به گزارش لنجانا به نقل از خبرگزاری فارس، مجید مجیدی چهره نام آشنای هنر کشورمان گفتوگویی با شبکه تازه تاسیس المیادین انجام داده است، که مشروح آن به همراه مقدمه این شبکه درباره کارگردان فیلم محمد رسول الله در ادامه میآید:
وی کارگردان، تهیه کننده و نویسنده فیلمنامه ایرانی است، کارگردان یکتا و خلاق، مجید مجیدی که فیلم های وی در جشنواره متعددی در جشنواره ها و نقاط مختلف جهان به نمایش درآمد و توانسته جوایز متعدد بینالمللی و جهانی را کسب کنند.
وی سابقه تحصیل در تئاتر داشته و پس از اتمام آن، اولین نقش آفرینی و تجربه خود را در فیلم بایکوت به کارگردانی محسن مخملباف در نقش نویسنده و مدیر تولید در سال 1985 میلادی بوده است.
تا سال 2012 میلادی مجیدی تنها کارگردان ایرانی بود که فیلم وی (بچه های آسمان در سال 1998) توانسته به عنوان نامزد بهترین فیلم زبان خارجی در اسکار انتخاب شود. اما در آن سال جایزه از آن فیلم زندگی زیبای ایتالیایی به کارگردانی روبرتو پنینی شد. وی همچنین یکی از 5 کارگردانی بود که از سوی دولت چین برای ساختن فیلمهای مستند کوتاه در مورد شهر پکن به مناسبت المپیک تابستانی پکن 2008 دعوت شده بود.
وی اخیرا تصویربرداری فیلمی سینمایی را به پایان برد که بازتاب و بحث های بسیاری را در کشورهای عربی و اسلامی داشته است. وی بخش اول فیلم محمد صل الله علیه و ال و سلم را به پایان برد که در این فیلم برای اولین بار شاهد به تصویر کشیدن حضرت محمد (ص) است. موضوع این فیلم از ولادت آن حضرت در عصر جاهلی تا سن 12 سالگی و ماجرای سفر وی به همراه عمویش ابوطالب به شام و رسیدن آن ها به صومعه راهب مسیحی است که در آنجا وی به ابوطالب در مورد ظهور پیامبر آخر الزمان پس از حضرت مسیح بشارت داد.
مجیدی طی سالهای گذشته چگونه توانسته است مسیر پیشرفت فیلم های خود را ادامه دهد؟ وی وضعیت کنونی سینمای ایران را چگونه توصیف می کند؟
* کارگردان ایرانی نامزد دریافت جایزه اسکار، نویسنده فیلمنامه و تهیه کننده ایرانی آقای مجید مجیدی به برنامه «از درون» خوش آمدید. شما جوایز بین المللی متعددی را کسب کرده اید و فیلم مشهور شما «بچههای آسمان» در سال 1998 برای کسب جایزه بهترین فیلم زبان خارجی اسکار نامزد شده بود. در مورد این فیلم و میزان اهمیت کمی صحبت کنید؟
قبل از هرچیز اگر اجازه بدهید سلامی داشته باشم خدمت مخاطبین تلویزیون شما. فیلم بچه های آسمان بر اساس یک موضوع انسانی و بر اساس یک نوع نگاه فطری شکل گرفت و برای همین توانست با اکثر کشورها و ملت ها ارتباط لازم برقرار کند. من خود معتقدم هر اثری که با فطرت انسانی آمیخته شود به خوبی میتواند با همه مخاطبین ارتباط برقرار کند.
واژه هایی مثل عشق، محبت، گذشت فداکاری و ایثار از جمله واژه هایی است که خداوند در وجود انسان نهادینه کرده است و وقتی ما با این زبان با مخاطب و مردم صحبت کنیم، میتوانیم با همه گفتگو کنیم.
* آیا این نوع فیلم همانی است که شما علاقه مند هستید در آن ژانر کار کنید؟ یا به عبارت دیگر، نوع و ژانری که شما علاقه مند هستید در ان زمینه کار کنید چه چیزی است؟
فیلمهایی را دوست دارم کار کنم که نسبتش با انسان باشد یعنی اینکه آثاری باشد که بتواند زبان مشترک بین انسانها باشد.
