به گزارش لنجانا ،به نقل از صاحب نیوز :
ما در این انبار گندم می کنیم گندم گرد آمده گم می کنیم
اول ای جان دفع شر موش کن بعد از آن در جمع گندم گوش کن
یکی از قطب های فرهنگی کشور که حکم دانشگاه فرهنگی را دارد صدا و سیماست. برنامه های متنوع فرهنگی و دینی توسط برنامه ریزان و دست اندرکاران صدا و سیما، تهیه و پحش می شود؛ اما به قول مولوی (ره) که می گوید: نتیجه دفع نکردن آفت موش در انبار گندم، از بین رفتن گندم و نیروی ذخیره گندم است؛ به دلیل وجود آفات و آسیب های برنامه های صدا و سیما، عملاً ثمره مورد انتظار از برنامه های صدا و سیما، حاصل نمی شود.
در این مختصر سعی شده است که در عین حالی که زحمات و تلاش های شبانه روزی مسئولین صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نادیده گرفته نشود و ضمن تقدیر و تشکر از زحمات خالصانه ایشان، نقدی عالمانه و منصفانه بر آسیب های برنامه های صدا و سیما از باب تذکر و اصلاح و به حکم امر به معروف و نهی از منکر ارائه شود و به هیچ وجه قصد توهین و یا خدای ناکرده نفی تلاش و نیت خیر زحمتکشان این عرصه را نداریم.
قبل از پرداختن به این موضوع با توجه به اینکه ریاست محترم سازمان صدا و سیما توسط مقام معظم رهبری مشخص و منصوب می شود و نمایندگانی از دولت و مجلس و قوه قضائیه و… بر برنامه های آن نظارت دارند؛ به پاسخ این سوال مقدر می پردازیم که آیا نقد صدا و سیما صحیح است یا خیر؟
برای روشن شدن این مطلب قسمتی از بیانات مقام معظم رهبری (حفظه الله) را در همین رابطه در دیدار با دانشجویان و نخبگان و مسئولین کشور ارائه می کنیم که فرمودند:
«… یکی از اعتراض ها، اعتراض به صدا و سیما بود و اینکه بعضی می گویند اگر چنانچه صدا و سیما را نقد کنیم، برخلاف رهبری مطلبی گفته ایم؛ چرا؟ چون رهبری رئیس صدا و سیما را معین می کند! اگر واقعاً ملاک این باشد که آدم باید به هیچ کس اعتراض نکند؛ چون رئیس قوه قضائیه را هم رهبری انتخاب می کند، رئیس جمهور هم بعد از انتخابات، تنفیذ رهبری دارد؛ این معلوم باشد. صدا و سیما را رییس صدا و سیما اداره می کند و رهبری هم در موارد زیادی اعتراض هایی دارد. همین اعتراض هایی که شما دارید، بعضی هایش یا خیلی هایش اعتراض های ما هم هست. احتمالاً اعتراض های دیگری هم هست که چون برای من از جوانب مختلف گزارش می آورند- با اینکه خود من ممکن است به قدر شما تماشاچی تلویزیون یا گوش دهنده رادیو نباشم- اطلاعاتم زیاد است. از وضع صدا و سیما اعتراض هایی هم می کنیم، اشکالاتی هم می کنیم، گاهی با آنها دعوا هم می کنیم. بالاخره آنها هم یک ضرورت هایی دارند و جواب می دهند؛ گاهی جوابشان درست است، گاهی هم نادرست است به هر حال اعتراض هست و انتقاد شما از صدا و سیما مطلقاً به رهبری منتقل نمی شود. شما حق دارید انتقاد کنید؛ هیچ اشکالی ندارد…» (سخنرانی در دیدار با دانشجویان ۷/۷/۸۷ – سایت پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری)
اهمیت و نقش صدا و سیما در کشور:
مفید و مضر بودن یک موضوع با اهمیت و حساسیت آن موضوع نسبت مستقیم دارد هر چقدر آن موضوع اهمیتش بیشتر و حساستر باشد به همان میزان نقش و اثر بیشتری را ایفا می کند.
امام راحل (ره) در مورد نقش صدا و سیما فرمودند:
«دستگاه رادیو تلویزیون چنانچه من کراراً گفته ام، یک دستگاهی است که حساسترین دستگاه های تبلیغاتی هر کشوری است که هم از طریق بصر و هم از طریق سمع از آن مردم استفاده می کنند و آنطوری که به رادیو و تلویزیون – به تلویزیون- توجه می کنند مردم به هیچ دستگاهی آنطور توجه نمی کنند، …اگر این دستگاه اصلاح بشود و برنامه های آن برنامه های اصلاحی باشد، امید است که یک مملکت اصلاح بشود و اگر این دستگاه یک دستگاهی باشد که نظیر همان زمان طاغوت باشد، مردم به همان حال باقی می مانند… وظیفه مهم این است که مراقبت بشود از این دستگاه به طوری که محتوایش یک محتوای جمهوری اسلامی باشد.»
و درجای دیگر فرمودند:« بنابراین اصلاح این دستگاه ها، اصلاح جامعه است و فساد اگر در این دستگاه واقع بشود، فساد جامعه است. مسئولیت بسیار بزرگ است. مسئولیت شماها بسیار بزرگ است…» (بیانات امام در جمع شورای پنج نفری صدا و سیما و کارکنان بخش زبان های خارجی رادیو و تلویزیون در تاریخ ۲۹/۷/۵۸- صحیحفه نور ج۱- ص ۱۱-۱۸ انتشارات شرکت سهامی چاپخانه وزارت ارشاد اسلامی تاریخ بهمن ۶۱)
مرحوم امام (ره) در جای دیگر نگرانی خود را از نقش صدا و سیما اینطور بیان فرمودند:
«از اولی که رادیو و تلویزیون در اختیار جمهوری اسلامی واقع شد راجع به آن نگرانی داشتم، برای اینکه این سازمانی است که اگر خوب باشد مملکت ما خوب می شود و اگر فاسد باشد، ممکن است بسیار فساد ایجاد کند، از این جهت تذکراتی باید به شما بدهم. یکی اینکه این دستگاه رادیو تلویزیون که در خانه های حتی روستاها، در همه جا نفوذ دارد، اگر صد در صد اسلامی نشود، معنایش این است که اسلام در ایران پیاده نشده است. اگر بنا باشد رادیو تلویزیون در خدمت دسته ای و یا گروهی که منحرف هستند و اعواج دارند قرار داده بشود، ممکن است که سرتاسر مملکت را به فساد بکشند…»
(بیانات امام خطاب به مدیرعامل و سرپرست صدا و سیما ۲۳/۳/۵۹ صحیفه نور ج۱۲ ص ۸۴ چاپ شرکت سهامی چاپخانه وزارت ارشاد اسلامی بهمن ۶۱)
و از شهید آیت الله مطهری(ره) نقل شده که فرمودند: «اگر بنا باشد مسئولیتی در نظام جمهوری اسلامی بپذیریم؛ مسئولیت اداره صدا و سیما را به عهده می گیرم».
وظایف صدا و سیما:
هر چند که در جملات امام راحل(ه) به طور ضمنی وظایف صدا و سیما مشخص شده و به قول معروف «در خانه اگر کس است، یک حرف بس است» لکن وظایف کلی صدا و سیما را از دیدگاه رهبر معظم انقلاب (حفظه الله) بیان می کنیم:
این مرکز حساس و عظیم باید با شناسایی، تولید و مدیریت پیام های مورد نیاز مردم و جامعه، نقش رسانه ای خودا را کاملتر ایفا نماید.
مراکز قدرت طلب اقتصادی و سیاسی دنیا، برای تولید پیام های مورد نظر خود، جهت دادن به افکار عمومی جهان و تسخیر اذهان ملت ها سرمایه گذاری های عظیمی کرده اند که انقلاب اسلامی و ملت ایران جزو اهداف اصلی آنان به شمار می روند و مقابله با این هجوم خبری رسانه ای، وظایف بسیار سنگینی را بر دوش صدا و سیما می گذارد.
