به گزارش لنجانا به نقل از رجا نیوز ، سرانجام پس از کش و قوس های فراوان، گروه 1+5 و جمهوری اسلامی در ژنو3، توافقنامهای امضا کردند که هر چند نمیتوان آن را پیروزی بالفعل برای ملت ایران دانست ولی به تعبیر مقام معظم رهبری «میتواند پایه اقدامات هوشمندانه بعدی قرار گیرد» ضمن آرزوی موفقیت برای تیم مذاکره کننده ایران، درباره این دوره از مذاکرات و نتایج به دست آمده و برداشت های متفاوت از متن توافقنامه، نکاتی حائز اهمیت است:
1. به نظر می رسد تهیه کنندگان پیش نویس که ظاهراً آمریکایی ها بوده اند با توجه به تسلط بر زبان مادریشان سعی کرده اند متن را به گونه ای تنظیم کنند که قابلیت برداشت های متفاوت باشد و بتوانند همانند گذشته آن را بر وفق مرادشان تفسیر کننند. این متن به گونهای تهیه شده که درست یک ساعت بعد از آن، گروه 1 5 طی بیانیه ای آن را به گونه ای تفسیر کرد که دقیقاً بر خلاف آن چیزی است که هیأت ایرانی از آن استفاده می کند. به عنوان نمونه آقای ظریف رئیس تیم مذاکره کننده ایران اظهار می دارد: «به هر حال مذاکرات سختی بود ولی همان طور که در گزارش ها دیدهاید، علیرغم تلاش همه جنگطلبان و افراطگرایان و هزینه های گزاف تبلیغاتی و سیاسی آن ها، مذاکرات با حفظ حقوق ملت به نتیجه رسید و تحریم ها در سراشیبی قرار گرفتند. دستاوردهای علمی کشورحفظ شد، حقوق هسته ای به رسمیت شناخته شد، هیچ مرکز هسته ای تعطیل و یا تعلیق نشد، اقدامات اطمینانساز به صورت متوازن و متقابل از دو طرف طراحی شد، ساختار برنامه هسته ای کشور پابرجا ماند ولی ساختار تحریم ها به یاری خداوند به سمت تزلزل و خدشه رفت و افق لغو کامل تحریم های بین المللی، یکجانبه و چندجانبه در آینده کم و بیش یک ساله ترسیم شد.(گزارش فیسبوکی بر فراز ترکیه) ولی در نقطه مقابل، آقای جان کری وزیر خارجه آمریکا می گوید: «این توافق گام اول، نمیگوید که ایران حق غنیسازی دارد و در این سند به هیچ عنوان این مسئله اشاره نشده است. در چهار گوشه انپیتی چنین چیزی مطرح نشده است و این سند هم نمیگوید که ایران حق غنیسازی دارد، این موضوع مورد توافق طرفین است و تحت توافق دو طرف است که معلوم شود این غنیسازی ادامه داشته باشد یا خیر. این فقط یک گام اول است که تضمین میکند در حالی که گام دوم را بر میداریم و به سوی راهحل جامع میرویم ولی برنامه هستهای ایران نمیتواند به جلو برود.(مشرق، 3 آذر ۱۳۹۲) علاوه بر این اظهارات، بیانیه 1 5 که بلافاصله به تفسیر و تبیین توافقنامه پرداخت دقیقاً مؤید اظهارات آقای کری است. در این بیانیه آمده است «امروز ایران و گروه 1 5 به مجموعهای از درکهای اولیه رسیدند که پیشرفت برنامه هستهای ایران را متوقف میکند و آن را از نظر جنبههای کلیدی عقب میراند. اینها اولین محدودیتهای معناداری است که ایران پس از نزدیک به یک دهه در زمینه برنامه هستهایاش پذیرفته است. ایران متعهد شده است که غنیسازی بالاتر از 