به گزارش پایگاه خبری تحلیلی لنجانا، آرام به سمت جایگاه قدم بر میدارد؛ عصایش را کنار صندلی ریاست قرار داده و مینشیند، اما هنوز چند نفر که در ردیف پائین نشستهاند باور نمیکنند که وی برای حداقل ۲ سال دیگر قرار است رئیس باشد.
چند دقیقه قبلتر و در زمان شمارش آرا انتخابات هیات رئیسه خبرگان، همه چیز واضح شده بود؛ «آیتالله جنتی با ۵۱ رای…» و این اعلام شاید پایان چندماه تلاش برای وزنکِشی میان برخی گروههای مختلف پیرامون مشخص شدن ماهیت ترکیب خبرگان بود.
ریشه حاشیهها اما چندماه قبل در کوران انتخابات ۷ اسفند آغاز شده بود؛ برخی در داخل علناً از تلاش برای عدم ورود کسانی که آنها را تندرو میخواندند، به مجلس خبرگان سخن گفته و رسانههای خارجی نیز مشخصاً از آیتالله جنتی، یزدی و مصباح به عنوان کسانی که باید از ورود آنها به مجلس خبرگان بعدی جلوگیری شود، نام میبردند.
دبیر شورای نگهبان اما بیشتر در معرض حمله رسانههای خارجی و انتقادهای داخلی قرار داشت ولی در نهایت توانست به عنوان نماینده مردم تهران در پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری انتخاب شود؛ انتخابی که از همان روزهای ابتدایی بعد از انتخابات، برخی را نگران کرده بود.
درست زمانی که رسانههای نزدیک به اصلاحطلبان و آیتالله هاشمی رفسنجانی تاکید داشتند که بیش از ۵۰ نفر از منتخبان خبرگان از لیست موسوم به خبرگان ملت هستند، برخی زمزمهها از احتمال حضور آیتالله جنتی برای حضور در هیات رئیسه و یا حتی ریاست خبرگان حکایت داشت؛ موضوعی که در میان تیترهای رسانههای مختلف چندان دیده نشد.
حالا آیتالله جنتی رئیس مجلس خبرگان رهبری است؛ یعنی همان کسی که برخی تاکید داشتند وی و جناحش، در دوره پنجم مجلس خبرگان در اقلیت خواهند بود؛ ولی ماجرای انتخابات مجلس خبرگان رهبری و هیات رئیسه این مجلس تنها در اخبار روز گذشته خلاصه نمی شود.
خیلیها فکر می کردند اصلاحطلبان و حامیان هاشمی بازی انتخابات را خوب شروع کردهاند، اما نتیجه نشان داد که طی ۳ ماه گذشته اتفاقاتی افتاده که جنجالها باعث شده از چشم افکار عمومی پنهان بماند.
بازی لیستها قبل از انتخابات؛ «خبرگان مردم» چگونه بسته شد؟
پیش از انتخابات خبرگان رهبری گروههای مختلف سیاسی در حال رایزنی برای رسیدن به لیست نهایی کاندیداهای مورد نظر خود بودند.
در این میان اصلاحطلبان و حامیان هاشمی نیز لیستی با عنوان «خبرگان مردم» در تهران و دیگر استان های کشور منتشر کردند؛ لیستی که در تهران هاشمی سرلیست آن و حسن روحانی نفر دومش بود.
لیست منتشر شده و مورد حمایت هاشمی رفسنجانی در تهران اما نکات قابل توجهی داشت؛ اولین نکته حضور ۸ چهره مشترک میان این لیست و لیست جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود.
در نگاه اول این اشتراک چندان عجیب به نظر نمیرسید ولی عدم حضور آیت الله جنتی، یزدی و مصباح در این لیست حکایت از یک برنامهریزی برای حذف برخی چهرههای خاص از ترکیب مجلس خبرگان بعدی داشت.
طراحان لیست مورد حمایت هاشمی رفسنجانی بر این باور بودند که رای به چهره های مشترک لیست خبرگان مردم و لیست جامعتین باعث خواهد شد که در نهایت چهرههای غیر مشترک از شانس کمتری برای حضور در مجلس خبرگان رهبری بهرهمند باشند.
در این بین حتی برخی چهرههای مورد حمایت جامعتین حتی بدون اعلام نظر قطعی از سوی آنان به صورت مشترک در لیست خبرگان ملت قرار گرفتند؛ در شهرستانها نیز همین ماجرا رخ داد و چهره های مشترک زیادی در لیست خبرگان مردم قرار گرفته بودند.
اصلاح طلبان پس از مشخص شدن نتایج نهایی شمارش آرا مجلس خبرگان، تلاش کردند با انحصاری جلوه دادن چهره های مشترک، خود را پیروز نهایی انتخابات خبرگان در سراسر کشور معرفی کنند.
