ها گفته شد.اواخر سال۲۰۰۷ برآورد (شورای) اطلاعات ملی آمریکا مبنی بر این که ایران فعالیت نظامی اتمی خود را در سال ۲۰۰۳ متوقف کرده است، به صورت عمومی منتشر شد.با این وجود نیویورک تایمز به خوانندگانش یادآور شد آژانس پیش از این فهمیده بود که ایران به طور مخفیانه برای ۱۸ سال بین سالهای ۱۹۸۵ تا ۲۰۰۳ تکنیک های بسیاری برای غنی سازی را دنبال کرده است.
متهم شدن ایران به ساخت سلاح اتمی
آشفتگی ناشی از پوشش سنگین و تحریف شده این مساله کار را برای متهم کردن ایران به مخفی کردن برنامه اتمی نظامی،از سوی دولت بوش آسان کرد.نوامبر ۲۰۰۳ سیاستگذار ارشد دولت بوش در حوزه اشاعه هسته ای یعنی جان بولتون که معاون وزیر امور خارجه در امور کننترل تسلیحات،اشاعه و امنیت بین الملل بود، به تلاش گسترده و مخفیانه ایران برای دستیابی به توانایی های حساس هسته ای اشاره کرد.مسالهای که به گفته او بخشی از یک برنامه اتمی نظامی را به ذهن متبادر می کند.اما این اظهارات تنها تکرار مسالهای بود که پیش از آن اغلب خوانندگان روزنامه ها از پوشش خبری گزارش آژانس نتیجه گیری کرده بودند.۱۷ آگوست ۲۰۰۴ بولتون در سخنانش در موسسه هودسون این گونه گفت:”ایران ۱۸ سال برنامه ای وسیع و مخفیانهی اتمی نظامی اش را پنهان کرده است.”این گفته ها دروغی آشکار بود که هیچ شاهدی برای تایید آن وجود نداشت.به طور عجیبی حتی یک رسانه ادعای بولتون را پوشش نداد.در گزارشی که واشنگتن پست ییرامون سخنرانی بولتون منتشر کرد نیز این سخنان نادیده گرفته شد.
عدم علاقه به پوشش ادعای بولتون آشکارا نشانه این بود که هیچ نکتهی خاص و جدیدی در این اظهارات ندیدند (چرا که)رسانه های خبری (پیش از این) گزارش نوامبر ۲۰۰۳ آژانس به معنای پنهان سازی برنامه اتمی نظامی توسط ایران تقسیر کرده بودند.
علیرغم این که رسانه های خبری یک صدا از این مرحله (انتشار گزارش آژانس) برای ساختن ایران هراسی هسته ای استفاده کردند حداقل یک روزنامه نگارکه در طول یک دهه پس از آن به مساله هسته ای ایران پرداخت، بعدها تصدیق کرد که واقعیت ایران هراسی هسته ای در این ۱۸ سال بسیار پیچیده تر از اینها بوده است.
دیوید سانگر مداما در گزارش های خود از برنامه هسته ای ایران برای نیویورک تایمز نسبت به این برنامه هشدار می داد.با این حال در کتاب خود “میراث” بیان کرد که:”آمریکا هر آنچه می توانست برای مقابله با ایران انجام داد ولذا ایران چاره ای جز پیگیری برنامه هسته ای مخفیانه نداشت” این مساله واقعیتی است که “کسی شکی در آن ندارد.”
برنامه غنی سازی ایران محرمانه بود؟
گفته های رسانه ها و مقامات رسمی وانمود می کند که افشای برنامه تبدیل و غنی سازی(اورانیوم)هسته ای ایران در سال ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ یک شگفتی برای آژانس،رسانه ها و دولت های غربی بهوجود آورده است.اما این گمان،گمانی کاملا اشتباه است.آژانس بین المللی،ائتلافی از کشورها به رهبری آمریکا به همراه برخی خبرنگاران رسانه های غربی کاملا از رئوس کلی و بسیاری از جزئیات برنامه غنی سازی و تبدیل(اورانیوم) در هر یک از مراحل آن مطلع بوده اند.سرویس های اطلاعاتی آمریکا و متحدانش اوایل دهه ۱۹۹۰ شروع به جمع آوری اطلاعات قابل توجهی از دست یابی ایران به فناوری سانتریفیوژ کردند.بخش زیادی از این اطلاعات را مسعود نراقی به این کشورها داد.فردی که پیش از آن مسئول برنامه سانتریفیوژ ایران بود و شغل خود در سازمان انرژی اتمی را به دلیل ایراد داشتن سانتریفیوژ هایی که در سال ۱۹۸۷از شبکه خان گرفته بود از دست داد.نراقی سال ۱۹۹۲ به آمریکا فرار کرد و سیا را از سوابق تلاشهای ایران برای دست یابی به فناوری و نیز اجزاء سانتریفیوژ آگاه کرد.
اطلاعاتی که وی برای آنها فراهم کرد تنها مربوط به معامله سازمان انرژی اتمی با واسطه های شبکه خان نبود، بلکه شامل تلاش وی برای دست یابی به تجهیزات سانتریفیوژ از فراهم کنندگان اروپایی در بین سالهای ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۰ نیز می شد.
