به گزارش پایگاه خبری تحلیلی شهرستان لنجان (لنجانا)، عصر پنج شنبه گردهمایی شورای مشورتی اصلاحطلبان گیلان درمجتمع خاتمالانبیا(ص)اداره ارشاداسلامی رشت برگزار شد. در این نشست که با ادای احترام به سران فتنه ی اسرائیلی آمریکایی ۸۸ همراه بود سخنانی از سوی محسن رهامی سخنران این جلسه بیان شد که متاسفانه از طرف حاضرین در جلسه، هیچگونه عکس العملی نسبت به این سخنان هنجار شکنانه نشان داده نشد .
هرچند ۲ روز پیش، پایگاه خبری تحلیلی ۸دی نیوز نکات و تذکراتی را به مسئولین برگزاری این گردهمایی گوشزد کرده بود اما بانادیده گرفتن این تذکرات دلسوزانه، طی روزهای گذشته شاهد یک سری رفتارهای ناخوشایند تبلیغی به نفع یک جریان سیاسی خاص بودیم که در ادامه به آن خواهیم پرداخت:
محسن رهامی کیست؟
محسن رهامی یکی از اعضای موسس کمیته مرکزی اصلاح طلبان است که به همراه حسین مرعشی، آذر منصوری، مرتضی حاجی، عبدالله ناصری و احمد حکیمیپور، از افراطی ترین چهرههای سیاسی طیف چپ، وابسته به احزاب منحله و غیرمشروع (مانند حزب ضدانقلاب مشارکت) دارای سوابق محکومیت و زندان در ماجرای فتنه ۷۸ و ۸۸ میباشند، و هدف خود را از تشکیل این کمیته، هماهنگی میان دو مجموعه اصلاحطلبان، یعنی شورای مشورتی و شورای هماهنگی و رصد فضای سیاسی کشور میدانند.
حسین مرعشی که در فتنه سال ۸۸ نقش موثری داشت و به حکم دادگاه به یک سال حبس و محرومیت دائم از شرکت در هرگونه حزب و موسسه که به کارهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی بپردازد محکوم شده بود یکی از اعضای این کمیته میباشد.
آذر منصوری عضو شورای مرکزی حزب منحله و ضدانقلاب مشارکت که در سال ۸۸ یکی از ارکان هدایت فتنه همه جانبه علیه نظام اسلامی بود، به عنوان عضو دیگر این کمیته است. وی در سابقه خود به موجب فعالیت در فتنه سال ۸۸ و به موجب اخلال در نظم عمومی، تبلیغ علیه نظام، نشر اکاذیب و اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت ملی به سه سال حبس محکوم شده بود!
همچنین مرتضی حاجی یکی از اعضای برجسته این کمیته، از تندروترین وزرای کابینه اصلاحات به شمار میرود که در دوران وزارت خود حاشیهآفرینیهای سیاسی بسیاری را سامان داد. وی که از اعضای موسس حزب منحله مشارکت و از موسسین بنیاد باران وابسته به یکی از سران فتنه به شمار میرود پس از فاجعه عاشورای ۸۸ و هتک حرمت اصحاب فتنه به عزاداری سیدالشهداء(ع) به مدت دو هفته بازداشت شد!
محسن رهامی، رئیس کمیته مرکزی انتخابات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات در این نشست به عنوان سخنران، سخنانی در حمایت از سران فتنه بر زبان راند که جای بسی تامل و شگفتی دارد.
اصلاح ساختار سیاسی اگر دیر شود ضرر خواهیم کرد!!
رهامی در همان ابتدای صحبتهایش اظهار داشت: “در بحث اصلاح ساختار سیاسی باید مطالعه کنیم که اگر دیر شود ضرر خواهیم کرد.”