سایت انتخاب نزدیک به هاشمی در این باره نوشت: «بیشک میتوان پیروز بزرگ انتخابات مجلس خبرگان را همین لیست دانست، چون با وجود تمام بیاخلاقیها و حملات ناجوانمردانه علیه «خبرگان مردم»، باز هم اکثریت قاطع با این لیست بود. به صورتی که تنها در تهران نفر آخر جز این لیست نبود و در سرتاسر ایران هم ۵۲ نفر از لیست خبرگان مردم وارد مجلس ۸۸ نفره خبرگان شدهاند؛ پس اغراق نیست اگر بگویم پیروز بزرگ انتخابات خبرگان این دوره شخص آیت الله هاشمی رفسنجانی است.»
این استراتژی در تهران نیز دنبال شد؛ با وجود رای آوردن ۸ نفر از چهره های مشترک دو لیست، اصلاح طلبان و حامیان آیت الله خود را پیروز قاطع انتخابات جلوه میدادند؛ در این میان رای آوردن آیت الله جنتی در انتخابات تهران برای این جریان نگران کننده به نظر میرسید.
برخی معتقد بودند که چند روز بعد از انتخابات و آرام شدن هیجانات انتخابات، وزن واقعی جریان های مختلف در مجلس خبرگان به ویژه در انتخابات هیات رئیسه مشخص خواهد شد.
استراتژی تخریب آیت الله جنتی؛ قبل و بعد از انتخابات
«حذف یزدی، جنتی و مصباح از مجلس خبرگان چگونه ممکن است؟» این تیتر مطلبی بود که بی بی سی فارسی در آن راهکارهایی را ارائه می داد که بر اساس آن می شد از حضور این سه چهره در مجلس خبرگان بعدی جلوگیری کرد.
در روزهای بعد رسانه نزدیک به خاندان سلطنتی انگلیس، خیلی صریحتر درباره لزوم حذف این سه چهره با محوریت آیت الله جنتی از مجلس خبرگان، حرف زد: «رای دهندگان به فهرست رفسنجانی-روحانی ، بیش از نیم میلیون نفر از رای دهندگان به فهرست یزدی-جنتی-مصباح بیشتر هستند. در چنین شرایطی اگر حامیان رئیس جمهور فعلی در انتخابات خبرگان پیش رو، به طور هماهنگ به ۱۶ نفر رقیب آقایان یزدی، جنتی و مصباح رای بدهند، به راحتی امکان راندن آنها به جایگاه های ۱۷ به پایین فهرست منتخبان استان تهران را خواهند داشت»
ایجاد کمپین در شبکه های اجتماعی با عنوان «نه به جنتی، یزدی و مصباح» تنها بخشی از اقدامات تخریبی علیه این سه فقیه بود؛ اما در نهایت آیت الله جنتی که در مرکز این تخریب ها قرار داشت به مجلس خبرگان راه یافت.
بعد از انتخابات اما موج تخریب ها گستردگی بیشتری پیدا کرد و آیت الله جنتی باز هم در مرکز تخریب ها قرار داشت؛ روزنامه آرمان نزدیک به هاشمی رفسنجانی شماره روز ۱۰ اسفند خود، عکس ۱۵ نفر از منتخبان تهران را در صفحه اول قرار داد و عکس آیت الله جنتی را در میان منتخبان تهران قرار نداد.
در ادامه شبکههای اجتماعی منسوب به اصلاح طلبان، هجمه های گسترده ای را علیه آیت الله جنتی آغاز کردند؛ برخی معتقد بودند که استراتژی ترور شخصیت دبیر شورای نگهبان در روزهای آینده به صورت جدی تر کلید خواهد خورد.
جنجالها درباره پرونده یکی از منتخبان ردصلاحیت شده استان اصفهان به عنوان یکی دیگر از بازوهای فشار به آیتالله جنتی و شورای نگهبان مورد استفاده قرار گرفت؛ اصلاح طلبان و حتی برخی چهره های دولتی نیز در قالب همین پروژه، راه تخریب چهره شورای نگهبان و دبیر آن یعنی آیتالله جنتی را در پیش گرفتند.
اما در این میان یک سوال جدی وجود داشت؛ چرا بعد از رای آوردن آیت الله جنتی در انتخابات خبرگان، موج تخریب ها همچنان ادامه پیدا می کرد؟ برخی نزدیک شدن به روز افتتاحیه مجلس خبرگان و انتخابات هیات رئیسه را در این تخریب ها بیتاثیر نمی دانستند.
