به گزارش لنجانا به نقل از «تابناک»، تررویست های تکفیری عضو گروه «داعش» که مدتی است خود را وابستگان به «خلافت اسلامی» می خوانند، این روزها به منبع اصلی ناامنی و نگرانی در خاورمیانه تبدیل شده و با جنایات خود، توجه افکار عمومی در سراسر جهان را به اوضاع پر خطر منطقه جلب کرده اند. اما در این میان، به نظر می رسد پوشش اقدامات مربوط به این گروه در رسانه های غربی، با انگیزه ای به جز مقابله با ماهیت جنایتکار این گروه انجام می گیرد.
در این زمینه، ابتدا باید به ماهیت و ریشه های شکل گیری گروه داعش و اقدامات آن ها طی دو سه سال توجه کرد. این گروه که از جمله شعبات متعدد شکل گرفته از هسته اصلی «القاعده» است، پیش از تهاجم اخیر به عراق، خود را ابتدا در سوریه و در جریان درگیری ها میان دولت و گروه های شورشی در آن کشور مطرح کرد و از آن زمان نامش بر سر زبان ها افتاد.
پیدایش سریع این گروه در عرصه تحولات سوریه و اوج گیری اقدامات و فعالیت های آن، به گونه ای بود که در زمانی اندک نه تنها ضمن درگیری با دیگر گروه های تکفیری – به ویژه جبهه النصره – آن ها را از عرصه خارج و یا نیروهایشان را جذب خود کرد، بلکه ضمن درگیری با دیگر گروه های مسلح شورشی غیرتکفیری، شرایطی را فراهم کرد که از مدتی پیش، عملاً خود به تنهایی عهده دار نبرد مسلحانه همه جانبه با نیروهای دولتی شده است.
اما مقارن با این اقدامات، رویکرد غرب در دو عرصه دولتی و رسانه ای، به کلی با آنچه اکنون در موضع گیری ها علیه داعش مشاهده می شود، متفاوت بود. در عرصه نخست، اقدامات دولت های غربی و به ویژه آمریکا در بهترین حالت شامل ابراز نگرانی از رشد «افراط گرایی» در سوریه و ضرورت حمایت از گروه های «میانه رو» مخالف دولت سوریه می شد. در عرصه دوم، یعنی رسانه های غربی نیز از داعش عمدتاً با عنوان یک گروه «مخالف دولت سوریه» یاد می شد که تنها تفاوتش با دیگر گروه ها در «افراط گرا» و یا – به قول غربی ها – «جهادی» بودن آن هاست.
به عبارت دیگر، جمع بندی کلی در غرب در هر دو عرصه فوق الذکر آن بود که با وجود ماهیت به شدت خطرناک تروریست های تکفیری داعش، از آنجا که هدف نهایی آن ها – یعنی براندازی دولت سوریه – با اهداف غرب هم راستاست، نباید زیاد بر ماهیت آن ها تأکید شده و ضمن مدارا با این گروه، تلاش شود تا در صورت موفقیت داعش در رسیدن به هدف خود، در موقعیتی مناسب تر نسبت به دفع تهدید آن اقدام شود.
از زمان آغاز تهاجم تروریست های تکفیری به عراق، این رویکرد اندکی تغییر پیدا کرد. در این راستا، این موضوع در عرصه های مختلف رسانه ای و تحلیلی غرب مورد توجه قرار گرفت که دستور کار تکفیری ها فراتر از یک کشور (سوریه) بوده و اقدامات آن ها می تواند عرصه وسیع تر خاورمیانه را با تهدید جدی مواجه سازد. بر همین اساس، نه تنها موضع گیری های مقامات سیاسی غربی لحن جدی تری به خود گرفت، بلکه رسانه های غربی نیز روند ریشه شناسی و بیان خطرات ناشی از رویکردهای تکفیری ها را آغاز کردند.
با این وجود، حتی در آن مقطع – یعنی در ابتدای پیشروی های داعش در عراق – اهداف و منافع سیاسی غرب جلوی انجام «اقدام» جدی علیه این گروه را گرفت. دلیل اصلی این موضوع نیز مخالفت آمریکا با ادامه فعالیت نوری مالکی به عنوان نخست وزیر عراق و تلاش واشنگتن برای کنار زدن وی بود. بر این اساس، می توان گفت رویکرد ابزاری آمریکا به داعش، حتی در این مرحله نیز ادامه داشت و با وجود نگرانی های آشکار، اقدامی جدی برای مقابله با این گروه انجام نگرفت.
این وضعیت تنها زمانی تغییر پیدا کرد که تکفیری ها باز هم دامنه فعالیت خود را گسترش داده و در پی ناکامی در حمله و تصرف مناطق مرکزی عراق و پیشروی به سمت بغداد، نوک پیکان حملات خود را متوجه مناطق کرد نشین عراق کردند. اینجا بود که آمریکا از یک سو به دلیل پیوندهای برقرار کرده با دولت اقلیم خودمختار کردستا و از سوی دیگر – و مهمتر از آن – به واسطه نگرانی از افتادن کنترل مناطق نفت خیز عراق به دست داعش، هرگونه ملاحظه ای را کنار گذاشت و ضمن حمایت تسلیحاتی از نیروهای «پیشمرگه» کرد، نیروی هوایی خود را نیز برای مقابله با تکفیری ها اعزام کرد.
بار دیگر به موازت همین امر، لحن رسانه های غربی در پوشش اخبار مربوط به فعالیت تکفیری ها نیز تغییر پیدا کرد و اعضای این گروه که در زمان فعالیت خود در سوریه، در شدیدترین حالت با عنوان مخالفان افراطی دولت سوریه مورد اشاره قرار می گرفتند به طور فزاینده ای با عنوان «شورشیان مسلح» و «تروریست» مورد خطاب قرار گرفتند. در این مسیر، کار به جایی رسید که حتی رسانه افراطی چون «العربیه» نیز ناچار شد از همین لفظ شورشیان مسلح برای اشاره به داعش استفاده کند.
به هر حال، مجموعه این تحولات بار دیگر در هم تنیده بودن شدید دستگاه سیاسی و رسانه ای غرب و عمل هماهنگ و جهت دار آن ها در پوشش اخبار بین المللی را ثابت کرد و نشان داد که آنچه در تمامی تحولات منطقه خاورمیانه – و البته دیگر نقاط جهان – مورد توجه غرب بوده و روی آن مانور داده می شود، بر اساس منافع سیاسی اولویت بندی می شود و نه – آن گونه که ادعا می شود – ملاحظات انسان دوستانه و حقوق بشری!
بازگشت به ابتدای صفحه