5درصد را متوقف کند و ارتباطات فنی لازم برای غنیسازی بالای 5 درصد را برچیند. ایران تعهد کرده است که همه ذخایر اورانیوم غنی شده تا نزدیکی 20 درصد خود را پیش از به پایان رسیدن فاز اولیه به زیر 5 درصد تضعیف کند و یا به شکلی تبدیل کند که برای غنیسازی بیشتر مناسب نیست. ایران متعهد شده است که پیشرفت توانایی غنیسازیاش را متوقف کند. هیچگونه سانتریفیوژ نسل بعدی برای غنیسازی اورانیوم نصب نکند یا از آنها استفاده نکند. تقریبا نیمی از سانتریفیوژهای نصب شده در نطنز و سه چهارم سانتریفیوژهای نصب شده در فردو را به کار نیندازد؛ طوری که نتواند از آنها برای غنیسازی اورانیوم استفاده کند. ایران متعهد شده است که فعالیتهایش در اراک را بیشتر از این پیش نبرد و پیشرفت در زمینه مسیر پلوتونیوم را متوقف کند. ایران متعهد شده است که رآکتور اراک را راهاندازی و سوختگذاری نکند و تولید سوخت برای رآکتور اراک را متوقف کند. سوخت رآکتور اراک را بیشتر از این آزمایش نکند. هیچیک از قطعات اضافی رآکتور در اراک را نصب نکند. سوخت و آب سنگین را به سایت رآکتور منتقل نکند. تاسیساتی که قابلیت بازفرآوری داشته باشد، نسازد. دسترسی به اطلاعات طراحی رآکتور اراک را که از مدتها پیش خواستار آن بودیم فراهم کند. این اقدام، اطلاعاتی بسیار مهم را درباره این رآکتور که پیش از این در دسترس قرار نداشت، ارائه میکند. دسترسی بیشتری به رآکتور اراک را برای بازرسان فراهم کند.»
2. این ابهامات منشأ آن شده است که در داخل ایران نیز سیاستمداران کارکشته ای که سال ها در این زمینه ها کار کرده اند در برداشت از متن توافقنامه دچار اختلاف شوند؛ به عنوان نمونه آقای روحانی که معروف به شیخ دیپلمات است و روزی خودش در رأس تیم مذاکرات هسته ای قرار داشته است از این توافقنامه همان برداشت آقای ظریف را داشته باشد که 1 5 حق غنی سازی ایران را به رسمیت شناخته است از این رو در نامه ای که به مقام معظم رهبری نوشته و در آن نتایج مذاکرات را منعکس کرده و به نحوی مورد قدرشناسی معظم له قرار گرفته است مرقوم داشته است «خدای بزرگ را سپاس میگویم که در نخستین ماههای شروع کار دولت تدبیر و امید، فرزندان انقلابی شما توانستند در مذاکراتی دشوار و پیچیده، حقانیت ملت ایران در فعالیتهای هستهای را در صحنه بینالمللی اثبات کنند و گام نخست را به گونهای پیش برند که حقوق هستهای و حق غنیسازی ملت ایران مورد اذعان قدرتهای جهانی-که سالها سعی بر انکار آن داشتند- قرار گیرد و راه برای گامهای بلند بعدی در حراست از پیشرفتهای فنی و اقتصادی کشور گشوده شود. توفیق در این مذاکرات نشان داد که میتوان با رعایت همه اصول و خطوط قرمز نظام، با ارائه منطقی و مستدلِ مواضع ملت ایران و اتمام حجت برای افکار عمومی جهان، قدرت های بزرگ را نیز به احترام به حقوق ملت ایران فراخواند و گامهای بعدی را نیز در مسیر حل و فصل نهایی اختلافات با استحکام برداشت.»