فرهنگ عدالت طلبی باید به طور کامل در جامعه رواج یابد تا مردم آن را در همه ابعاد زندگی خود احساس و رعایت کنند و به گونه ای نشود که افرادی که از طریق تخلف از قانون و بی عدالتی میلیاردها تومان ثروت نامشروع جمع کرده اند از مردم و کشور طلبکار شوند.
صدا و سیما همچنین باید حاکمیت مراکز سرمایه داری صهیونیستی بر رسانه های گروهی جهان را برای مردم تبیین و ابعاد مختلف دیکتاتوری پنهان پول و شهوت را که بر جهان حکمفرمایی می کند، به شیوه های مناسب و هنرمندانه برای افکار عمومی بازگو کند.
صدا و سیما باید برخورد با عوامل داخلی و خارجی ایجاد ناامنی، استقرار عدالت، لزوم تربیت معنوی جامعه و تلاش برای رفاه و آبادی و پیشرفت علمی را به عنوان مطالبات حقیقی مردم از حکومت، مطرح کند تا مردم بدانند حکومت در برابر آنها چه وظایفی دارد.
ایجاد حساسیت در مورد تلاش دشمنان برای به وجود آوردن هرج و مرج در کشور، حفظ هویت دینی و انقلابی، افشای تهدیدات دشمنان، تقویت روحیه مسئولیت شناسی، مشخص کردن دشمن اصلی و نفی دشمنان موهوم، توسعه تفاهم اجتماعی، ایجاد امنیت روحی در مردم و امیدوار کردن جامعه نسبت به آینده از دیگر پیام های مورد نیاز افکار عمومی است که صدا و سیما باید به این نیازهای جامعه پاسخ دهد. (روزنامه جمهوری اسلامی ۱۶/۱/۱۳۸۱)
محاسن و امتیازات مثبت صدا و سیما از دید کلی:
از ویژگی های نقد عالمانه و منصفانه بیان نقاط مثبت و قوت در کنار نقاط منفی و ضعف است. بر این اساس نقاط قوت این سازمان را از دیدگاه کلی بیان کرده و از این جهت به همه تلاشگران این سازمان خداقوت و خسته نباشید عرض می کنیم.
– اطلاع رسانی دقیق، شفاف و صادقانه از اخبار روز دنیا و اخبار علمی فرهنگی هنری اجتماعی سیاسی و…
– کیفیت مناسب برنامه ها از جهت صوت و تصویر در اغلب مناطق کشور
– کمیت مناسب شبکه ها و تنوع شبکه ها با موضوعات مختلف
– برنامه های متنوع علمی، فرهنگی، اجتماعی، دینی و…
– حمایت از مواضع سیاسی نظام و نقش آفرینی مناسب در مواقع حساس داخلی و خارجی به خصوص نقش آفرینی در ایام انتخابات و تشویق مردم به حضور همه جانبه در صحنه.
– ارتباط با کشورهای مختلف در جهت تبادل محصولات فرهنگی و در نتیجه ارتباطات مثبت فرهنگی، سیاسی و اجتماعی مانند ارتباط با کشورهایی همچون بولیوی، آفریقای جنوبی، هند، کره، ترکیه، سوریه، لبنان، تاجیکستان و…
– بروز بودن در تجهیزات رسانه ای روز دنیا در استفاده از برنامه ها
– اعتلای کیفیت دسترسی گیرنده های شبکه های تلویزیونی و رادیویی و…
در کل چه از جهت سخت افزار و چه نرم افزاری، واقعاٌ صدا و سیمای جمهوری اسلامی حرکت رو به رشدی بعد از انقلاب داشته است. هر چند بعضی موارد فوق الذکر با انتقاداتی همراه است؛ اما این امتیازات را نمی شود از این سازمان نفی کرد.
معایب، نقاط منفی و ضعف صدا و سیما:
هر چند در این مقاله پیکان انتقاد بیشتر به طرف برنامه های آموزشی و فیلم ها و سریال های صدا و سیماست اما از آنجا که صدا و سیما دارای بخش های مختلف خبری، سیاسی و… و تنوع شکبه است انتقادات وارده بر این بخش ها را نیز به طور اختصار بیان کرده و می گذریم.
اخبار:
۱- احزاب سیاسی
از آنجا که رویکرد بخش خبری باید بیطرفانه و بدون قصد و غرض باشد، اما گاهی به وضوح طرفداری از یک حزب سیاسی و بلندگوی بعضی از احزاب شدن را در بعضی از بخش های خبری شاهد هستیم؛ به طور مثال بخش خبری ۳۰: ۲۰ این بخش خبری تحت عنوان خبرهای داغ گاهی مسائلی را از بعضی از احزاب سیاسی پخش می کند که جز مکدر و مشوش کردن ذهن مردم هیچ فایده دیگری ندارد. در ضمن به اسم تهیه خبر و برای جذابیت بخش خبری؛ فرهنگ سخن چینی و نمامی را ترویج می کند.
خداوکیلی دعوای سیاسی احزاب و جلسات آنها چقدر به اتحاد ملی و همدلی سیاسی آنها کمک می کند؟!!
اینکه فلانی چه گفت و بهمانی در جوابش چه گفت؛ برای مردم نان و آب می شود؟!! هر کس مایل به پیگیری این دعواها باشد، سراغ منابع مختلف می تواند برود همچون روزنامه ها و سایت های اینترنتی.
۲- ترویج فرهنگ های غلط و خرافات به اسم خبر!!
گاهی در نقطه ای از کشور یک رسم و یک ایده ای است که هیچ مبنای عقلایی و شرعی ندارد. متأسفانه در بخش خبری خانواده، خبرنگاری با عنوان تهیه خبر از رسومات و عقاید مردم کشو، با آب و تاب از رسم و رسومات آن منطقه تعریف و تمجید می کند که گویی هر سنت و عقیده ای و هر چیزی که رسم شد، ممدوح است و قابل بیان شدن. آیا لزومی دارد که ما هر خرافه ای را به اسم خبر به نمایش بگذاریم؟! آیا این کار خود ترویج و اشاعه و نشر خرافه نیست؟
۳- لوث کردن بعضی خبرها و بی تفاوتی نسبت به بعضی خبرها!
در جریان کشتار و محاصره وحشیانه اسرائیل نسبت به مردم غزه گاهی تکرار خبر غزه باعث لوث شدن و نوعی زدگی مخاطب از غزه می شد؛ در مقابل اخبار مهمی از نسل کشی شیعیان در پاراچنار پاکستان توسط طالبان و وهابیت و القاعده که حدود ۶۰۰ شیعه سر بریده شدند و دست افراد بی گناه و کودکان را قطع کردند؛ از رسانه ملی پخش نشد و نیز ظلم وهابیون در مدینه منوره کنار حرم رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم به شیعیان احساء و قطیف.
۴- رعایت نکردن حریم محرم و نامحرم در تهیه خبر!
گاهی برای تهیه خبر از راهپیمائی ها و تظاهرات مردم دیده می شود که خبرنگاران زن در میان سیل جمعیت مردان و خبرنگار مرد در سیل جمعیت زنان به تهیه خبر می پردازد!!
آیا لزومی دارد که یک مرد از زنان و یک زن از مردان مصاحبه کند؟! آیا این موضوع باعث تنوع در تهیه خبر می شود؟!
گاهی خبرنگاران زن با لباس جلف و رفتاری دور از شأن یک زن مسلمان به میان جمعی از مردان می رود و به مصاحبه می پردازد و گاهی بر عکس. آیا این موضوع فرهنگ اختلاط و شکستن حریم بین محرم و نامحرم را در جامعه ترویج نمی کند؟!!
۵- پرداختن به موضوعات غیرضرور و غفلت از موضوعات مهم در تهیه خبر!