ابتدا باید دید منظور جناب رهامی از اصلاح ساختارسیاسی نظام ایران چیست؟ اساسا اصلاح طلبان در این چند سال اخیر دنبال چه نوع اصلاح و تغییر ساختاری بوده اند؟! شاید برخی از اصلاح طلبان ندانند اما جناب آقای رهامی خوب میداند که اصلاح طلبان در دهه ۸۰ بادعوت از چهره های سرشناسی چون آلن تورن، یورگن هابرماس، ریچارد رورتی، جان کین و تیموتی گاراتن که از مهمترین نظریه پردازان سیاسی غرب محسوب میشوند، و همنشینی با آنان، به دنبال چه نوع اصلاحاتی در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران بودند. در سالهای گذشته بسیاری از اصلاح طلبان برخلاف حضرت امام خمینی (ره)که قائل به اصل ولایتفقیه بودند، با رد دین از نظام حکومت، این اصل را مورد سؤال قرار داده اند و خواستار تغییر این اصول بوده اند. در همین رابطه محمد مجتهد شبستری از دیگر اعضای فکری سرشناس اصلاحطلب معتقدبود که: “دین اسلام نظام حکومتی ندارد”! و یا رئیس دولت اصلاحات تأکید داشت که «شخص خاص نمیتواند و حق ندارد که حاکم بر مردم باشد.»[۱۶] جریان موسوم به اصلاحطلبی بهتدریج و با گذشت زمان، از بسیاری از اصول انقلاب فاصله گرفت و درصدد تغییر در ساختارها و بنیادهای نظام اسلامی در جهت لیبرالیزه کردن آن برآمدند. این گروه از زمان روی کار آمدن دولت اصلاحات تا فتنه ی ۸۸ بسیار تلاش کردند تا گفتمان اصلاحطلبی تجدیدنظرطلب را برای تحقق لیبرالیسم در جامعه غالب کنند. به نظر تئوری پردازان اصلاح طلب، اصلاحات باید برپایه حقوق بشر غربی و دموکراسی غربی در قالب نوگرایی دینی بنیانگذاری شود.
بنابراین اصلاح ساختار سیاسی که جناب رهامی از آن سخن به میان می آورد را باید در میان نشستهای خاتمی با جرج سوروس،سرمایه دار یهودی حامی انقلابهای رنگی و براندازی نرم، جستجو نمود. هرچند محمدخاتمی بسیار کوشید که اینگونه دیدارها را تکذیب نماید اما بعدها جرج سوروس با انتشار متن سخنرانی خود در تاریخ ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۹ از دیدار خود با خاتمی پرده برداشت:“یکی از بهترین جلساتی که من در ارتباط با پیشبرد دموکراسی در جهان اسلام و به ویژه ایران در آن حضور یافتم، ملاقاتی بود که در روز سه شنبه ۱۴ سپتامبر ۲۰۰۶ با محمد خاتمی رئیس جمهور سابق ایران برگزار کردم. من حدود ده سال در انتظار دیدار آقای خاتمی بودم و به همین دلیل این دیدار آن چنان برای من جذاب و به یادماندنی بود که حتی روز و ساعتش نیز در حافظهام ثبت شده است. هدف از دیدار من با محمد خاتمی نیز دستیابی به آگاهی از درون کشوری بود که برای برقراری ارتباطات با آن فرصت های محدودی وجود دارد و با توجه به تحولات اخیر منطقه چنین جلساتی ارزشمند است و می تواند به اتخاذ تصمیمات سیاسی مؤثر کمک کند.”
همچنین پس از دستگیری افرادی مرتبط با حوادث پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری، یکی از دستگیرشدگان اصلاح طلب (کیان تاجبخش) که نماینده سابق بنیاد جرج سوروس بود، در چهارمین جلسه رسیدگی به اتهامات عوامل و طراحان فتنه ۸۸، از دیدار سید محمد خاتمی با جرج سوروس طی سفرش به امریکا در سال ۱۳۸۵ پرده برداشت.
اصلاح ساختار سیاسی نظام از نگاه محسن رهامی یقینا همین است که اشاره نمودیم و الا ساختار سیاسی جمهوری اسلامی همان است که حضرت امام خمینی بنیانگذار انقلاب عزیزمان در سال ۵۷ پایه گذاری نمود .
رهامی: یک نفر پیدا شود که بگوید در زمان موسوی یک دلار از کشور خارج شده است!!
درحالی که موسوی و خاتمی میروند که به فسیل های سیاسی تبدیل شوند، دیروز محسن رهامی با دفاع تمام قد از آنان راهبرد تطهیر سران فتنه را کلید زد. وی با فرار به جلو در بخشی از سخنان خود گفته است: یک نفر پیدا شود که بگوید در زمان موسوی یک دلار از کشور خارج شده است!!
دراین خصوص باید عرض نمود فساد مالی تنها یکی از جنبه های فساد میتواند باشد، موسوی یک دلار از کشور خارج نکرد اما در سال ۸۸ میلیاردها دلار به مملکت خسارت وارد کرد. موسوی و خاتمی در سال ۸۸ جنایتی را در حق جمهوری اسلامی و مردم شریف ایران و خانواده های شهدا مرتکب شدند که در تاریخ ۳۷ ساله ی انقلاب اسلامی بی سابقه بوده است. هنوز ملت مومن ایران و مردم بصیر و ولایتمدار گیلان فراموش نکرده اند آشوب آفرینی ها و غائله آفرینی های بانیان فتنه ۸۸ را که با انتشار بیانیه های پی در پی و دعوت فریب خوردگان و آشوب طلبان به تجمع در کف خیابان، حاضر بودند در کشور حمام خون به راه بیفتد ولی خواسته ی نامشروعشان را بر کرسی عمل بنشانند . مطالبات غیرقانونی ای که با رمز تقلب ،استارت فتنه ۸۸ را رقم زد و حتی با نصیحت بسیاری از دلسوزان انقلاب به سران فتنه هرگز سر عقل و منطق نیامد و آرام نگرفت.