* خوب، با ما در مورد مساله تولید و ساخت فیلم در ایران صحبت کنید، تولید فیلم در ایران چگونه انجام می شود.خط قرمزهای زیادی دارید؟
اساسا برای هنر در همهجای دنیا یک خط قرمزی وجود دارد و این خط قرمزها ممکن است جلوی کار هنرمند را سد کند ولی این میتواند هوشیاری هنرمند باشد که چگونه از لب این مرز حرکت کند و خیلی از این خط قرمز بیرون نیاید و اثرش به گونه ای نشود که نتواند ارتباط لازم را برقرار کند. به طور طبیعی برای ماهم خط قرمزهایی وجود دارد.
* شما سابقه عبور از خطوط قرمز را داشته اید؟
من روی لبه حرکت کردم چون معتقد بودم که اثرم باید دیده شود و خیلی در آن طرف خط قدم برندارم. نه اینکه من خیلی بترسم و بخواهم خیلی آدم محتاطی باشم در این زمینه. ولی تلاش بر این است که بتوانیم روی لبه این خط قرمزها عبور کنیم.
*برای شما به عنوان یک کارگردان چقدر سخت و مشکل است که دیدگاه خود را حفظ کنید و در درون این خطوط قرمز حرکت کرده و مقید به انها باشید و در عین حال پیام مورد نظر خود را منتقل کنید؟
مثلا اگر فیلم بچه های آسمان ببینیم ما در واقع جنگ بین فقر و غنا و آدمهای پایین شهر و بالای شهر ، آدمهای مستضعف و پولدار را داریم و یک اختلاف طبقاتی را در فیلم بررسی میکنیم ولی از آن عبور میکنیم. در واقع مساله من، مساله خود لحظه و وضعیت و شکل اجتماعی نیست. من همیشه دوست دارم این یک زمینه برای کار من باشد و از آنجایی که برای من مساله انسان مهم است، دوست دارم از آن عبور کنم. بچههای آسمان اگر فقط میخواست به لایه های اجتماعی بپردازد؛ طبیعی بود که ممکن است یک فیلم کاملا سیاه و معترض نسبت به وضعیت اجتماعی باشد. نه اینکه مساله من مسالهی اجتماع نیست، اما معتقدم انسان و روح انسان خیلی بزرگتر از وضعیت اجتماعی است. من حرفم این است که انسان میتواند در همهی سختی ها و با همهی مشکلات عزت انسانی خود را حفظ کند و آن هم در سایه نگاه معرفتی و وجه الهی حاصل می شود. من در واقع پلی زدم از موقعیت اجتماعی به یک موقعیت انسانی یا یک موقعیت فطری والهی.
* آقای مجیدی،از بعد فنی و تکنیکی، در مورد وضعیت و سطح تولید فیلم همچنین تعداد و کمیت تولیدات سالانه فیلم در ایران چه چیزی می توانید به ما بگویید؟
خوشبختانه ایران؛ بعد از انقلاب توانست سینمای پیشرو و نوینی را به دنیا ارائه کند هم به لحاظ کیفی و هم به لحاظ کمی. مثلا در ایران هر سال به طور متوسط حدود 80 تا 90 فیلم ساخته می شود و هم به جهت کیفی با حضور در جشنواره های بینالمللی و حضور در بازارهای بین المللی توانسته عرض اندام کند.
متاسفانه همیشه سلایقی هست که می آیند و بر روی این حرکت تاثیر می گذارند و در این هشت سال دوره ی ریاست جمهوری آقای احمدینژاد این اتفاق افتاد. نه اینکه الان دوره ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد تمام میشود و دارند می روند این را بگویم؛ من همیشه این اعتراض را داشتم و نسبت به نگاه فرهنگی که به مسائل کردند معترض بودم. متاسفانه این نگاه خیلی نگاه سطحی بوده است و در این هشت سال از دولت احمدینژاد در حوزهی فرهنگ و هنر لطمات جبران ناپذیری را خوردیم.