شب یلدا هندونه می خوری یا کدو؟!
چهارشنبه سوری چیکار می کنی؟!! سیزده بدر کجا می ری؟! نهار سیزده بدر چی می خوری ؟! و…
بیشتر خبرهایی که تهیه می شود در بخش اخبار خانواده حول محور شکم و تجملات و موضوعاتی است که واقعاً ضرورتی جز سرگرم کردن مخاطب و شنونده خبر ندارد. مثل اینکه همه موضوعات مهم و آسیب های جامعه بررسی شده و دیگر موضوعی برای کار نمانده جز اینکه چه می خوری و چه می پوشی؟!
آیا موضوعاتی مثل چرا حجاب؟ چرا غیرت؟ چرا تجمل گرایی؟ چرا چشم و هم چشمی؟ چرا ازدواج؟ چرا احترام به بزرگتر؟ چرا نیکی به پدر و مادر؟ چرا ثروت؟ و…
و هزاران موضوعی که نقطه عطف پیشرفت و پسرفت جامعه هستند قابل گزارش به روش های هنرمندانه نیستند؟! آیا همه این موضوعات حل شده و موضوعی برای تهیه گزارش نمانده است؟!!
زمان بندی نامناسب برنامه ها:
ما منکر این مطلب نیستیم که در همه اوقات شبانه روز برای برنامه های تلویزیون مخاطب وجود دارد. اما همه می دانیم که بعضی از اوقات شبانه روز، مخاطبین بیشتری به برنامه های تلویزیون نگاه می کنند.
اغلب برنامه های پوچ و بی نتیجه و بعضاً انحرافی در پربیننده ترین ساعات شبانه روز مثل ساعت ۸ تا ۱۱ بعدازظهر پخش می شود و در مقابل برنامه های آموزنده و موثر و سخنرانی ها و گزارشات مفید که می توانند اثرات بسیار مثبتی را در جا معه ایجاد کنند در ساعاتی پخش می شود که بیننده کمتری دارد. به طور مثال برنامه های این شب ها، سخنرانی علمای دین و کارشناسان و جامعه شناسان ساعت ۱۱ و ۱۲ نیمه شب یا ۵٫۳۰ و ۶ صبح پخش می شود!!
از آن طرف در ماه مبارک رمضان پخش سریال های پی در پی که از موقع اذان مغرب شروع می شود و به علاوه پخش مسابقات ورزشی، مجالی بر حضور مردم در مجالس مذهبی و حتی نماز جماعت نمی گذارد. گویی صدا و سیما مامور است همان ارتباطی را که بعضی از مردم فقط در ماه رمضان با مسجد دارند، قطع کند تا در طول سال با مسجد که به فرموده امام راحل(ره) سنگر است و باید حفظ شود؛ ارتباطی نداشته باشند.
در هر صورت زمان بندی نامناسب باعث می شود که از برنامه های مفیدی که تهیه می شود، استفاده بهینه نشود و این برنامه ها نتوانند مخاطبان مورد انتظار را داشته باشند.
همسویی با سکولاریسم و پلورالیسم پنهان در صدا و سیما!
در کشور ما شبکه های مختلفی چه در تلویزیون و چه رادیو مشغول تهیه و ساخت برنامه هستند که بعضی از آنها ماهواره ای و فرامرزی است و حاوی برنامه های مختلف و مشترکی اعم از خبر، گزارش، برنامه کودک، طنز، فیلم و سریال و… هستند.
در میان این شبکه ها، شبکه قرآن برنامه های فرهنگی خوبی در جهت آموزش مردم حتی برای سنین کودک و نوجوان به معرض نمایش می گذارد. ممکن است در اینجا کسی بگوید: «اگر کسی به برنامه های شبکه های غیر از معارف و قرآن انتقاد دارد؛ خب نگاه نکند، برود شبکه قرآن تماشا کند، چه کار به شبکه های دیگر دارد. هر کسی هر برنامه ای دوست دارد ببیند. اگر شبکه های دیگر انحراف دارد نبیند. سلیقه ها فرق می کند و…»
این مطالب نقطه شروع انحراف است. به نظر می رسد که خود این سیاست ساخت شبکه قرآن و یا رادیو قرآن در کنار رادیو جوان و رادیو فرهنگ و… یک نوع گم کردن راه برای دلسوزان دین و انقلاب و نظام و آرمان های امام راحل(ره) باشد و یا حداقل می توان از آن به دامن زدن به خواسته دشمنان داخلی و خارجی دین و انقلاب نام برد. این سیاست را رژیم منحوس پهلوی هم داشت؛ مگر رژیم سابق و بخصوص حکومت محمدرضا پهلوی نبود که در کنار حذف تاریخ قمری و شمسی و رسمی کردن تاریخ شاهنشاهی، ولادات و شهادات ائمه را نیز در تقویم ها درج می کرد؟
محمدرضا در کنار مساجد، کاباره ها و قمارخانه ها و مشروب فروشی ها به راه انداخت؛ یعنی هر کس هر سلیقه ای دارد و هر جا دوست دارد برود. اگر متدینین به وجود مراکز فساد اعتراض دارند؛ خب آنجا نروند، مساجد که تعطیل نیست. بروند و در مساجد مشغول عبادت و ذکر شوند.
روحانیون و علما منبر بروند از اسلام بگویند، از دین و احادیث و قرآن بگویند؛ اما کاری به انحرافات شاه و دربار و آمریکا و اسرائیل نداشته باشند. گویی مقوله دین از سیاست جداست و گویی هر کسی از هر راهی می تواند به سعادت دست یابد و تعدد مسیر ضربه ای به سعادت فردی و اجتماعی بشر نمی زند.
انحرافات در برنامه های آموزشی!!
شکی نیست که برنامه های آموزشی اعم از میزگردها، گزارشات و برنامه های کودک نقش به سزایی در بالا بردن فرهنگ و تحلیل جامعه دارند و برنامه های مفیدی در این حوزه تهیه و پخش می شود اما موارد زیر نیز به عنوان یک آفت می تواند نقش این برنامه ها را کم رنگ کند:
۱- گاو نُه مَن شیرده!!!
صدا و سیما با صرف هزینه های سنگین و در جهت تشویق مردم به پرداختن به هنجارهای دینی و انسانی و دوری از ناهنجاری ها به تهیه برنامه های خوب و ایده آل آموزشی می پردازد، اما با یک برنامه انحرافی به همه آن زحمات و تلاش ها و انرژی مصرفی و هزینه ها پشت پا زده و اثر آن همه تلاش را از بین می برد.
امام جمعه موقت قم آیت الله استادی (حفظه الله) در نماز جمعه در این رابطه فرمودند:
«ما از صدا و سیما تقدیر کرده ایم. روزنامه ها هم فقط همین یک قسمت تقدیر را می زنند و تیتر می کنند ولی انتقادات ما زیاد پخش نمی شود. یکی از انتقادات، ناهماهنگ بودن برنامه های صدا و سیما است. از این ور صدا و سیما مردم را به ساده زیستی و بی تکلفی و… ترغیب می کند، از آن ور تبلیغات پی در پی… مبل های آنچنانی و وسایل غیرضرور آنچنانی و یخچال های آنچنانی و تجمل گرایی…».
۲- گزینشی انتخاب کردن کارشناسان:
در سراسر کشور ما کارشناسان خبره ای در حوزه های مختلف دینی، علمی، روانشناسی، جامعه شناسی و… وجود دارد که صدا و سیما می تواند از آنان بهره برداری و در برنامه های مختلف استفاده کند.
به راستی صدا و سیما چقدر در انتخاب کارشناسان برنامه های آموزشی به تخصص توجه دارد؟
گاهی در بعضی برنامه ها بعضی بحث هایی که از طرف کارشناسان مطرح می شود خود جای بحث دارد و بعضاً بحث های بعضی کارشناسان را باید کارشناسی کرد!!