مواردی چون :
– ایجاد زمینه برای تحقق انقلاب رنگی برای تغییر نظام
– زمینه سازی برای دخالت کردن غرب از طریق سفارتخانههای خود و دیگر عوامل رسانهایاش در سرنوشت کشور و پررو نمودن دشمن علیه نظام اسلامی
– ناکارآمد جلوه دادن نظام مردم سالاری دینی با محوریت ولایت فقیه در افکار عمومی جهان
– خدشه دار ساختن فصلالخطابی رهبر و ولی فقیه در کشور
– به بازی گرفتن ماهها ثبات و امنیت کشور و ایجاد میلیاردها تومان خسارت به اقتصاد مردم و نظام و دولت
-زیر سوال بردن حماسه حضور ۴۰ میلیونی مردمی در انتخابات را که نشان از مقبولیت و مشروعیت نظام اسلامی بود
– فریب دادن میلیونها رای دهنده و سرخورده کردن آنان از حضور در عرصه های سیاسی
– زمینه سازی برای نفوذ منافقین و ضد انقلاب و دشمنان وابسته به بیگانگان در صنوف مردم فریبخورده و هرج و مرج و شورش و خرابکاری
– توهین و جسارت به اعتقادات مردم بهویژه به امام حسین (ع) و رقص و پایکوبی در روز تاسوعا
-حمایت و پشتیبانی آمریکا، اسرائیل و انگلیس که ازحرکت فتنهگران و جنبش سبز و عواملش که آنها را تنها امید خود دانسته و به وجود آنها افتخار کرد(نتانیاهو در همان ایام گفته بود که اصلاح طلبان سرمایه های اسرائیل در ایران هستند که البته از سوی هیچکدام از سران فتنه این مورد و موارد بسیار دیگر هرگز تکذیب نشد)، همگی ناشی از تفکرات ساختارشکنانه و عداوتهای خاتمی و موسوی نسبت به انقلاب ،مردم و نظام بود که با تبلور عینی در فتنه ۸۸ ، نهایتا به حمایتهای دولت آمریکا و اسرائیل و همچنین گروهکهای سلطنت طلب و بهایی ها و… منجرشد و مع الاسف که این حمایتهای شیاطین از فتنه گران، هرگز ازسوی این چند نفر تکذیب نشد. در آخرین موارد و در روزهای اخیر باید به افشاگری مایکل لدین از ارسال نامه چاک شامر، سناتور آمریکایی در مورد درخواست ارتباط گیری با سران فتنه ۸۸ و پاسخ مثبت فتنه گران به این نامه در همان ایام ، و یا اظهارات صادق خرازی در مورد گرای برخی از اصلاح طلبان در دوره ی اصلاحات به دشمنان، که موجب استعفای اجباری وی از حزب ندای ایرانیان شد، اشاره نمود.
رهامی: ای کاش هاشمی و خاتمی به عنوان سفیر صلح به عراق و یمن و سوریه بروند تا مشکلات را حل کنند !
حجت الاسلام رهامی در ادامه در اظهاراتی خنده دار و شبیه به جوک گفت: “ای کاش هاشمی و خاتمی به عنوان سفیر صلح به عراق و یمن و سوریه بروند تا مشکلات را حل کنند”!
که باید اشاره کنیم: کسانی که هنوز در داخل از عاملان فتنه ۸۸ و بانیان اختلاف و دعوای گروه ها با یکدیگر شناخته میشوند و به خاطر گستاخی های خود در حوادث ۸۸ هرگز حاضر به عذر خواهی از ملت شریف ایران نشدند چگونه میتوانند در حل اختلافات کشورهای دیگر نقش سفیران صلح را بازی کنند؟!
و اصلا مگر تا به اکنون ایران به دنبال اجرای سیاست دعوا و اختلاف در آن کشورها بوده است که حال بخواهد به این کشورها سفیر صلح بفرستد؟
دفاع رهامی از محمد خاتمی
جناب رهامی در بخشی از صحبتهایشان ضمن ابراز نگرانی از ممنوع التصویر بودن خاتمی، گفته اند که “اگر از دولت اصلاحات صحبت می کنیم این را بیاد آوریم که صحبتهای خاتمی در سازمان ملل چگونه با استقبال کشورهای مختلف جهان همراه شد.”