* چه نوع اسیبها و صدماتی؟ آیا مثلا موانعی برای تولید فیلم های شما ایجاد شد؟
همانطور که میدانید در هنر یک سو هنرمندان هستند و در سوی دیگر مدیران و مدیران هستند که آینده هنری هر رشته ای را تعیین میکنند و سطح، میزان، پشتیبانی و اساسا افقی را که باید تعیین کنند را مشخص میکنند.متاسفانه در دولت آقای احمدی نژاد مدیران خوبی در این عرصه وجود نداشتند، مدیران خیلی سطح پایین بودند و برنامه و هدف مشخصی نداشتند و خیلی کلیشه و شعاری برخورد کردند و همین امر باعث شد که سطح سینمای ایران خیلی پایین بیاید.
* کارگردان جهانی ایرانی چگونه بین صنعت سینمای ایران پیش از انقلاب اسلامی و پس از انقلاب مقایسه خواهد کرد، بسیاری از کارشناسان انتظار داشتند که پس از انقلاب اسلامی در سال 1979 قید و بندهای بیشتری بر دست و پای سینمای ایران بسته خواهد شد؟
من فکر میکنم شاید یک قضاوت خیلی درست راجع به سینمای ایران قبل از انقلاب و بعد از انقلاب وجود نداشته است. با نگاهی خیلی گذرا می توانیم اهمیت سینمای ایران در قبل و بعد از انقلاب را بررسی کنیم .
سینما در تاریخ ایران دارای یک قدمت صدساله است و ایران از بدو شروع سینما صاحب سینما شد و در طول 67 سالی که متعلق به قبل از انقلاب هست فیلم های زیادی ساخته شد که هیچ گونه هویت ، فرهنگ و اعتقاد ایرانی نداشت. فیلمهایی خیلی سطحی و کاملا تبلیغاتی برای گیشه ساخته میشد. سینمای سطحی و مبتذل و فیلم هایی با صحنه هایی که با فرهنگ ایران همخوانی نداشت. البته اندک فیلمهایی از فیلمسازان شاخصی بود که در آن دوران ساخته شد.
انقلاب ایران به اعتقاد من یک انقلاب مردمی است و قبل از اینکه انقلابی سیاسی باشد انقلاب کاملا فرهنگی و اعتقادی بود. شما می بینید که وقتی مردم به خیابانها میریزند و تظاهرات می کنند با کجاها مقابله می کنند، با بانکها که متعلق به حکومت است، مراکز اداری و دولتی، با مکانهایی که شکنجه گاه های ساواک ، با مشروب فروشی ها و به سینماها حمله می کنند یعنی اینکه مردم نشان دادند که این سینما متعلق به آنها نیست.
بنابراین بعد از انقلاب همانطور که خیلی از ارزشها زنده شدند تحولات زیادی در همه حوزه ها چه در حوزه سیاسی واقتصادی داشتیم در حوزهی فرهنگ هم یک درخشش عجیبی داشتیم؛ در هنرهای مختلف و به خصوص سینما.
* علیرغم تمام ممنوعیت ها، علی رغم تمام محدودیت ها؟ ما می دانیم که صنعت سینما در ایران ممنوعیت های خاصی وجود دارد و مواردی همچون صحنه های جنسی، مشروبات الکلی، و صحنه های خشن و خونریزی در فیلم های ایرانی وجود ندارد.
محدودیتهایی که شما نام می برید از منظر نوع نگاه غربی محدودیت است؛ ولی در واقع محدویت نبود و چیزی بود که مردم ایران می خواستند. مثلا در مورد حجاب، این مساله یک امر تثبیت شده و پذیرفته شده در حکومت ماست. حکومت ما یک حکومت اسلامی است و حجاب به عنوان امر پسندیده ای است. درحالیکه همین حجاب در کشور غربی ممکن است بالعکس باشد و ضد ارزشهای آن جامعه باشد. همانطور که در برخی مدارس یا دانشگاه حجاب را ممنوع میکنند ولی حجاب در ایران یک اصل است و به عنوان یک فرهنگ پذیرفته میشود.