ریاست خبرگان؛ نقطه پایان ادعای پیروزی/ آیا ریاست آیت الله جنتی پیش بینی می شد؟
نزدیک شدن به روز افتتاحیه مجلس خبرگان رهبری نگاهها را به سمت صندلی ریاست این مجلس معطوف کرده بود؛ رسانه های اصلاحطلب بعضا خبر احتمال حضور دوباره هاشمی رفسنجانی در انتخابات هیات رئیسه خبرگان را منتشر میکردند ولی در عین حال با دیده تردید به این احتمال، نگاه میکردند.
احتمال عدم حضور هاشمی رفسنجانی خبری بود که در روزهای منتهی به برگزاری افتتاحیه مجلس جدی تر شنیده شد؛ این اخبار که هر روز به قطعی شدن نزدیک می شد، ادعای پیروزی قطعی حامیان آیت الله در مجلس خبرگان را با تردید مواجه می کرد.
آیتالله هاشم زاده هریسی از چهره های نزدیک به هاشمی رفسنجانی چند روز قبل از افتتاحیه مجلس خبرگان، عدم کاندیدا شدن هاشمی برای ریاست خبرگان را اینگونه تائید کرد: «ریاست آقای هاشمی، وزانت و قدرت مجلس خبرگان را بالا میبرد، بهویژه که در بعد بینالمللی، ایشان جایگاه ویژهای دارد و شناختهشده هستند؛ اینها را گفتم تا این نکته را بگویم که منتها آقای هاشمی قصد کاندیداتوری ندارد.»
در این میان رسانه های اصلاح طلب تلاش کردند با طرح نام آیتالله امینی برای ریاست خبرگان، اینگونه القا کنند که دیگر کاندیداها در نهایت به نفع وی کنار کشیده و هاشمی رفسنجانی نیز در جایگاه نائب رئیس، مدیر اصلی مجلس خبرگان باشد؛ هاشم زاده هریسی در اینباره می گفت: «آقای هاشمی هم از اول نایبرئیس آقای مشکینی بود و در اداره جلسات خبرگان بیشتر امور به او محول میشد؛ حتی آیتالله مشکینی به او میگفت من که پیر شدهام، جلسات را هم که تو اداره میکنی، بیا و نامزد ریاست مجلس خبرگان را قبول کن.»
رسانههای این جریان اما احتمال حضور آیتالله جنتی برای ریاست خبرگان را نه تنها نادیده نگرفته بودند، بلکه تلاش می کردند در تحلیل های خود احتمال حضور وی را کمرنگ جلوه دهند.
در پشت پرده اما نگرانی هایی جدی در اردوگاه اصلاح طلبان و حامیان آیت الله هاشمی رفسنجانی درباره انتخابات هیات رئیسه مجلس خبرگان وجود داشت؛ تحلیل های واقعی از نتایج و ترکیب مجلس خبرگان پنجم، نشان می داد که ادعای رای آوری تعداد قابل توجهی از اعضای لیست مورد حمایت هاشمی، با تردید مواجه است به شکلی که هاشمی ترجیح می دهد وارد رقابت احتمالی با آیت الله جنتی نشود، با اینکه یکبار در سال ۸۷ وارد این رقابت شده و توانسته بود بر کرسی ریاست خبرگان تکیه بزند.
عدم کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی برای ریاست خبرگان، معرفی کردن چهره ای جایگزین (لقبی که رسانه های اصلاح طلب به آیت الله امینی در انتخابات هیات رئیسه دادند) و همچنین تلاش برای حضور چهره های مختلف در این رقابت برای شکستن آرا، راهکارهایی بود که تا روز رای گیری برای هیات رئیسه مجلس خبرگان از سوی اصلاح طلبان دنبال شد.
اما آیتالله جنتی نه تنها کاندیدای انتخابات هیات رئیس مجلس خبرگان شد، بلکه توانست با ۵۱ را به عنوان رئیس مجلس خبرگان انتخاب شود؛ اتفاقی که نقطه پایانی بر ادعای پیروزی قطعی حامیان هاشمی رفسنجانی در انتخابات مجلس خبرگان بود.
در کنار شکست پروژه تخریبی دشمنان خارجی و برخی جریان های داخلی علیه آیت الله جنتی، افکار عمومی می خواهند بدانند که اصلاح طلبان و حامیان هاشمی چگونه و با چه استدلالی خود را پیروز انتخابات معرفی می کردند؟
شکست ادعای پیروزی قاطع اصلاح طلبان در مجلس خبرگان، این روزها حتی حامیان این جریان مردمی این جریان را با تردید مواجه کرده اند؛ آنها نگرانند که ادعای پیروزی اصلاح طلبان در مجلس شورای اسلامی نیز مانند ادعای پیروزی آنها در مجلس خبرگان، تنها یک فضاسازی رسانه ای باشد.
مشرق