نگار هشت ساله به همراه خانواده خود جهت شرکت در مراسم عزاداری سرور و سالار شهیدان به خیابانهای زرین شهر آمده بود اما در شلوغی هیئت های زنجیر زنی خانواده خود را گم نمود که شرح ماجرا را از زبان خودش می شنویم:
روز عاشورا بود و نم نم باران در حال باریدن ،فکر کنم آسمان هم گریه می کرد محو تماشای دسته جات عزاداری و زنجیر زنی و کجاوه ای که سوار بر شتری در خیابان در حال حرکت بود،و دختر بچه هم سن و سال من درون کجاوه نشسته بود شده بودم فکر کنم نماد حضرت رقیه دختر گرامی امام حسین(ع) بود از مادرم و معلم مدرسه شنیده بودم سرگذشت جانگداز او را،اینکه آدم های بد آن زمان سر پدرش را بریدند و عمو و برادرش را نیز شهید کردند و او را به همراه مادر و عمه و بستگانش به اسارت بردند.
وای غریبی و غربت چقدر بد است اینکه پدرت کنارت نباشد و وقتی سراغ پدرت را بگیری سر بریده اش را برایت بیاورند یک لحظه خواستم خودم را جای او بگذارم ببینم آیا من هم طاقت چنین اتفاقی را دارم،وای خدای من حتی فکرش را هم نمی توانم بکنم حتی یک لحظه از پدرم و مادرم دور باشم خدا به داد دل رقیه برسد که چه بر سرش آوردند.
همین طور که به این موضوع فکر میکردم ناخود آگاه قطرات اشک از چشمانم سرازیر شد یک لحظه به خودم آمدم مادرم در کنارم نبود تصور کردم خواب میبینم هر چقدر اطراف خود را نگاه کردم پدر ، مادر و خواهرم را ندیدم فقط صدای نوحه بود و طبل و سنج ،ترس عجیبی تمام وجودم را فرا گرفت فقط کاری که به ذهنم رسید این بود که گریه کنم خدایا حالا چکار کنم در این جمعیت پاهایم توان حرکت نداشت.
فهمیدم که من گم شدم نمیدانستم واقعا باید چکار کنم چه اتفاقی قرار است برایم بیفتد یک آن یاد حضرت رقیه و غربتش افتادم ولی غربت من کجا و غربت حضرت رقیه کجا من در بین عزاداران پدر حضرت رقیه خودم را غریب می پندارم و حضرت رقیه در جمع دشمنان پدرش،حال خیلی بدی داشتم در دلم زمزمه کردم خدایا تو که بچه ها را دوست داری کمکم کن!!
ناگهان خودم را نزدیک کجاوه شبیه حضرت رقیه دیدم قوت قلبی گرفتم،آری خدای مهربان حضرت رقیه را به کمکم فرستاده بود ندایی در وجودم احساس کردم نترس حرکت کن با شنیدن این ندا ترسم ریخت فکرم کار افتاد یادم آمد در مدرسه یک پلیس مهربان آمده بود و می گفت بچه ها اگرجایی گم شدید به پلیس مراجعه کنید اما حالا پلیس از کجا پیدا کنم خیلی شلوغ بود باران هم شدت گرفته بود.
یاد مادر و پدرم افتادم که با چه حالی دنبال من میگردند از دور دیدم شخصی به طرف می آید اول ترسیدم وقتی نزدیک شد دیدم لبخندی بر لب دارد فکر کردم فرشته نجاتم است اما لباسش سیاه بود کلاهی با یک آرم زیبا بر سر داشت آری فهمیدم او یک پلیس است.
خدایا شکرت حضرت رقیه ازت ممنونم،خود پلیس مرا پیدا کرد اسمش مجتبی بود و چقدر مهربان بود ، خدایا مرا ببخش که فکر کردم من هم مثل حضرت رقیه غریبم حالا فهمیدم که با داشتن پلیسهای مهربان در شهرمان هیچوقت غریب نیستم.