* اما آقای مجیدی در مورد مقایسه تولید فیلم، هنر و صنعت سینمای ایران با کشورهای همجوار آن خصوصا ترکیه علی رغم تمام محدودیت هایی که ذکر کردم حاصل نتیجه عملکرد ایران به نظر شما چیست؟
من این سوال را از شما میکنم توفیق سینمای ایران در طول این سالها، این که توانسته عرض اندام کند و معروف شود، به خاطر این محرومیت ها بوده یا آن روحی که درفیلمهای ما وجود داشته و آن نگاهی انسانی و متعالی و نگاه زیبای به انسان به علاوه وجه های تکنیکی و فنی؟
*البته این دیدگاه شما است جناب مجیدی
حتما همین جور است.اثر یک فیلم ساز و یک هنرمند از روح و روانش بیرون می آید. چیزی که اعتقادی به آن نداشته باشد مسلم است که آن اثر هم اثر قابل اعتنایی نخواهد بود، هر فیلمساز به آن ارزشهایی که میگوید باور دارد و بر اساس همان باور است که اثرش را به منحصه ظهور می آورد.
چون بحث ترکیه را کردید من یک پلی بزنم و نگاه خودم را نسبت به فرهنگ و جامعه ترکیه بگویم. خوب متاسفانه چیزی که در ترکیه به عنوان حکومت اسلامی وجود دارد خیلی خیلی خیلی زیاد فاصله دارد با یک نوع نگاه حکومت اسلامی. آنجا در واقع دین را خیلی جدا کردند از عرصههای دیگر و دینی که نمایش میدهند فقط برای عبادت است نه برای اینکه یک حضور اجتماعی داشته باشد. در ترکیه فیلم هایی ساخته میشود که من بعضا این گونه فیلمها را در غرب هم نمیبینم.سریالهایی که در تلویزیونهای ترکیه ساخته میشود اساسا از بحث لائیک هم گذشته و مسائل ضداخلاقی را طرح میکند. مثلا در یک خانواده یک نگاه حیوانی وجود دارد و نوع نگاههایی که اصلا هیچ ربطی به جامعه ترکیه ندارد در آنها وجود دارند.
* به طور خلاصه سئوال می کنم، به عقیده شما چه چیزی موجب می شود که سینما در ایران این چنین مهم شود؟
نه تنها در ایران بلکه در دنیا سینما اهمیت دارد و من معتقدم اگر سلسله پیامبران ادامه داشت پیامبران امروز از طریق رسانه و از طریق سینما با دنیا ارتباط برقرار میکردند. سینما به نظر من رسالت خیلی بزرگی را دارد و برای همین است که سینمای ایران توانست آیینهای باشد از وضعیت اجتماعی و سیاسی و اعتقادی نسبت به دنیا. یعنی خیلی از کشورهای دنیا از طریق سینمای ایران توانستند با فرهنگ ایران و نگاه ایران آشنا شوند.
* آقای مجیدی می دانیم که فیلم اخیر شما در مورد حضرت محمد موجب بحث های جدی در بین کشورهای مختلف و گروه های مختلف در داخل کشور شما شده است،چرا چنین چیزی رخ داده است؟ در این مورد چه چیزی می توانید به ما بگویید؟ هرچند میدانم که شما پیش از عرضه و اکران فیلم علاقه ای به صحبت در مورد موضوع و محتوای آن ندارید.
به نظر من یک سری قضاوتهای عجولانه نسبت به این فیلم شده است. البته من این حق را می دهم. به هر حال راجع پیامبر اسلام صلی الله علیه واله و سلم کار کردن خیلی مهم است و حق میدهم که مسلمانها حساس باشند به این مقوله و اگر اتفاقا حساس نبودند جای سوال بود. من خوشحالم از اینکه این قدر حساسیت وجود دارد راجع به ساحت مقدس پیامبر اسلام و این جای خوشحالی است که این قدر جهان اسلام نسبت به پیامبر اسلام حساس است و از این بابت خوشحالم.