نگارنده به هیچ وجه قصد اسائه ادب به محضر کارشناسان محترم برنامه ها را ندارد. اما به هرحال می شود برخی بحث هایی را که چالش های جدی در جامعه ایجاد کرده و پیچ و خم های زیادی دارد لااقل به صورت یک میزگرد بین چند کارشناس خبره و اهل فن و متعهد برگزار کرد که حاصل آن بحث ها را که بین چندین فکر عمیق نه یک و یا دو کارشناس؛ به چالش کشیده شده، سود بیشتری را عاید مخاطبان این برنامه ها کند.
۳- کارشناسی کردن مجری های برنامه ها:
وظایف یک مجری در برنامه در چارچوب خاصی مشخص شده است و یک مجری اگر خود در موضوع برنامه کارشناس نباشد حق نظریه پردازی و کارشناسی ندارد.
گاهی بعضی از مجری ها پا را از گلیم درازتر می کنند و البته نه به قصد تحریف بلکه به قصد و نیت خیر، مسائلی را مطرح می کنند که ناخودآگاه یک انحراف فکری را در ذهن مخاطب القاء می کند. این القاء و تحریف شامل چند نفر و صدنفر و هزار نفر نمی شود بلکه گاهی چند میلیون مخاطب پذیرای این تحریف هستند.
و گاهی نیز رفتار و شیوه سخن گفت بعضی مجری ها در بعضی از برنامه ها که از مهمان استفاده می کنند، بخصوص اگر مهمان برنامه از مسئولین کشور باشد دور از ادب و با حالتی مغرضانه و طلبکارانه و همراه با تمسخر است.
۴- باز هم اختلاط بدون ضرورت!!
در بعضی برنامه ها که توسط دو مجری اداره می شود یک مجری زن و مرد با همدیگر به اجرا می پردازند که واقعاً هیچ ضرورت و مبنای عقلایی ندارد مانند تصویر زندگی از شبکه دوم- برنامه خانواده شبکه ۱ در بعضی مواقع و نیز در برخی برنامه های کودک مثل برنامه ای که شخصیت خاله شادونه به علاوه یک شخصیت مرد دیگر به اجراء می پردازند و…
واقعاً دست اندرکاران ساخت این برنامه ها چه توجیحی برای این کار دارند؟؟؟
در بعضی برنامه ها که برنامه همراه با مهمان است. برای مهمانان مرد، زن مجری می شود و برای مهمانان زن، مرد مجری برنامه است.
اگر برای مهمانان مرد، مرد مجری شود و برعکس؛ جذب مخاطبین برنامه کاهش می یابد؟!!
۵- ترویج موسیقی و رقص با عنوان …!
موسیقی از جهت فقهی و شرعی یک مقوله است و از جهت بهداشت روانی مقوله ای دیگر. از آنجا که بنای این مقاله بر اختصار است، به مقدار کمی به بررسی موسیقی از دیدگاه فقهی و بهداشت روانی می پردازیم و با معرفی کتب تألیف شده در این زمینه برای محققان این مقوله بحثمان را جمع می کنیم.
موسیقی از دیدگاه فقها و مراجع تقلید:
مشهور فقها و مراجع تقلید موسیقی ای که مشتمل بر لهو و لعب و طرب باشد و مناسب مجالس خوشگذرانی باشد را حرام و در غیر این صورت مباح (جایز) می دانند. و در این حکم بین موسیقی با کلام و بی کلام سنتی و کلاسیک و انواع و اقسام موسیقی و محتوای شعری که با موسیقی خوانده می شود و اینکه به قصد نیرو بخشی یا تفریح یا هر قصد دیگر؛ استماع شود فرقی نیست. و نیز منبع پخش موسیقی تأثیری در حکم ندارد (رجوع کنید به رساله دانشجویی ص ۲۰۱ تا ۲۱۳ سید مجتبی حسینی – احکام موسیقی ص ۳۷ تا ۵۱ سید مجتبی حسینی – تالیف نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها)
سوال- با توجه به نظارت رهبری بر سازمان صدا و سیما، موسیقی آن چه حکمی دارد؟
جواب: همه مراجع: اگر از انواع موسیقی حرام باشد، گوش دادن به آن جایز نیست و صرف پخش آن از این رسانه، دلیلی بر جواز آن نیست؛ ولی صداهای مشکوک اشکال ندارد.
(پرسش ها و پاسخ های دانشجویی ج ۲۲ احکام موسیقی به ضمیمه رقص و قمار ص۵۷ سیدمجتبی حسینی- نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها)
اینک به بررسی فاکتورهای حرمت موسیقی حرام که مطرب و لهوی بودن است می پردازیم.
سوال- منظور از مطرب و لهوی بودن موسیقی چیست؟
جواب- «طرب و لهو» از واژه های اساسی و کلیدی است که در باب غنا و موسیقی به کار می رود. «طرب» به حالت سبک عقلی گفته می شود که در اثر شنیدن آواز یا آهنگ در روان و نفس آدمی پدید می آید و او را از حد اعتدال خارج می کند. این امر تنها به حالت شادی اختصاص ندارد. بلکه ممکن است از آهنگ های غم و حزن آور نیز به دست آید. پس اختصاص دادن کلمه غنا به حالت شادی، توهمی بیش نیست؛ زیرا ممکن است از راه غنا حالت اندوه و حزن برای آدمی حاصل شود و از این راه اختیار و عنان آدمی از کف عقل او گرفته شود!
مقصود فقیهان از واژه «لهو» سازگاری و همنوایی آواز و آهنگ نواخته شده با مجالس فساد و خوشگذرانی است؛ یعنی ممکن است نغمه ای طرب انگیز نباشد؛ ولی از نغمه هایی باشد که فقط در جلسات فاسقان و هواپرستان رایج باشد. این آهنگ را لهوی گویند و اگر از هر دو مشخصه طرب و لهو برخوردار باشد، مطرب لهوی گفته می شود (همان منبع ص ۴۰).
سوال- مجالس لهو و لعب به چه نوع مجالسی گفته می شود؟
جواب- منظور مجالسی است که برای عیاشی، هوسرانی و رقص و پایکوبی تشکیل شده و نزد عرف متدین مجلس گناه محسوب گردد. اگر هر موسیقی ای به کیفیتی نواخته شود که مناسب آن باشد، گوش دادن به آن حرام است. مقصود از مجالس لهو و لعب، آن نیست که در آن شراب، رقص و… باشد، بلکه منظور مجالس شأنی است؛ یعنی، آهنگ موسیقی به گونه ای باشد که اگر در مجلس عادی و یا به صورت فردی نیز نواخته شود، متناسب با مجلس فسق و گناه به کار می رود و انسان را به یاد فضای مجالس یاده شده می اندازد. (همان، ص ۴۲)
اما از دیدگاه پزشکی و بهداشت روانی حداقل مطلبی را که هر انسان منصفی می پذیرد این است که بسیاری از پزشکان داخلی و خارجی و بسیاری از روانشناسان مشهود نیا اثرات مخرب روحی روانی و ناهنجاری های اخلاقی استماع موسیقی را هشدار داده و خطرات انس با این مخدر را بارها در کتاب هایشان متذکر شده اند که از باب مشت نمونه خروار به برخی این آثار خطرناک اشاره کرده و تحقیق و تفصح بیشتر در این رابطه را به عهده خواننده محترم می گذاریم.
۱- ضعیف اعصاب: دکتر «ولف آدلر» پرفسور دانشگاه کلمبیا می گوید: بهترین و دلکش ترین نواهای موسیقی، شوم ترین آثار را روی سلسله اعصاب انسان باقی می گذارد…
۲- عامل ضربان سکته قلبی:
دکتر «اوریزن اسوت مارون» در این رابطه می گوید: هیجان بزرگ ترین عامل سکته های قلبی است و هنرمندان، اغلب به علت سکته قلبی درگذشته اند.
