به گزارش لنجانا،شهید حمید مقیم سال ۱۳۴۴ در روستای نوبندگان از توابع شهرستان فسا استان فارس و در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود.
پس از تحصیلات ابتدایی با مهاجرت خانواده به شهرستان لنجان مقطع راهنمایی و هنرستان را در رشته برق و در هنرستان شهید باهنر این شهر به پایان رساند.
او خود را مکلف به انجام دستورات دین می دانست و از همان دوران کودکی انس عجیبی با نوای دل نشین قرآن داشت و همزمان با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی علاقه او به مسجد و مبارزه با ضدانقلاب داخلی شکل تازه ای به خود گرفت بطوری که چند بار در شهر با منافقین کوردل که با اعلامیه تبلیغ می کردند درگیر شد.
طبل جنگ توسط رژیم بعث عراق نواخته شد و حمید لزوم دفاع از ناموس و کیان مملکت خویش را در پیش روی خود می دید و عازم جبهه ها شد که با توجه به سن کم،یکی دوبار از جبهه به عقب برگردانده شد ولی حمید با عزم فولادی که داشت و با گذراندن دوره کوتاه نظامی،مجدد عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل شد.
چهره خندان و شاداب شهید حمید مقیمی زبان زد همگان بود تا جایی که در اوج سختی ها و مشکلات همیشه می گفت:در راه خدا و جهاد همه اش شادابی است و اینگونه باید گفت که حمید همیشه زیبایی ها را می دید.
دلم می خواهد فقط بنشینم و نماز خواندن های حمید را نگاه کنم
یک روز مادر نشسته بود گوشه ای و نگاهش را دوخته بود به حمید و آنقدر محو تماشایش بود که هیچ چیز و هیچ کسی او را از نگاه کردن به حمید باز نمی داشت و در چنین حالی حمید هم غرق در نماز بود.مادر می گفت:دلم می خواهد فقط بنشینم و نماز خواندن های حمید را نگاه کنم چراکه آن قدر با خضوع و خشوع نماز می خواند که انسان با دیدن آن لذت می برد.
سه سال قبل از شهادت به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و در عملیات والفجر ۸ سال ۶۴ در حالی که فرمانده گروهان میثم از گردان حضرت رسول(ص) بود پس از یک نبرد سنگین با دشمن سرانجام در ۲۱ بهمن ماه سال ۶۴ جنب کارخانه نمک فاو به فیض شهادت نائل شد.
فرازی از وصیت نامه شهید حمید مقیمی: خدایا ما را در یاب و مقدم آن یگانه منجی عالم بشریت حضرت مهدی (عج) را که امیدی به جز او نیست گرامی بدار.خدایا هر چند بسی بی عشق نتوان زیست اما اکنون در این بحران فتنه ها ،بی حضور او نتوان ماند داوطلبانه به حجله گاه معشوق گام می گذاریم تا شاید تولدی ابدی یابیم.
منبع:موسسه فرهنگی راویان فتح لنجان
انتهای پیام/