سیا می توانست در سال ۱۹۹۲ برپایهی اطلاعاتی که از نراقی بدست آورده بود اقدام به از بین بردن شبکه خان کند.”ما از فعالیت شبکه خان مطلع بودیم و می توانستیم هر زمان که اراده کنیم فعالیت آن را متوقف کنیم. بحث بر سر این بود که بهتر است اکنون جلوی آن را بگیریم یا صبر کنیم و منتظر موقعیت بهتری برای دستگیری(اعضای) این شبکه و ریشه هایش باشیم.”رابرت اینهورن مشاور منع اشاعه وزارت خارجه آمریکا در دولت کلینتون این سخنان را می گوید.آمریکا تصمیم گرفت در ادامه بازی موش و گربهی سیا و شبکه خان اطلاعاتش پیرامون دست یابی ایران به سانتریفیوژ را از آژانس مخفی نگه دارد.سالهای ۱۹۹۴ و ۱۹۹۵ آمریکا و رسانه های خبری،خبرهایی پیرامون دستیابی ایران به فناوری غنی سازی از طریق بازارهای جهانی منتشر کردند.
سرویس اطلاعات خارجی آلمان اطلاعاتی به مارک هیبز پیرامون تهیه فناوری دوگانه(که می توانستند در غنی سازی اورانیوم استفاده شوند)داد.واشنگتن پست گزارش داد که سیا و سرویس اطلاعاتی اسرائیل تایید کردهاند که ایران در کشورهای سوئیس و آلمان اقدام به خرید برای تاسیسات غنی سازیای کرده است که از سانتریفیوژ گاری استفاده می کند.کریستین ساینس مانیتور نیز گزارش کرد که ایران از کمپانی های صوری برای خرید فناوری های هسته ای از اروپا و دیگر مناطق(جهان) استفاده کرده است.
در عین حال آژانس و آمریکا کاملا از مذاکرات ایران با روسیه، چین و آرژانتین برای (دست یابی به) فناوری تبدیل و غنی سازی اورانیوم آگاه بودند.
به ندرت پیش می آید که مذاکره دولت ها بر سر موضوعات سیاسی حساس مرتبط با منافع آمریکا کاملا محرمانه بماند و طبعا این مذاکرات هم یک استثنا در این روند نبوده است.
مذاکره ایران با چین، روسیه و آرژانتین بر سر (دست یابی به فناوری)تبدیل و غنی سازی اورانیوم نه تنها در رسانه های خبری پوشش داده شد بلکه موضوع اظهار نظر های عمومی و اقدامات دیپلماتیک مقامات دولت آمریکا بین سالهای ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۷ نیز بود.
ایران در سالهای ۱۹۸۷ و ۱۹۸۸ برای دستیابی به تجهیزات تبدیل اورانیوم خام به شکل قابل غنی سازی آن،با آرژانتین مذاکره کرد و پس از آن بود که ریچارد کندی نماینده آمریکا در سازمان ملل برای جلوگیری از این معامله مداخله کرد.آن گونه که واشنگتن پست گزارش کرد آمریکا تواست با فراهم کردن بازار جایگزین برای کمپانی آرژانتینی(InvestigacionesAplicadas) این کمپانی را منصرف کند.تلاشهای ایران در دهه ۱۹۹۰ برای دست یابی به فناوری چرخه سوخت کامل از روسیه و چین کاملا زیر نظر رسانه های دنیا رخ داد.توافق مقدماتی ایران و روسیه در اوایل سال ۱۹۹۵ به منظور مذاکره برای تهیه تاسیسات غنی سازی سریعا توسط یک مقام مخالف روسی فاش شد و پس از آن توسط رسانه های غربی پوشش داده شد.آوریل سال ۱۹۹۶ سخنگوی وزارت خارجه آمریکا بیان کرد که ممکن است وارن کریستوفر وزیرخارجه آمریکا پیرامون توافق ایران با چین به منظور فروش تاسیاست کامل تبدیل اورانیوم به ایران،در کنفرانس پیش روی لاهه با وزیر خارجه چین چیانمذاکره کند.
دلیل سکوت دولت کلینتون پیرامون این مساله این بود که این کشور وارد مذاکراتی حساس با چین شده بود که طی آن آمریکا از چین درخواست منصرف شدن از قرارداد با ایران را داده بود و در عوض چین به کشوری با صلاحیت برای همکاری دوجانبه هستهای با آمریکا تبدیل می شد.سیاست گذاران آمریکا عقیده داشتند در صورتی که این تلاشها(برای منصرف کردن چین) از رسانه های خبری دور بماند این کار راحت تر انجام میگیرد.آمریکا اوایل سال ۱۹۹۶ مساله افزایش وسعت برنامه غنی سازی ایران را با آژانس در میان گذاشت.یک منبع ناشناس غربی مارک هیبز،نویسنده نشریات تخصصی صنعت هسته ای را آگاه کرد که سیا و وزارت انرژی آمریکا اطلاعاتی مبنی بر برنامه ایران برای توسعه و راه اندازی آزمایش سانتریفیوژ گازی به منظور غنی سازی اورانیوم دارند.هیبز نوشت که مقامات آمریکا به این امید که آژانس ادعای مشارکت ایران در برنامه آزمایشگاهی مخفی برای غنی سازی با سانتریفیوژ های گازی را مطرح خواهد کرد، اطلاعات فوق را در اختیار آژانس قرار داده اند
منابع هیبز تایید کرده بودند که سرویس اطلاعاتی آمریکا نمی داند آیا برنامه ایران به آستانهای رسیده است که نیاز داشته باشد به آژانس اعلام کند یا نه.آستانه ای که در آن اورانیوم در آزمایش ها استفاده می شود.او از قول یک منبع غربی نقل کرد که سرویس اطلاعاتی آمریکا نباید این شواهد را به این معنی بداند که ایران ان پی تی را نقض کرده است و یا ایران در ارائه گزارش های مورد نیاز تخلفی انجام داده است. اکنون ما این را می دانیم که ایران در آن زمان اورانیوم را حتی به یک سانتریفیوژ هم تزریق نکرده بود و چندین سال پس از آن هم این اتفاق رخ نداد.