۳- عامل فشار خون: دکتر «آرنولد فردیمانی» پزشک بیمارستان نیویورک بعد از انجام آزمایشاتی ثابت کرد که یکی از عوامل مهم خستگی های روحی و فکری و سردردهای عصبی، گوش دادن به موسیقی است مخصوصاً برای کسانی که به موسیقی به دقت گوش می کنند.
۴- عامل سستی اراده
۵- عامل رکود فکری
و بالاخره عامل تضییع حس باصره- فساد و تباهی اخلاقی– سلب غیرت- اختلالات دماغی- مرض مانی (نوعی جنون)- مرض پارانویا (نوعی مرض روحی) – مرض سیکلوتیمی- کوتاهی عمر- جنایات و تهییج شهوت- عدم تعادل و توازن بین اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک و … می باشد که خواننده محترم می تواند به کتاب هایی از قبیل (انسان، غنا، موسیقی تالیف احمد شرفجانی)، (۴۰ نکته درباره موسیقی سیداسماعیل شاکر اردکانی) و موسیقی از دیدگاه فلسفی روانی علامه جعفری (ره) و… مراجعه کند.
نظرات امام راحل (ره) و مقام معظم رهبری درباره موسیقی در صدا و سیما:
امام راحل عظیم الشأن خطاب به مسئولین صدا و سیمای وقت فرمودند:
«این دستگاه (صدا و سیما) را اصلاحش کنید؛ یعنی غربی نباشید، غرب زده نباشید، که حتماً باید بین این خبر و آن خبر، موسیقی باشد، این غربزدگی است، یک طرح دیگری درست کنید… یک کارهایی بکنید که موسیقی را ترکش کنید. شما خیال نکنید که موسیقی یک چیزی است برای یک مملکت مترقی، موسیقی خراب می کند دماغ بچه ها ما را؛ مغز بچه های ما را فاسد می کند. دائماً در گوش یک جوان موسیقی باشد، این دیگر به کار نمی رسد، این دیگر نمی تواند فکر جدی بکند. اینکه می گوییم اینها را از بین ببرید و مکرر من گفته ام، شاید تا حالا ده مرتبه بیشتر من به آقای قطب زاده (مسئول صدا و سیمای وقت) گفته ام که آقا این را بردارید از آن، می گوید نمی شود. من نمی دانم این «نمی شود» یعنی چه؟ چرا نمی شود؟ (صحیفه امام ج۹ ص ۱۵۷ به نقل از چهل نکته درباره موسیقی تالیف سیداسماعیل شاکر اردکانی)
مرحوم امام (ره) در جایی دیگر فرمودند:
«… رادیو تلویزیون را تبدیلش کنید به رادیو و تلویزیون آموزنده، موسیقی را حذف کنید، نترسید از اینکه به شما بگویند کهنه پرست شده اید، باشد ما کهنه پرست هستیم، همین کلمات نقشه ای است برای اینکه شما را از کار جدی عقب بزنند…) (همان منبع- صحیفه نور ج۸ ص ۱۹۷)
مقام معظم رهبری (حفظه الله) نیز در مورد موسیقی در صدا و سیما به بهانه تنوع و جذابیت طی حکمی به ریاست صدا و سیما اینگونه فرمودند:
«تنوع و جذابیت در صدا و سیما شرط لازم توفیق آن رسانه است. ولی این نباید موجب گرایش به شیوه های زیانبخش و مخرب گردد. ترویج فرهنگ غربی و استفاده ابزاری از جاذبه های جنبی یا استفاده از موسیقی های لهوی و حرام و چیزهایی از این قبیل نباید به بهانه جذاب کردن تلویزیون به این دستگاه موثر که در معرض دید همه قشرها و خانواده هاست راه یابد.
(روزنامه رسالت ۶/۳/۸۷ مطابق با ۱۱ صفر ۱۴۲۰)
براستی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران تا چه اندازه تاکنون منویات و آرمان های امام بزرگوار و مقام عظمی ولایت را عملی کرده است. در این رابطه از کدام برنامه ها و موسیقی ها باید گفت! از برنامه فیتیله شبکه دو که مرتب موسیقی های تند و زننده با حرکات ریتمیک!! پخش می کند تا روح و روان کودکان معصوم را از خردسالی با این موسیقی ها به بهانه جذابیت برنامه های کودک عادت دهند، یا موسیقی ها و کنسرت هایی که برای بزرگسالان پخش می شود.
در این رابطه فقط باید گفت برای صدا و سیما متأسفیم، برای مردم و جوانان و خردسالان متأسفیم. گاهی در برنامه های کودک مثل همان فیتیله و برنامه های عموپورنگ و خاله شادونه از شبکه اول موسیقی پخش می شود که عیناً در کنسرت ها و مجالس لهو و لعب لوس آنجلسی پخش می شود منتها آن طرف همراه با اشعار شهوانی و محرک و این طرف در مورد…
با عرض تأسف باید گفت برنامه های کودک ابزاری شده است تا بعضی به اجرای موسیقی های زننده و تند و حرکات موزون!! بپردازند و ثمره خون این همه شهید که در راه ارزش های اسلامی به شهادت رسیدند را پایمال کنند. به علاوه این موسیقی ها نه تنها ارزش های دینی و ملی به کودکان القاء نمی شود بلکه با حرکاتی مثل «یه جیغ بلند»، «دست و هورا» و… آنان را بیشتر با فرهنگ های غلط غربی آشنا می کنند. نهایتاً برای اینکه مورد انتقاد متدینین واقع نشود برنامه های را با ذکر صلوات و دعای فرج!! به پایان می رسانند.
برخی از دست اندرکاران صدا و سیما در مقابل این برنامه ها به توجیه پرداخته و اینگونه این مسائل و ناهنجاری های صدا و سیما را مطرح می کنند که «اگر اینها را پخش نکنیم جوانان ما سراغ ماهواره ها و شبکه های بیگانگان و موسیقی های بیگانه می روند».
در جواب این توجیه بی پایه و اساس قسمتی از بیانات بنیانگذار کبیر انقلاب(ره) را عیناً می آوریم که فرمودند: «اینکه می گویند اگر چنانچه موسیقی در رادیو نباشد آنها می روند از جای دیگر موسیقی می گیرند، بگذار بگیرند از جایی دیگر، شما عجالتاً آلوده نشوید این عذر نیست که اگر موسیقی نباشد در رادیو، آنها می روند و از جای دیگر موسیقی می گیرند. حالا اگر جای دیگر می گیرند ما باید به آنها موسیقی بدهیم؟! ما باید خیانت بکنیم؟! موسیقی خیانت است به یک مملکت، خیانت است به جوان های ما، این موسیقی را حذفش کنید، به طور کلی عوض آن یک چیزی بگذارید که آموزنده باشد…» (صحیفه نور ج۸ ص۱۹۷)
در ضمن هدف وسیله را توجیه نمی کند و این قاعده از طرف عقل و شرع مقدس اسلام یک اصل پذیرفته شده است؛ برای مثال نمی شود با هدف کمک به فقرا به عده ای دیگر حمله کرد و افراد دیگری را غارت کرده و نتیجه دزدی را به مصرف فقرا رساند.
فیلم ها و سریال های تلویزیونی:
مرحوم امام (ره) در رابطه با اهمیت فیلم های تلویزیون خطاب به شورای صدا و سیمای وقت فرمودند:
«ما بخواهیم یک جمهوری اسلامی در ایران محقق بشود، همین که بگوییم جمهوری اسلامی، رأی بدهیم به جمهوری اسلامی کار تمام نیست. باید دستگاه های اطلاعاتیش روزنامه هایش، رادیو تلویزیون، ادارات، تمام مراکز دولتی و تمام مراکز ملی، بازار، در صحرا، در داخل، در کارخانه ها باید طوری بشود که هر کسی وارد اینجا شده خودش احساس کند که وارد شده است در یک دستگاهی که از اسلام آنجا خبر هست، اثر هست از اسلام، باید قدم اسلام در همه این دستگاه ها باشد و آن چیزهایی که برخلاف موازین اسلامی است، برخلاف جمهوری اسلامی است که همه برخلاف مصالح ملت است، اگر باشد اینها باید از بین برود.