ولی آقای هاشمی رفسنجانی در مراسم معارفه آقای ولایتی برداشت خود را به گونه دیگری که 180 درجه با آقای روحانی متفاوت است اظهار می دارد: «درست است که ننوشته حق غنی سازی برای ایران محفوظ است، اما این موضوع در قرارداد ایران با ان پی تی مورد اشاره قرار گرفته است و به طور طبیعی هر کشوری که حق دارد از صنعت صلحجویانه هستهای استفاده کند میتواند غنیسازی هم بکند، اما آنها از این کلمه ابا داشتهاند، چون میخواستند چیزی در دست داشته باشند، به هر حال فرقی هم نداشت چون عملا گفتند شما میتوانید ادامه دهید و اگر میگفتند حقتان است کشورهای دیگر هم وارد میشدند و میگفتند ما هم حق داریم.» (رجانیوز 3 آذر92) به هرحال آقای هاشمی رفسنجانی تلویحا نظر جان کری را تأیید می کند و روشن است که بودن چنین عنوانی در ان پی تی مشکل را حل نمی کند چرا که این ماده قبل از مذاکرات نیز در ان پی تی وجود داشت و امریکایی ها و اروپایی ها نیز نسبت به آن واقف بودهاند ولی در عین حال نسبت به حقوق هسته ای ایران مخالفت می ورزند. البته همان طور که در فوق اشاره شد جان کری در اظهاراتی که پس از توافقنامه ژنو 3 داشت رسماً وجود چنین حقی در ان پی تی را انکار کرد و گفت: «در چهار گوشه ان پی تی چنین چیزی مطرح نشده است.»
3. بیانیه 1 5 می تواند به عنوان سندی برای تفسیر این توافقنامه تلقی شود زیرا خودشان از تهیه کنندگان این سند هستند بنابر این اگر در آینده یا هم اکنون اختلافی پیش بیاید آن ها می توانند بگویند ما تفسیرمان را از متن توافقنامه منتشر کرده ایم. بنابر این جا دارد وزارت خارجه جمهوری اسلامی نیز تفسیر خودش را متن توافقنامه بیان کند و اگر می تواند کشورهایی مانند چین و روسیه را نیز در این برداشت حقوقی همراه نماید در غیر این صورت می تواند متن توافقنامه را به حقوقدانان منصف ایرانی و خارجی واگذار کند تا برداشت حقوقی خود را بیان کنند تا فردا دست ایران در مذاکرات کوتاه نباشد.
4. بر فرض که 1 5 حق ایران را پذیرفته باشد ولی آن چه مسلم است با تعطیلی پروژه اراک چرخه سوخت ناقص می ماند و این بر خلاف وعده های انتخاباتی آقای روحانی است که گفته بود با تکمیل چرخه سوخت، پرونده را از شورای امنیت خارج و تحریم ها را لغو میکنم.
5. متاسفانه این روزها بنا به دلایل سیاسی نسبت به دستاوردهای مذاکرات ژنو 3 بزرگنمایی می شود و عملاً انتظارات مردم را بالا میبرند در حالی که طولی نخواهد کشید که کم و بیش حقایق بر مردم روشن خواهد شد. بهراستی آیا در این دوره از مذاکرات واقعا میان آن چه داده ایم و گرفته ایم موازنه ای وجود دارد؟ با مروری بر متن توافقنامه روشن می شود که ما 28 امتیاز داده ایم و 8 امتیاز گرفته ایم! آیا میان تعطیلی آب سنگین اراک، متوقف شدن پیشرفت صنعت غنی سازی، کاهش آن در حد زیر سه و نیم در صد، پذیرش پروتکل الحاقی و … در برابر برداشته شدن تحریم اتومبیل و پتروشیمی و فلزات گرانبها و آزادی 7 میلیارد دلار از دارایی 100 میلیارد دلاری که متعلق به خود ماست، توازنی وجود دارد؟ آیا در ادامه مذاکراتی که قرار است حد اقل یک سال طول بکشد برای برداشتن اصل تحریم ها که مهم ترین آن ها تحریم های نفتی و بانکی و آزادی 93 میلیارد دلار باقی مانده است، قرار است چه چیزی بدهیم آیا در مذاکرات بعدی همین حقی که فکر میکنیم به دست آورده ایم از ما نخواهند گرفت؟
در بیانیه خود تحریم هایی که تا رسیدن به راهحل جامع باقی خواهند ماند را این گونه فهرست کرده است:
« -تحریمها علیه بانک مرکزی ایران و حدود 24 بانک ایرانی مهم و موسسات مالی دیگر؛
– تحریمهای ثانویه، به موجب قانون تحریمهای جامع ایران، پاسخگویی و بیبهرهسازی (CISADA) و برخی قوانین دیگر، علیه بانکهایی که با افراد و موسسات تحریم شده توسط آمریکا تعامل تجاری دارند.