که باید عرض نمود: ایشان از کدام صحبتهای خاتمی سخن میگویند؟! صحبتهای خاتمی در مورد تعریف و تمجید از تاریخ و تمدن و قدمت نداشته ی آمریکا و آبراهام لینکلن (اولین رئیس جمهور آمریکا )در صحن سازمان ملل که خاتمی در آن سخنرانی وی را شهید آبراهام لینکلن خطاب نموده بود، یا صحبتهای ایشان در مورد گفتگوی تمدنها که نتیجه ی آن حمله ی آمریکا به دو همسایه شرقی و غربی ما افغانستان و عراق شد و نهایتا اینکه چیزی نمانده بود گفتگوی تمدنهای خاتمی منجر به جنگ تمدنها شود! و در ادامه علی رغم اتخاذ مواضع به اصطلاح صلح طلبانه خاتمی، نهایتا آمریکا، ایران را محور شرارت نامید.
“کسانی که در سال ۸۸ در کف خیابانها آشوب کرده اصلاح طلب نیستند”!!
رهامی همچنین در بخشی از صحبتهایش گفته است : “کسانی که در سال ۸۸ در کف خیابانها آشوب کرده اصلاح طلب نیستند” که البته تا حدی این مسئله درست است! ، زیرا کسانی که در خیابانها آشوب میکردند اکثرا یک عده غافل و ناآگاه بودند که از سوی اصلاح طلبانی چون موسوی و خاتمی و کروبی و عطریانفر و… فریب دروغ بزرگ تقلب را خورده و البته دستورات سران فتنه را در کف خیابان عملی مینمودند. همچنین اصلاح طلبان فراری چون حلقه پنج نفره اتاق فکر لندن نشین جنبش سبز، مانند: اکبر گنجی، عطااله مهاجرانی، عبدالکریم سروش، عبدالعلی بازرگان و محسن کدیور که در اتاق های امن فکر خود در لندن برنامه ریزی و توطئه چینی مینمودند نقشه های خود را از طریق سران فتنه در ایران به فریب خوردگان در کف خیابان ابلاغ نموده و باعث اغتشاش و درگیری و ناامنی درکشور میشدند.
باید یادآوری نمود بعد از گذشت ۶ سال، همچنان خون برخی از افرادی که در حوادث سال ۸۸ بر زمین ریخته شد، هزینه های سیاسی و اقتصادی اضافی که بر دوش کشور نهاده شد و تبدیل جشن مشارکت ۴۵ میلیونی مردم ایران در انتخابات به آبروریزی بین المللی و همچنین تهمت بزرگ دروغ تقلب در انتخابات به نظام که هرگز ثابت نشد، و ده ها جنایت دیگر، همه و همه (که پیشتر به آنها اشاره نمودبم)مطمئنا بر گردن هاشمی و موسوی و خاتمی خواهد بود که ناشی از بی قانونی و دیکتاتوری های این افراد نسبت به مردم و اندیشه های حضرت امام خمینی(ره) است.
البته مردم فتنهگران را در دادگاه علنی مردمی در ۹ دی سال ۸۸ محکوم نمودند و در این روز بدون اینکه کسی از مردم دعوت کرده باشد محاکمه فتنهگران توسط جمعیت نزدیک به ۴۰ میلیونی حاضر در صحنه که در میان گردو غبار فتنه از بصیرت لازم و کافی برخوردار بوده و دوست و دشمن خود را شناخته بودند انجام شد و حال باید از اصلاح طلبان ساختار شکن و حامیانشان پرسید که با چه رویی دوباره نام سران فتنه را در سخنرانی های خود بر سر زبان می آورند.
و مردم ولایتمدار گیلان نیز همانگونه که در ۸ دی ۱۳۸۸ نشان دادند ثابت نمودندکه از نسل شهید قلی پورها و شهید املاکی ها هستند و اجازه ی این بی قانونی ها و جسارتها را به بهانه های مختلف به کسانی که به دنبال توقف حرکت انقلابی مردم گیلان و مقابله با اندیشه های امام و رهبری هستند را نخواهند داد. و انشاا.. مردم گیلان با همراهی شورای محترم نگهبان نخواهند گذاشت کسانی به مجلس شورای اسلامی راه یابند که همانند سال ۸۱ در مجلس ششم اصلاحات، با تصویب لوایح دوگانه به دنبال حذف اختیارات قانونی شورای نگهبان بوده و یا با نوشتن نامه جام زهر به رهبرانقلاب، خواهان برچیده شدن اصل ولایت فقیه از ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران شوند.
منبع: دانا
انتهای پیام/