مثلاً در تلویزیون یک قضایا، قضایای فیلم هاست. این فیلم ها باید یک فیلم های آموزنده باشد. فیلم هایی که وقتی نگاه کنند جوان های ما، منحرف بشوند، اینها را باید از آن احتراز کرد…» (صحیفه نور ج۱۰ ص ۱۱)
فیلم ها و سریال های تلویزیون نقش به سزایی در تربیت جامعه و تشویق جامعه به سمت ارزش های ملی و اسلامی و انسانی دارند. یک سخنرانی را ممکن است ۱۰ هزار نفر یا ۱۰۰ هزار نفر گوش دهند ولی یک فیلم و سریال را ممکن است میلیون ها نفر تماشا کنند و تحت تأثیر قرار بگیرند. بنابراین اگر فیلم ها آموزنده و به دور از انحراف باشد بسیار تأثیرگذار و مستوجب اجر و پاداش فراوان الهی است و به همین نسبت اگر مخرب و منحرف باشد خیانت بزرگی صورت گرفته، مستوجب عقاب الهی، و اثرات نامطلوبی را بر فرد و جامعه به جای می گذارد.
در اینجا لازم است تذکری عرض کنیم و آن اینکه روی سخن در این مقال با فیلم ها و سریال های تلویزیون است هر چند که بحث فیلم یک بحث عام است و شامل فیلم های سینمایی نیز می شود؛ اما با عرض تاسف باید گفت انحرافات فرهنگی و متأسفانه حمله به مقدسات دینی در سینما آنقدر زیاد است که اگر بخواهیم سینما را نقد کنیم و موارد انتقاد را از محاسن و امتیازات آن (بخصوص در فیلم های سال های اخیر و خصوصاً بین سال های ۷۶ تا ۸۳) جدا کنیم، تخصیص اکثر پیش می آید و تخصیص اکثر قبیح است. لذا باید بگوییم که وضعیت فرهنگی و دینی در سینما آنقدر ناامید کننده است که تعریف و تمجیدهای چاپلوسانه و اغراق گونه فیلم ها در جشنواره ها، قلب جریحه دار حضرت ولی عصر (ارواحناله الفدا) را التیام نمی بخشد. فقط در این بخش از خداوند خواستاریم که هر کس در عرصه سینما برای ترویج و اعتلای دین و فرهنگ الهی تلاش می کند و رضای خدای متعال را در نظر دارد موفق و مؤید و مأجور بدارد و هر کس خیانت به دین می کند و در جامعه ترویج فرهنگ غلط و ضددینی می کند، اگر قابل هدایت نیست، خوار و ذلیل و رسوا و در دنیا و آخرت به اشد مجازات عقاب کند. آمین
اما فیلم ها و سریال های تلویزیون و محتوای آنها دارای نقاط ضعف و انتقاد زیادی است که اگر بخواهیم همه آن موارد و مصادیق را بیاوریم، مثنوی هفتاد من کاغذ می شود. لذا از باب نمونه به بعضی از آنها اشاره می کنیم.
۱- استفاده ابزاری از عنصر زن و ترویج شهوات:
چند سالی است که استفاده از زن به عنوان یک ابزاری برای جذب مشتری و مخاطب از مجله ها و فیلم های سینمایی به عرصه سریال های تلویزیونی کشیده شده و اغلب فیلم ها و سریال ها در این مسابقه از قافله عقب نمانده اند.
قبل از بیان انحرافات در این بخش ابتدا مختصری از احکام فقهی و شرعی حجاب نگاه و پوشش را ذکر کرده و بعد به بیان آفات برنامه های تلویزیونی می پردازیم.
مشهور فقها و مراجع محدوده حجاب زن را پوشش همه بدن به جز قرص صورت و دست ها از مچ به پایین می دانند.
سوال- پوشیدن مانتوهایی که برجستگی های بدن (مانند پشت و سینه) را نمایان می سازد، چگونه است؟
جواب- همه مراجع: اگر باعث تهییج شهوت باشد، جایز نیست.
آیت ا… مکارم شیرازی: پوشاندن زیرچانه واجب است؛ ولی پوشاندن کف و روی پا تا مچ واجب نیست.
مرحوم آیت اله تبریزی(ره): پوشاندن زیرچانه واجب است؛ ولی پوشاندن کف و روی پا تا مچ بنابر احتیاط، واجب است.
معنای حجاب از دیدگاه مقام معظم رهبری (حفظه الله):
«… حجاب برای زن به معنای ذلت نیست، بلکه به معنای عصت و حفظ زن است و نه فقط عصمت و حفظ زن، بلکه عصمت و حفاظت زن و مرد هر دو… حجاب به معنای چادر نیست؛ اما چادر در نزد ما ایرانی ها که زن های ما از قدیم داشتند، بهترین نوع حجاب است. بدون چادر هم حجاب ممکن است. حجاب به معنای پوشیدن سالم نه پوشیدنی که از نپوشیدن بدتر است؛ به تعبیر روایات پوشیده عریان که در عین پوشیدگی مثل انسان برهنه و عریان است. آن پوشیدن به درد نمی خورد. حجاب نیست. پوشیدن سالم که سر و مو و گردن و بدن و تمام سرتاپای بدن زن را پوشانده باشد… اسلام در باب حجاب پوشش را معین نکرده است؛ مقصود را معین کرده است. مقصود این است که دیدار زن و مرد و ملاقات طبیعی آنها به صورت روزمره تبدیل به یک عامل تحریک نشود و این هدف اسلام است.» (نکته های ناب، ج۵، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها)
قسم حضرت عباس یا دم خروس!
نگارنده به یاد دارد در جلسه ای که کارگردانان، تهیه کنندگان و دست اندرکاران صدا و سیما افراد تشکیل دهنده آن بودند و سخنران جلسه آقای ضرغامی رئیس وقت محترم صدا و سیما بود و این جلسه از تلویزیون پخش شد؛ ایشان در رابطه با ر عایت موازین شرعی در برنامه ها فرمودند: «صدا و سیما در چهارچوب موازین شرعی تعریف می شود». با بیان مقدمه گذشته در مورد حجاب و مصادیقی که خواهد آمد باید عرض کنیم: قسم حضرت عباس را قبول کنیم یا دم خروس را؟!
به نظر می رسد که فتح باب این انحراف از سریال های محاکمه و کیف انگلیسی از شبکه یک شروع شد که گردن و گوش و زیرگلوی بازیگران زن نمایان بود و بعد از آن در بیشتر سریال های تاریخی مربوط به زمان قبل از انقلاب و سریال هایی مثل مدار صفر درجه شبکه یک – چهل سرباز از شبکه دو – دکتر قریب از شبکه سه خیلی عادی این قضایا اتفاق افتاد و دامنه این انحراف به سریال هایی مثل یوسف پیامبر هم کشیده شد.
فتح باب پوشیدن مانتوهای کوتاه و چسبان و جلف در تلویزیون از سریال جایزه بزرگ کار مهران مدیری شروع شد و اینک در اغلب سریال ها شاهد این انحراف هستیم.
و در پوشش سریال هایی مثل مرگ تدریجی یک رویا شبکه دو – آیینه های نشکن شبکه دو و در پوشش نقش های پرستار در سریال دکتر محمد قریب و بسیاری از سریال های در حال پخش این موضوع یک امر بسیار طبیعی و عادی و نوعی برگ برنده برای تهیه کنندگان و کارگردانان این سریال ها محسوب می شود.