* اما شما می دانید که این حساسیت ها که شما در مورد آن ها صحبت کردید،ممکن است جهتی منفی بگیرند؟
به نظر من کمی عجولانه قضاوت کردند کسانی که راجع به این موضوع بحث کردند.
مجری:بله،یک نوع پیشداوری..
خیلی زود قضاوت کردند. مثلا یکی از سوالهایی که داشتند و در سایت ها و محافل مختلف در موردش بحث شد این بود که ما چهره پیامبر را به نمایش میگذاریم. در حالیکه چنین چیزی نیست و ما چهره مقدس پیامبر اسلام را تحت هیچ عنوانی نشان نخواهیم داد به احترام احساسات پاک مسلمانها و آن وجه قدسی که پیامبر دارد. ما تلاش کردیم که به این احساس احترام بگذاریم و چهره پیامبر را نشان ندهیم.
امسال هفتمین سالی می شود که در خصوص پیامبر کار میکنم. در مورد این فیلم دوسال تمام تحقیقات شد و از کشورهای الجزایر، مصر ، لیبی ، یمن، عراق، ترکیه و ایران و از همه علمای اهل سنت و شیعه استفاده کردیم و از نظرات همه این ها استفاده کردیم .
از کتابهایی که در زمینه تاریخ اسلام وجود داشت.از تاریخ ابن هشام بگیرید تا طبری و همه کتبی که در این زمینه وجود داشته استفاده شده است؛ ما جای هر گونه شبهه ای را بستیم. از طرف دیگر ما مقطعی از تاریخ زندگی پیامبر را انتخاب کردیم، دوران قبل تولد تا دوران کودکی پیامبر، تا اساسا به پیدایش اسلام بپردازیم. این فیلم به این میپردازد که چه ضرورتی وجود داشت که اسلام بیاید یعنی به قبل از اسلام می پردازد تا به این سوال جواب دهد که اساسا چه ضرورتی وجود داشت که خدا این دین را بیاورد. فیلم از دوران جاهلیت قبل از اسلام شروع میشود تا تولد پیامبر و تا مقطع 12، 13 سالگی پیامبر و آن سفر معروفی که به شام میروند و آن دیداری که با آن راهب بزرگ بحیرا دارند.
این مقطعی است که هیچ اختلافی بین اهل سنت و تشیع در این زمینه وجود ندارد و از این بابت من این تضمین را میدهم که این فیلم باعث وحدت جهان اسلام خواهد شد.اساسا اینکه چرا من تصمیم گرفتم این فیلم را بسازم و چه فلسفهای پشت این فیلم بود هم به این برمیگردد که در دهه گذشته یک اسلام ستیزی در دنیای غرب شروع شد، از هتک حرمت به ساحت مقدس پیامبر از کاریکاتورهای توهین آمیز تا فیلمهای ضداسلامی…
* کاریکاتورهای دانمارکی، و فیلم برائت از مسلمانان و…
بله، از همه اینها تا قرائتی که در دنیای غرب از اسلام به وجود آمد. اسلامی که پر از خشونت است، اسلامی که تروریسم است، اسلامی که بویی از معرفت الهی نبرده است. همه اش جنگ و خونریزی و ترور است.
متاسفانه یک نوع نگاه رادیکالی نسبت به اسلام شکل گرفته است، دیدگاهی که از طالبانیسم و گروه های سلفی و کسانی که قرائت خیلی زشت و بدی را به اسلام نسبت دادند شروع شد و به همین ترتیب تصویری که دنیای غرب از اسلام گرفته است هم از همین قرائت غلط به وجود آمد.
من در این فیلم تلاش کردم چهره واقعی اسلام را با پیامبری که رحمة للعمالمین است و نسبت به همه پدیده ها و همه ذرات وجودی هستی نگاه زیبا و مهربانی دارد نشان دهم.