گفتنی است دو کودک چهار و پنج ساله دیگر هم که در دسته جات عزاداری خانواده خود را گم کرده بودند که با همکاری ماموران پلیس شهرستان لنجان که مشغول تامین امنیت مراسم عزاداری بودند به آغوش گرم خانواده خود بازگشتند.
«تنظیم از رضا صادقی کارشناس اجتماعی فرماندهی انتظامی شهرستان لنجان»
21:22 - شنبه 15 نوامبر 2014
فرشته سیاه پوش
از دور دیدم شخصی به طرف می آید اول ترسیدم وقتی نزدیک شد دیدم لبخندی بر لب دارد فکر کردم فرشته نجاتم است اما لباسش سیاه بود کلاهی با یک آرم زیبا بر سر داشت آری فهمیدم او یک پلیس است.
دیدگاهتان را بنویسید
اخبار شهرستان
- ضرورت پیش ثبت نام متقاضیان انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی/پنجره پیشثبتنام از ۱۶ مرداد گشوده میشود
- زمین جایگزین برای احداث بزرگترین بیمارستان جنوب غرب استان اصفهان در لنجان انتخاب شد
- آیین گلریزان آزادی زندانیان جرائم غیر عمد در شهرستان لنجان برگزار شد
- ترویج محافل قرآنی باعث اعتلاء و رشد روح انسان می شود
- برگزاری روز قدس یک هفته زودتر
- از اشتغال و توانمندسازی مددجویان تا ساخت مسکن برای نیازمندان
- سهم هر دستگاه در تحقق شعار و فرمان مقام معظم رهبری باید مشخص گردد
- اولین جلسه شورای اداری شهرستان لنجان در سال ۱۴۰۲+ تصاویر
- نظارت میدانی بر بازارهای لنجان+ تصاویر
- بازار ، میدان جدید جنگ ترکیبی دشمن
- عزم ذوبآهن اصفهان برای اجرای فرمان مقام معظم رهبری در تحقق شعار سال
- حمایت دادگستری اصفهان از ذوب آهن در راستای حذف موانع تولید
- همیاری در آزادسازی زندانیان جرائم غیر عمد اصفهان
- برگزاری مراسم تکریم ومعارفه مدیرعامل ذوب آهن اصفهان
- تقدیر رئیس قوه قضاییه از ذوب آهن اصفهان
- اهدای بسته های معیشتی با پشتیبانی کارکنان ذوب آهن اصفهان
- آغاز اولین دوره مسابقات سراسری قرآن کریم در ذوب آهن اصفهان
- فینال مسابقات والیبال داخلی ذوب آهن با حضور مدیرعامل
- در ساخت قطعات و تجهیزات صنعت فولاد سرآمدیم
- نیروی انسانی متخصص و متعهد؛ نقطه قوت اصلی ذوب آهن اصفهان
- افتتاح و کلنگزنی ۶۶ پروژه همزمان با ایامالله دهه فجر در لنجان
- حمایت از هنرمندان بومی لنجان
- دهه فجر بهترین فرصت برای تبیین دستاوردهای انقلاب اسلامی است
- صعود گاندوها با انتقام سخت از بیروت
- قهرمانی بانوان ذوب آهن اصفهان در مسابقات آمادگی جسمانی
- برگزاری همایش جهادگران فاطمی و حیدریون تولید
- تشییع پیکر مطهر شهدای گمنام در ذوب آهن اصفهان
- پروژه تصفیه خانه پساب ذوب آهن اصفهان تا پایان سال جاری به بهره برداری می رسد
- ایجاد شبهه، یکی از اهداف دشمن در جنگ ادراکی است
- طبیعت زیبای پاییزی لنجان از قاب دوربین/تصاویر
نظرسنجی
در حال حاضر نظرسنجی نداریم.