به این جملات پر معنی و تکان دهنده ی مقام معظم رهبری توجه فرمائید تا بیشتر به قبح این انحرافات واقف شوید:
«… در خبرها خواندم که یکی از مسئولان یک مرکز مهم سیاسی در آمریکا گفته «به جای انداختن بمب، دامن های کوتاه برایشان بفرستید!» راست می گوید؛ اگر برای کشوری شهوات جنسی و اختلاط بی رویه زن و مرد و دختر و پسر را ترویج کردند و جوان را به راه هایی کشاندند که غریزه او هم به طور طبیعی متمایل به آن است دیگر احتیاج به استفاده از توپ و تفنگ علیه یک ملت نیست.) (سایت اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری)
ایشان در جای دیگر فرمودند:
«… انسان در خیلی از فلیم ها و کارهای نمایشی مشاهده می کند که برای جلوه دادن به کار، از جاذبه های جنسی استفاده می کنند، در موسیقی یک طور دیگر!! در بعضی از هنرهای دیگر…»
(بیانات مقام معظم رهبری در جمع اصحاب فرهنگ و هنر و اندیشه کشور- نکته های ناب ج۲)
این استفاده ابزاری از عنصر زن و جاذبه های جنسی زنان نه تنها در سریال ها و فیلم ها بلکه در تبلیغات بازرگانی به وضوح مشاهده می شود و می بینیم که امروز برای هر تبلیغی از زن استفاه می شود.
تبلیغات موبایل- اجاق گاز- یخچال- تن ماهی- شامپو- صابون- مایع دستشویی- سیم کارت و حتی برای امداد خودرو… حتماً از یک خانم استفاده می شود.
براستی اگر بانوان مکرمه و زنان جامعه می دانستند که چه کلاهی بر سرشان رفته و اینک حتی در مقوله هنر و صدا و سیما به آنان به چشم یک کالا نگاه می کنند؛ صدا و سیما را به آتش می کشیدند.
هنوز در برخی سریال ها چادر و حجاب مخصوص نقش های پیرزن ها و مادربزرگ هاست و زنان جوان که نقش خانم های فهمیده و باشعور و دانا را بازی می کنند بدون پوشش چادر و حجاب سنگین و مناسب هستند. گویی مقوله حجاب یک تحجر دینی و عقب مانندگی است و مخصوص قدیمی ها.
در بعضی از سریال ها بعضی از مد لباس ها نقش مروج مد در جامعه را ایفا می کند و بعد از مدتی در بازار مدل لباس فلان بازیگر معروف ترویج می یابد.
آری تلویزیون در برنامه های خود عملاً رنگ های زننده و لباس های تنگ و مدل هایی را که در شأن یک زن و مرد مسلمان نیست ترویج می کند و مهر تأیید می زند.
این مطلب از دو حال خارج نیست؛ یا جامعه به این سمت رفته و صدا و سیما مدل های جامعه را انعکاس می دهد و یا تلویزیون خود اینها را ترویج و مردم از صدا و سیما و تلویزیون الگو می گیرند. در هر دو صورت ترویج این کار از طرف صدا و سیما محکوم است چرا که در حالت اول، صدا و سیمایی که پیشوای فرهنگی جامعه است از جامعه رنگ می گیرد و نه تنها در خلاف امری قبیح قدمی بر نمی دارد بلکه یک ناهنجاری را تأیید می کند و در صورت دوم که قبح آن از حالت اول بیشتر است به ترویج گناه و باطل پرداخته است. اولی تأیید گناه است و دومی ترویج گناه و حساب این دو با خداوند سریع الحساب و شدید العقاب است.
۲- عادی جلوه دادن روابط زن و مرد نامحرم در سریال ها:
اختلاط زن و مرد و ریختن قبح بعضی از روابط غیرشرعی جزء لاینفک اغلب سریال ها شده و گویی بدون این موضوع ساخت سریال در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران محال است.
عادی نشان دادن دوستی های دختر و پسر در اغلب سریال ها به بهانه اینکه بعداً ممکن است با هم ازدواج کنند، عادی نشان دادن شوخی ها و گفتگوی بین دو نامحرم؛ همه مدرک گویایی بر ترویج این انحرافات در جامعه توسط تلویزیون است و جالب اینکه همیشه بعد از اتمام این سریال ها از دست اندرکاران و بازیگران تقدیر می شود و ذره ای از ارش های دینی در برنامه ها ملاک برتری قرار نمی گیرد.
۳- عشق های مثلثی:
ترویج عشق های مثلثی از اینکه بالاخره فلانی با بهمانی ازدواج می کند یا خیر یکی از راه های جذب مخاطب در سریال های تلویزیونی بخصوص در سال های اخیر است. آقای «الف» عاشق و دلباخته خانم «ب» است ولی خانم «ب» خود دلباخته آقای «ج» است یا برعکس. حدود ۴۰ یا ۵۰ قسمت مخاطب به پیام های اخلاقی سریال و یا پیام های سیاسی و اجتماعی و تاریخی آن سریال توجه ندارد بلکه در این مدت پیگیر است که بالاخره کدام با کدام ازدواج می کند.
نمونه مشخص این انحراف را می توان در سریال مدار صفر درجه و کیف انگلیسی از شبکه ۱ و برخی سریال هایی که از شبکه ۳ پخش می شود مشاهده کرد. این روش جذب مخاطب نوعی کپی برداری از سریال های غربی و شرقی است.
با توجه به اینکه بازیگران نقش اول فیلم ها و سریال ها متاسفانه یا خوشبختانه در جامعه ما الگوی جوانان ما هستند و همه آفات مذکور، مستقیم یا غیرمستقیم پیام های انحرافی را در ذهن و جان جوانان ما القاء کرده و شاید به جرأت بتوان گفت ریشه بسیاری از آسیب های اجتماعی- طلاق ها و مدگرایی ها و تجمل گرایی ها و حاکمیت پول و شهوت در جامعه ما رسانه و سریال ها است بر این اساس باید بگویم که مبادا جاهلانه منویات استعمار را در کشور عملی کنیم. امیدواریم تهیه کنندگان و دست اندرکاران ساخت این برنامه ها به خودآیند و از خواب غفلت بیدار شوند و کاری که استعمار باید با کلی پول و صرف انرژی در کشور انجام دهند تا به منافعشان دست یابند؛ اینان با دستان خود انجام ندهند.
ممکن است تهیه کنندگان این سریال ها برای توجیه این انحرافات بگویند: اینها نمک سریال هاست و اگر اینها نباشد فیلم ها بی مزه و بی نمک است.
در جواب باید عرض کنیم نمک را به آش می پاشند نه اینکه آش را در نمک بریزند.
۴- تضاد و دوگانگی چهره نقش اولی ها در فیلم ها و چهره بیرونی و واقعی آنها:
وقتی از آقای فرج ا.. سلحشور می پرسند چرا از آقای مصطفی زمانی بازیگر نقش یوسف پیامبر برای این نقش استفاده کردی یکی از دلایل را نداشتن سابقه قبلی و بیرونی متضاد با نقش مورد نظر می داند. بنابراین چهره بیرونی افراد برای نقش های مذهبی و اخلاقی تأثیر مستقیمی در ذهن مخاطب ایجاد می کند.
وقتی یک شخصیت زن در یک فیلم، محجبه و عفیف و ممتاز جلوه گری کند اما بازیگر نقش مذکور در سمینار و همایش بدحجاب و با وضع زننده حاضر شود؛ با دوگانگی که در ذهن مخاطب ایجاد می شود، ارزش و تأثیر فیلم، خود به خود از ذهن مخاطب محو و چه بسا تأثیری معکوس دارد.
متأسفانه برخی از بازیگران با وضع بسیار زننده ای در مجامه عمومی، همایش های داخلی و خارجی ظاهر می شوند و حتی بعضی مثل خانم y و x در جشنواره های بین المللی با وضعیت تأسف آوری ظاهر می شوند. این در حالی است که برخی از آنان در سال های گذشته در سریال های تلویزیونی نقش های مثبتی را هم به نمایش گذاشته اند.
