به گزارش لنجان نا،آنچه که تقدیر و تحسین ولی زمان را برانگیخت، تنها یک امضای مشترک بود، آری امضای مشترک بسیج دانشجویی، انجمن اسلامی دانشجویان، جامعه اسلامی دانشجویان و انجمن اسلامی دانشجویی، ذیل دعوتنامه جلسه سخنرانی و پوستر عکس رهبری در دانشگاه اصفهان در آبان ماه سال هزاروسیصد وهشتاد و تشویق معظم له برای تکرار اینگونه کارهای مشترک در عین وجود اختلاف سلیقهها و روشها …
واکنون چند سالی است، یک حرکت حماسی زیبا و مشترک بین مراکز فرهنگی شهر اصفهان برقرار گردیده است، آری قافله عزاداری تاسوعای حسینی که به احترام جانباز غیور کربلا، میزبان هرساله این قافله در انتهای راه جانبازان سرافراز انقلاب اسلامی بودند و اما امسال به دلیل تقارن با روز جمعه این میزبانی در ابتدای برنامه بود و مقدمه نماز وحدت آفرین جمعه و چه زیباییهایی که در این مسیر خلق شد، از حضور معنوی و الهامبخش حضرت آیت الله ناصری در آسایشگاه جانبازان و هنگام حرکت تا بدرقه و همراهی قافله عزاداری توسط جانبازان عزیز، حضور پرشور و صف طولانی جوانان و نوجوانانِ علم و پرچم به دست با ضرب آهنگ تبل و دهل و سنج در کنار مدیران و مسئولان شهری و تیم هماهنگی و برنامه ریزی بسیجی و بااخلاص و …
و اما هدف عرض ارادتی مشترک و دسته جمعی به آستان مقدس مولای دو عالم آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام و تحکیم حلقه مودت و برادری بین سربازان و افسران جنگ نرم در سنگرهای مختلف شهر بوده و البته حتماً نقاط ضعفی هم وجود داشته که باید در جلسات ارزیابی بررسی دقیق و تدبیر شود.
در این مقال تنها به چند نکته از مهمترین آنها که به دیگران به غیر از ستاد اجرایی نیز مرتبط میشود و عامتر بوده و میتوان گفت مطالبه حداکثری شرکتکنندگان نیز میباشد با نیت خیرخواهی و طلب اصلاح اشاره میشود:
لزوم نظم در برنامهریزی دقیقتر و حتی در صورت لزوم تمرین قبل از اجرای اصلی است، قاعدتاً در چنین مواردی باید به صورت ستاد فرماندهی عمل نمود و لزوماً در بسیاری موارد فرمانده باید سرصحنه تصمیم گرفته و همه از مسئول و غیرمسئول، سخنران و مداح و پیشکسوت و … باید تنها با او هماهنگ باشند و نه انتظار هماهنگی از او داشته باشند.
پخش برنامه رادیویی و پس از آن تلاوت آیات قرآن از بلندگوهای ستاد نماز جمعه در شروع عزاداری و سینه زنی قافله در خیمه مسجد امام(ره) را در خوشبینانهترین حالت میتوان کج سلیقگی متصدی و یا مسئولان دانست که البته این قبیل کج سلیقگیها به دلیل تکرار، شائبه تبدیل شدن به یک رویه غلط را ایجاد میکند. آیا برای تنظیم برنامه هیچ روش محترمانه و عاقلانهتری وجود نداشت؟ آیا نمیشد به احترام امام حسین علیه السلام و عزاداران نوجوان و بااخلاص و بصیرت ایشان که سینههایشان مالامال از عشق به نظام و رهبری و شهادت است؛ مثلاً دقایقی سخنرانی و خطبهها با تاخیر آغاز و البته مختصرتر برگزار گردد تا انگیزه و علاقه جوانان برای حضور مستمر در این آئین پرشکوه دو چندان شود و یا آنکه با چنین برخوردی چنان افراد در شوک فرو روند و در جای خود میخکوب شوند که دیگر حتی انگیزه حضور در جلوی جایگاه که خالی بود و استماع سخنان را نداشته باشند؟!
محل ورود و برگزاری برنامه عزاداری قافله در مسجد امام، خیمه حسینی رزمندگان اسلام بود و چه بهتر میشد اگر این عزیزان نیز مانند حرکت شایسته جانبازان سرافراز برای استقبال حضور میداشتند و به شکوه و تکمیل حلقه مودت و برادری میپیوستند.
و اما خطبهها، آیا موضوع نامه مقتدرانه و دستور رهبری پس از عملکرد نه چندان قوی و دقیق دستگاه دیپلماسی و مصوبه محتاطانه مجلس تنها توصیه و راهنماییهایی بود که باید در حد اشارهای در پایان خطبهها از آن رد شد؟!
منبع:صاحب نیوز
انتهای پیام/