– تحریمها علیه کسانی که دامنه گستردهای از دیگر خدمات مالی مانند انواع مختلف بیمه را به ایران ارائه میکنند؛ و دسترسی محدود شده به سیستم مالی آمریکا همه تحریمهای مربوط به ششصد شخص و موسسه که به خاطر حمایت از برنامه هستهای و موشک بالستیک ایران هدف قرار داده شدند، در جای خود باقی خواهد ماند.
– تحریمها علیه سرمایهگذاریهای درازمدت و ارائه خدمات فنی به بخش انرژی ایران در جای خود باقی خواهد ماند.
– تحریمها علیه برنامه نظامی ایران در جای خود باقی خواهد ماند.
– تحریمهای گسترده آمریکا علیه تجارت با ایران در جای خود باقی خواهد ماند و جلوی دسترسی ایران به هرگونه تعاملی با بزرگترین اقتصاد جهان را خواهد گرفت.
– همه تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل در جای خود باقی خواهد ماند.
– همه تحریمهای هدفمند ما در رابطه با حمایت ایران از تروریسم، نقش بیثباتکننده ایران در بحران سوریه و سابقه بد حقوق بشرش در میان نگرانیهای دیگر در جای خود باقی خواهد ماند.»
آیا در آینده برای برداشته شدن تحریم های فوق، دادن باقی امتیازات هسته ای کافی است یا این که علاوه بر آن باید امتیازات دیگری مانند کوتاه آمدن در مسأله سوریه و حقوق بشر و… نیز متوقع خواهند بود؟
6. متاسفانه روند مذاکرات محرمانه بود و ما از توافقات پشت پرده جز توافق نامه مشترک و بیانیه 1 5 اطلاعی نداریم ولی همین مقدار که روشن شده این است که برای رسیدن به مقدار اندکی از امتیاز برداشته شدن تحریم ها هزینه های سنگینی پرداخته ایم. البته این محاسبات فقط در باره محاسبات اقتصادی و هسته ای بوده است ولی اگر بخواهیم هزینه های سنگین سیاسی، فرهنگی را نیز به حساب آوریم هزینه ها بسیار فراتر خواهد رفت؛ به عنوان نمونه دست دادن وزیر خارجه شیطان بزرگ با وزیر خارجه نظام مقدس جمهوری اسلامی و شکسته شدن تابوی رابطه با شیطان در داخل و خارج هزینه گزافی است که کمتر در محاسبات مد نظر قرار گرفته می شوند.
7 . نکته مهم دیگری که باید به آن توجه کرد این است که ممکن است برخی از آقایان اعتدالی بگویند چاره ای جز مذاکرات نداشته ایم و در مذاکرات نیز می بایست این امتیازات را می دادیم تا مذاکرات پیشرفت داشته باشد و گرنه کار متوقف می ماند و تحریم ها نیز باقی می ماند و حتی افزایش پیدا می کرد در این صورت به زوال نظام اسلامی می انجامید. برای پاسخ به این فرضیه کافی است به سخنان جان کری در توجیه مذاکرات توجه شود وی می گوید «کسانی هستند که معتقدند این توافق کامل نیست. آْنها نیز مسئول هستند که بگویند که چه جایگزینی بهتر است. شاید بگویند افزایش فشارها را آنقدر باید زیاد میکردیم که در نهایت ایران به سوی فروپاشی سوق پیدا کند اما تحت هیچ شرایطی و طبق نظر کارشناسان این امر اینطور نیست اگر ما تحریمها را بیشتر کنیم ایران پیشرفت هستهای بیشتری پیدا میکند و اسرائیل بیشتر تهدید میشود و ایران میتوانست سانتریفیوژهای بیشتری بسازد و اوباما معتقد است که این راه حل موفق نیست» وی سپس برای مدعای خودش به این نکته استدلال می کند که «در سال 2003، ایران 164 سانتریفیوژ داشت و در آن زمان ایران پیشنهادی داد که با آن موافقت نشد و هماکنون تعداد سانتریفیوژهای ایران پیشرفت زیادی داشته است. اگر تحریمها را افزایش میدادیم و به سیاست خود و انجمن جامعه بینالمللی هیچ کمکی نمیشد و اتحاد بینالمللی ضعیف میشد و اگر به تحریمها در حالی که ایران تمایل به مذاکره دارد، ادامه بدهیم، اتحاد بینالمللی از بین میرود.» جان کری درباره گزینه نظامی نیز می گوید: «به جنگ اعتقاد نداریم، جنگ راهحل آخر است و نباید این را انجام بدهیم و این راه حل ریسک دارد و در حالی که اوباما گفته این گزینه حذف نمیشود بر این باور است که وقتی تمام راهحل های دیپلماسی با شکست مواجه شود و یک موقعیت اورژانسی به وجود آید، باید از گزینه جنگ استفاده کرد.»( مشرق 3 آذر ۱۳۹۲) بنابر این بر اساس همین اظهارات دشمن می توان فهمید که کارد آن ها به استخوان رسیده است و اگر چنانچه دولت و ملت ایران بر مواضع بهحقشان پافشاری می کردند و این گونه دولت در برابر دشمن از خزانه خالی و ضعف و ناتوانی سخن نمی گفت مطمئنا در مذاکرات دست بالاتری داشتیم.
8. نکته دیگری که این روزها مورد تأمل بیشتر است گریبان چاک کردن های رژیم صهیونیستی است. آن ها پس از مذاکرات داد و فریاد راه انداخته اند که ایران سرانجام جامعه جهانی را فریب داد و هسته ای شد. در باره این اظهارات دو نکته مطرح است؛ اول این که ناراحتی آنها واقعیش باشد زیرا آنها از همین قرارداد نیم بند نیز ناراحتند و بیشتر از این که حاصل شد در همین مرحله طلب میکردند. وجه دوم این که همانند فرانسه در دور دوم این بار نقش مخالفت را به نتانیاهو داده باشند تا بتوانند در دور بعدی مذاکرات امتیازات بیشتری از ایران بگیرند. در این راستا سخنان جان کری قابل تامل است: «نتانیاهو دوست من است و برایش احترام قائلم، درباره پروسه صلح خاورمیانه هفتهای چند بار با او صحبت کردم و درباره برنامه هستهای هم صحبت کردیم. ممکن است اختلاف نظر داشته باشیم اما این به این معنی نیست که ذرهای بین ما و اسرائیل و استراتژی ما اختلاف هست. هیچ تغییر و اختلافی بین اسرائیل و آمریکا وجود ندارد. خیلی واضح و شفاف است که اسرائیل و آمریکا یک استراتژی دارند و ما در کنار اسرائیل میایستیم.» ( همان)
9. آخرین سخن این که این همه ذوق زدگی و شادی و در بغل گرفتن همدیگر جهان خواران پس از مذاکرات برای چه بود؟ بهراستی آیا آن ها به چه چیز ارزشمندی دست یافته اند که اینگونه به پایکوبی پرداختهاند؟ از یاد نبریم جمله بسیار مهم رهبر معظم انقلاب اسلامی که در این خصوص فرمودند در پشت خنده های دشمن مراقب باشید که دشمن به دنبال چه می گردد؟
10 . امیدواریم در این شرایط سخت امدادهای الهی که همواره پشتیبان ملت ایران بوده است شامل حالمان شود و جشن و سرور دشمنان این ملت را به عزا تبدیل کند که البته چنین خواهد شد.