به راستی کدام مرجع قضایی به عملکرد اینان در خارج از کشور که با عنوان نماینده ایرانی و اسلامی شرکت می کنند؛ رسیدگی می کند؟!
۵- تبلیغ سوء و سوء تبلیغ در سریال های تلویزیونی:
تبلیغ به بدی ها و ترویج ناهنجاری ها را تبلیغ سوء گویند. تبلیغ سوء همان چیزی است که شیاطین و شیطان صفتان آن را می خواهند. با بیان انحرافات و آسیب های سریال های تلویزونی تاکنون تبلیغات سوء این رسانه را بررسی کردیم. اما خطرناکتر و مضرتر از تبلیغ سوء، سوء تبلیغ است؛ یعنی بد تبلیغ کردن، که اثرات نامطلوبی در نتیجه بد جلوه دادن نمایشات بر جامعه وارد می شود که جبران دومی (سوء تبلیغ) از اولی بسیار مشکل تر است. برای روشن تر شدن این مطلب به این چند نمونه از باب مشت نمونه خروار توجه فرمائید.
در یکی از سریال های ماه رمضان چند سال گذشته. یکی از معدود اتفاقاتی که ممکن است در جامعه اتفاق بیفتد یعنی دلبخاته شدن یک پیرمرد ۷۰ ساله به دختری جوان؛ به تصویر کشیده است که با توجه به این همه موضوعات و آسیب های اجتماعی، تهیه کننده دست بر نقطه ای گذاشته که مصداق آن خیلی خیلی کم پیدا می شود. عشق یک پیرمرد ۷۰ ساله مسجدی و اهل نماز شب در این سریال که از طریق شرعی دنبال می شود و از این جهت هیچ گونه گناهی متوجه عملکرد او نیست را تا سر حد کفر و بر باد دهنده هفتاد سال عبادتش جلوه می دهند و در مقابل از قبیح نشان دادن روابط نامشروع زنان و مردان در سریال ها خبری نیست.
در بعضی از سریال ها مردان مثبت بدون ریش و ظاهری مذهبی و چهره افراد پول پرست و شیاد و نقش های منفی با ریش به تصویر کشده می شود. گاهی از تکیه کلام های مذهبی برای افراد شیاد در سریال ها استفاده می شود که این خود نوعی تمسخر متدینین در فیلم های تلویزیونی است.
در بعضی از سریال ها به دلیل عدم کار کارشناسی مناسب خرافات و مسائل اشتباهی را در ذهن بیننده ایجاد می کند که باید بعد از این سریال ها کلی انرژی مصرف کرد تا آن مسئله اشتباه را از ذهن مخاطب پاک کرد. مثال معروف سریال «اغماء» از شبکه ۱ که در این سریال شیطان دارای قدرت فوق العاده نشان داده می شود به گونه ای که فردی را از مرگ نجات می دهد و در جایی دیگر از فردی که توبه کرده انتقام می گیرد و به وسیله دختری که منحرف شده، دختر دکتر پژوهان را زیر ماشین می کند در حالی که این مسئله با صریح آیات قرآن منافات دارد چرا که شیطان فقط می تواند وسوسه گری کند و هیچ سلطه فیزیکی بر انسان ها ندارد.
در بعضی از سریال ها مثل سریال میوه ممنوعه، نقش روحانی بسیار کم رنگ جلوه داده می شود و روحانی تأثیر جدی بر مخاطبین و اطرافیانش ندارد و اذکار نماز را صحیح نمی خواند.
در برخی از سریال ها مثل سریال «زیرزمین» که از شبکه ۳ پخش می شد، احکام و مسائل شرعی به طرز فجیعی به اشتباه به بیننده القاء می شد.
۶- ترویج فرهنگ هزل و لودگی و سخرگی در طنزها:
شکی نیست که گاهی زبان طنز یک ابزار مناسب برای بیان مشکلات و ناهنجاری های جامعه است البته به شرطی که از ماهیت طنز خارج نشده و لودگی و صرف خنده جای آن را نگیرد.
اغلب طنزهایی که در سال های اخیر به خصوص به طور مستمر و سریال گونه ساخته شده است از این آفت و انحراف تهی نبوده و اکثر موارد آن جز لودگی چیز مثبتی در بر نداشته است. به نظر می رسد که نقطه شروع این فرهنگ در طنزهای سیما از طنز ۷۷ در سال ۱۳۷۷ شروع شد و با «نود شب»، «شب های بره»، «مرد هزار چهره»، «زندگی به شرط خنده»، «چهارخونه» و… ادامه پیدا کرد.
هنر اینگونه طنزها القاء تکیه کلام ها و دوری از جدیت و همه چیز را به مسخرگی و هجو کشاندن است.
البته هیچ کس با خنده و مزاج و شوخی و طنز مشکلی ندارد به شرطی که به هم خندیدن و لودگی نباشد.
طنزپردازان اگر توانستند بدون اینکه فرهنگ غلط را ترویج کنند و بدون اینکه با دست و پا، تکیه کلام و چشم و ابرو در جهت مسخره کردن و غیبت کردن از دیگری استفاده کنند، مردم را به خنده وادارند و لحظات خوشی را برایشان ایجاد کنند؛ آن وقت می توانند ادعا کنند که هنر طنز دارند در غیر اینصورت این حرکات و اعمال را دلقک ها و میمون های سیرک ها هم به طرز جالبی اجراء می کنند و مردم را می خندانند.
امیدواریم هرکس که در این حیطه برای رضای خداوند متعال قدم مثبت برمی دارد موفق و مؤید باشد ان شاء الله.
***
در پایان سخن خود را با تذکری دوستانه و دلسوزانه به مسئولین صدا و سیما و تهیه کنندگان و کارگردانان و بازیگران و همه دست اندرکاران این عرصه به پایان می رسانیم.
هنرمنان عزیز! بدانید هنری که خداوند در وجود شما به ودیعه نهاده یک امانت الهی است و شما مختارید که از این امانت جوانمردانه استفاده کنید و در جهت عطا کننده اش استفاده کنید و یا خائنانه آن را در خلاف میل و رضای هنرمند عالم هستی به کار گیرید. لیکن بدانید که در روزی که از نعمت ها و اعمال پرسیده می شود؛ از شما نیز سوال می شود که از آن امانت در چه جهتی استفاده کردید. در آن روز وای به حال کسانی که رضای خلق را بر رضای خداوند مقدم داشتند و بد به حال کسانی که با فیلم، با بازیگری شان و با هنرشان مردم را به گمراهی کشاندند.
منابع
۱- صحیفه نور- انتشارات شرکت سهامی چاپخانه وزارت ارشاد اسلامی – بهمن ۶۱
۲- توضیح المسائل ۱۳ مرجع مطابق با نظر سیزده تن از مراجع تقلید
۳- رساله دانشجویی مطابق با نظر ده تن از مر اجع عظام- سید مجتبی حسینی – ج۱۶- چاپ هشتم- نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه
۴- احکام موسیقی به ضمیمه رقص و قمار- سید مجتبی حسینی – ج۲۲- نهاد نمایندگی مقام معظم ر هبری در دانشگاهها
۵- انسان، غنا موسیقی- احمد شرفخانی – چاپ سبحان – تابستان ۸۶
۶- نکته های ناب ج۱ تا ۵- گزیده بیانات رهبر فرزانه انقلاب در جمع دانشجویان و دانشگاهیان- نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها
۷- چهل نکته درباره موسیقی – سید اسماعیل شاکر اردکانی- انتشارات پیام حجت چاپ دوم-۸۵
۸- سایت پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری
۹- مجله مبلغان ج ۹۷- معاونت تبلیغ و آموزش های کاربردی حوزه علمیه قم
۱۰- شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران