به گزارش لنجانا به نقل از خراسان نیوز ، فروردين امسال تا نيمه اش ماه آرامي در استان اصفهان بود، مرکز استان که تا 14 روز به حالت تقريبا تعطيل درآمده بود، از خبر تکذيب ها و تاييدها مبني بر زمان و مدت بازگشايي زاينده رود در امان بود تا اين که با پايان يافتن تعطيلات و درخواست کشاورزان اصفهاني و به ويژه مردم شرق استان براي بازشدن رودخانه به منظور کشت بهاره ، تصميمات رنگ ديگري به خود گرفت. کميته آب استان اصفهان در جلساتي که با کشاورزان داشت با اين درخواست موافقت کرد. اما دوره باز بودن رودخانه به تصميم وزارت نيرو بستگي داشت، وزارت نيرو در همان روزها فقط 90 روز باز بودن رودخانه را براي کشت بهاره مجاز دانست، اما با رايزني هاي مسئولان استان و در جلسه اي که در شوراي تامين استان برگزار شد، اين مدت به 105 روز افزايش يافت.
البته اين تصميم در شرايطي بود که استاندار اصفهان طي گفت وگويي اعلام کرد”با وجود اين که کشت بهاره کشاورزان اصفهاني به ويژه اهالي شرق استان، حداقل نياز به 105 روز آبياري دارد، ولي مخزن سد زاينده رود تنها امکان برون ده ۳ ماهه را دارد.”
با اين اوصاف پنج شنبه 16 فروردين بود که خبر باز شدن رودخانه زاينده رود تمام اصفهاني ها را به وجد آورد. کشاورزان شرق اصفهان با باز شدن پاي زاينده رود به مزارع و باغ هايشان، کشت بهاره خود را آغاز کردند اما مي دانستند حدود 10 روز از اين فرصت 90 يا به قولي 105 روزه را از دست داده بودند.
زاينده رود بعد از 99 روز جريان در اصفهان سرانجام در 22 تيرماه از حرکت ايستاد و اين گونه شد که خواسته کشاورزان اصفهاني براي باز بودن رودخانه تا 20 روز ديگر به کرسي ننشست و همين موضوع سبب شد تا پرونده اين سريال چند ماهه با ضرر کشاورزان اصفهاني که هنوز بيش از 60 درصد محصول خود را در برخي مناطق برداشت نکرده بودند، پايان يابد.
اصفهان؛ خشک تر از هميشه
درست است که همه استان وابسته به آب زاينده رود نيست ولي به جرأت مي توان گفت که بخش اعظم کشاورزي استان اصفهان از اين محل تغذيه مي شود و تنش هاي آبي چند سال اخير و خشکسالي هاي به وجود آمده کشاورزي استان را به مرحله بحران سوق داده است. در اين بين دور از انتظار نيست اگر بگوييم هنوز در اين استان نيز خبري از اجراي الگوي کشت نيست.
بدون تعارف مشکل جدّي اين استان، خشکسالي و مصرف نادرست آب است. به گفته معاون استاندار اصفهان در اسفندماه سال گذشته، متوسط آورده پشت سد زاينده رود بايستي يک ميليارد و ۵۰۰ ميليون متر مکعب باشد. در حالي که در سال زراعي 91- 90 اين عدد به 840 ميليون متر مکعب رسيد؛ يعني تقريباً نصف. چندي پيش حتّي اعلام شد که اين ميزان تقريباً به 200 ميليون متر مکعب کاهش يافته که نسبت به 40 سال گذشته در پايين ترين حد خود است. اين در حالي است که متوسط آب ذخيره شده پشت سد در ۴۰ سال گذشته 700 ميليون متر مکعب بوده است. بنابراين بروز خشکسالي و کم آبي به ويژه طي 6 سال اخير غير قابل انکار است.
با اين حال قابليت حوزه کشاورزي اصفهان آن قدر بالاست که آن گونه که ايسنا گزارش کرده است، حتي در زمان خشکسالي هم رتبه هاي تک رقمي براي توليد در بخش مرغ، شير و ساير محصولات باغي و صيفي را به خود اختصاص داده است. بلاي ۶ ساله اي که بر سر اصفهان نازل شد فقط به خشکسالي محدود نمي شود، بلکه نبود مديريت بحران واقعي در استان به همراه تصميماتي که از تهران ابلاغ مي شد دست به دست هم داد تا فعالان بخش کشاورزي و دامداري در اصفهان در مواجهه با اين بحران سردرگم باشند. اما با مشخص شدن ترکيب کابينه دولت يازدهم و تکيه زدن يک اصفهاني بر مسند وزارت جهاد کشاورزي، بذر اميد در دل کشاورزان اصفهاني کاشته شده و چشم به اين وزارتخانه دوخته اند تا تدبيري اساسي براي مشکلات کشاورزان استان که شايد همان اجراي الگوي کشت باشد، اتخاذ شود.
در نبود الگوي کشت
آن چه مسلّم است هم اکنون استان اصفهان نيز از نبود يک الگوي کشت منسجم و دقيق رنج مي برد، هرچند که کشاورزان به صورت تجربي و خود جوش اقدام به تغيير نسبي اقلام کشت شده خود کرده اند. يک کارشناس کشاورزي و مدرّس دانشگاه اصفهان در اين باره مي گويد: در الگوي کشت کشاورزي استان اصفهان محصولات پرمصرفي مانند برنج، ذرت، علوفه و سيب زميني وجود دارد که با توجه به کاهش منابع آبي زاينده رود به واسطه تغيير اقليم، بايد به موازات توسعه صنايع و جمعيت، سهم محصولات پرمصرف و سطح زيرکشت کشاورزي کاهش يابد.
“سامان سيّدي”اضافه مي کند: در گذشته به علت مديريت نشدن اين موضوع، کشاورزان غرب اصفهان محصولات پرمصرف را از الگوي کشت خود حذف نکردند و به دنبال آن آب به کشاورزان شرق اصفهان نرسيد و همين امر منشاء بحران هاي اجتماعي شد.
وي حتّي مديريت شهري اصفهان را زير سوال مي برد و به نکته مهمي اشاره مي کند: استفاده بيش از حد در چمن کاري براي ۴ هزار و ۵۰۰ هکتار از فضاي سبز اصفهان به عنوان يکي از پرمصرف ترين محصولات، مشکل و معضل پنهاني است که کمتر کسي به آن توجّه مي کند. در حالي که اگر الگوي کشت علمي براي استان تعريف شود، چمن ديگر جايگاهي در زيبا سازي شهري آن هم در اين وسعت زياد، نخواهد داشت.
يک عضو هيئت علمي دانشکده مهندسي منابع طبيعي دانشگاه صنعتي اصفهان از وضعيت فعلي اصفهان به عنوان بلايي که بر سر استان نازل شده ياد مي کند و با اشاره به اين که شرکت آب منطقه اي توان کنترل زاينده رود را ندارد، مي گويد: مشکل اصلي اين جاست که وزارت جهاد کشاورزي با وجود قانون، تاکنون در زمينه مباحث تامين آب حوزه کشاورزي، فعال عمل نکرده است.
“مهدي بصيري”توضيح مي دهد: قانون، اين وزارتخانه را موظف کرده که مديريت آب در بخش کشاورزي را بر عهده بگيرد که در دولت هاي گذشته اين اتفاق نيفتاده و تاکنون وزارت نيرو اين وظيفه را بر عهده داشته است، اما اگر وزارت جهاد کشاورزي اين وظيفه را به عهده بگيرد مشکلات کشاورزان اصفهاني رفع مي شود.
عضو هيئت علمي دانشکده مهندسي منابع طبيعي دانشگاه صنعتي اصفهان اجرايي نشدن الگوي کشت را از جمله مشکلات فعلي بخش کشاورزي مي داند و مي گويد: در سال هاي گذشته به رغم تاکيد مسئولان، اين طرح به سرانجام نرسيد که در اين خصوص وزير جديد مي تواند کارهاي مثبتي انجام دهد.
بصيري با بيان اين که مسئولان استان بهايي به مشارکت کشاورزان و تشکل هاي آن ها نمي دهند، مي گويد: اگر انجام کارهايي از قبيل مشارکت در تدوين الگوي کشت و اجراي آن به کشاورزان و تشکل هاي قوي آن ها سپرده شود امکان اجراي برنامه ها و طرح هاي مصوب نيز بهتر فراهم مي شود.
در اين بين به گفته برخي کارشناسان و مسئولان، الگوي کشت به ابتکار خود کشاورزان در حال تغيير است. همچنان که مدير جهاد کشاورزي شهرستان اصفهان مي گويد: در سال هاي پرآبي کشت برنج در شهرستان اصفهان حدود ۳ هزار هکتار بوده است اماهم اکنون با توجه به کمبود آب به ۳۰۰ هکتار رسيده است. همچنين سطح گلخانه ها نيز به دليل مصرف پايين آب افزايش داشته که محصولاتي از قبيل گوجه، خيار و فلفل که علاوه بر مصرف داخلي جنبه صادراتي نيز دارند در آن ها توليد مي شود.
“مرادمند”اضافه مي کند: خوشبختانه آبي که در کشت بهاره در اختيار کشاورزان قرار داده شد موجب توليد محصولات متنوعي از جمله گلرنگ، پنبه، ذرت علوفه اي و صيفي جات در اصفهان شد. البته کشت اين محصولات براساس رعايت الگوي کشت مناسب انجام گرفته است. با توجه به کمبود آب و براساس تغيير الگوي کشت، امسال به کشت محصولاتي از جمله گلرنگ که مصرف آب کمي دارد پرداختيم تا در ذخاير آبي موجود صرفه جويي شود.
تغيير تدريجي الگوي کشت
شايد زمزمه ممانعت از کشت برنج در”لنجان”گام نخست تغيير الگوي کشت در اصفهان باشد، ولي آن چه مسلّم است اين که در کدام نقطه از اصفهان چه محصولي و به چه ميزان کشت شود تا بازار تامين شود و در عين حال کشاورزان نيز آسيب نبينند، روياي سال هاي دور مردم و کشاورزان اصفهاني است. رويايي که خشک شدن پي در پي زاينده رود، مسئولان را مجبور به انجام آن کرده است.
در همين باره رئيس سازمان جهاد کشاورزي اصفهان مي گويد: درصدد تغيير الگوي کشت در اصفهان هستيم، چرا که زاينده رود در همه فصل ها آب نخواهد داشت. هرچند اميدواريم وضعيت زاينده رود بهبود يابد، اما اگر زاينده رود نتواند در همه فصل ها آب کشاورزان را تامين کند، بايد الگوي کشت در اصفهان تغيير کند.
“نصر اصفهاني”با بيان اين که هم اکنون نيز بخشي از کشت در اصفهان با ساير محصولات زراعي جايگزين شده است، به ايسنا مي گويد: کشت انواع علوفه سيلويي را به کشاورزان اطلاع رساني کرده ايم تا با کشت اين محصولات در پاييز و برداشت آن در بهار بخشي از درآمد کشاورزان جبران شده و در عين حال نيازي به آب براي کشاورزي در فصل بهار نباشد. بدين ترتيب کشت تابستانه نخواهيم داشت ضمن اين که کشاورزان به جاي کشت تک محصوله بايد چندين محصول را بکارند تا در صورت بر هم خوردن نظم بازار متضرر نشوند.
وي از تحقيق درباره علوفه مقاوم به کم آبي و خاک شور براي کشت در شرق اصفهان خبر مي دهد و مي گويد: چنين علوفه اي ارزش اقتصادي زيادي دارد و در عين حال مي تواند زندگي کشاورزان اين منطقه را بهبود بخشد.
وي با اشاره به تغيير الگوي کشت در غرب اصفهان اضافه مي کند: سعي داريم در اين نقطه از استان نيز به جاي کشت سيب زميني از کشت حبوبات و پياز استفاده شود . در عين حال در اين منطقه نيز بايد از کشت مخلوط استفاده شود تا از زيان کشاورزان جلوگيري شود.
اجراي طرح در مرحله آزمايشي
در مراحل بعدي، با پي گيري بيشتر قضيه متوجه مي شوم که طرح الگوي کشت استان اصفهان آماده و در مرحله اجراي آزمايشي در منطقه اي از شهرضا است.
دکتر”نيکويي”مجري طرح الگوي کشت در استان اصفهان در اين باره مي گويد: در زمينه الگوي کشت ۲ سوال مهم مطرح است؛ اول آن که بهترين الگوي کشت براي استان چيست و دوم اين که چگونه مي توان آن را اجرا کرد؟
وي اضافه مي کند: براي پاسخ گويي به اين ۲ سوال 12 سال است که پيگير تدوين و اجرايي شدن الگوي کشت در استان هستيم. در پي اين تلاش ها کميته اي در وزارت جهاد کشاورزي تشکيل شد با عنوان کميته فنّي الگوي کشت. پس از آن قرار شد طرح پيشنهادي الگوي کشت ملّي، ساز و کار آن و شرح خدماتش تهيّه شود. اين طرح که عرصه بسيار گسترده اي دارد، در نهايت در بهمن ماه 1390 به تصويب شوراي راهبردي وزارت جهاد کشاورزي رسيد و توسط وزير وقت ابلاغ شد. طبق اين طرح مقرر شد که 7 استان کشور آن را به صورت آزمايشي به اجرا در آورند.
دکتر نيکويي مي گويد: بعد از ابلاغ معاونت توليدات گياهي، بايد مرحله آزمايشي آن در استان هاي فارس، اصفهان، خراسان رضوي، گلستان، آذربايجان هاي شرقي و غربي و قزوين اجرا مي شد. براي هر استان اعتباري در نظر گرفته و عرصه کار از 10 تا 30 هزار هکتار تعيين شد.
از وي درباره روند کار در استان مي پرسم. در پاسخ مي گويد: شاکله کار درست شده است. يک نرم افزار قدرتمند نيز در اين زمينه آماده کرده ايم که در واقع يک الگوريتم هوشمند است. در واقع پس از تشکيل کميته فني الگوي کشت استان، محدوده مطالعات آزمايشي با در نظر گرفتن شاخص هاي مختلف از جمله اعتبار طرح در مطالعات آزمايشي و اطلاعات موجود پس از چند جلسه بحث و تبادل نظر در کميته فني و در نهايت، مطرح کردن پيشنهاد کميته فني در ستاد الگوي کشت استان، دهستان دشت (مهيار) در شهرستان شهرضا تعيين شد.
وي اضافه مي کند: وسعت کل اراضي اين محدوده در حدود 93 هزار هکتار است که از اين سطح در حدود 17 هزار هکتار در تملک بهره برداران زراعي و باغي قرار دارد. تعداد بهره برداران اين محدوده بالغ بر 1000 بهره بردار است. عمده منبع آب مورد استفاده اين بهره برداران، چاه هاي عميق مي باشد. در عين حال در مناطق شمالي محدوده مطالعاتي (زير حوزه مهيار شمالي) از کانال آبياري منشعب از رودخانه زاينده رود در سال هاي ترسالي استفاده مي شود. از جمله ويژگي هاي اين محدوده آن است که نظام هاي بهره برداري مختلف زراعي و باغي شامل بهره برداري هاي خرده مالکي، بزرگ مالکي، شرکت کشت و صنعت و غيره در اين محدوده فعاليت دارند.
انتقاد به تغيير الگوي کشت
در اين بين برخي کارشناسان تغيير الگوي کشت را به اين صورت کاري کارشناسي نمي دانند و انتقادهايي به آن وارد مي کنند. از جمله يک عضو کانون خبرگان کشاورزي استان اصفهان که معتقد است تغيير الگوي کشت در اصفهان چندان تخصصي نيست چون الگوي کشتي که طي دوران گذشته در مناطق مختلف دنيا شکل گرفته بدون ترديد متناسب با قابليت هاي طبيعي و مزيت هاي نسبي آن منطقه بوده است.
“اسفنديار اميني”توضيح مي دهد: کشت برنج در غرب اصفهان سابقه هزار ساله دارد ولي در شرق اصفهان برنج کاري به صورت محدود کشت مي شود. بنابراين بايد به اين نتيجه رسيد که در تمام مناطق استان کشت برنج توجيه فني و اقتصادي ندارد.
وي با بيان اين که آن چه موجب شده ما در مقوله آب مشکل پيدا کنيم نوع الگوي کشت ما نيست، مي گويد: در مناطقي که برنج کاري مي شود ميزان آب مورد نياز براي برنج کمتر از ميزان آب مورد نياز براي کشت ذرت است زيرا براي کشت برنج بستر زمين ايزوله شده و آب به دل زمين نفوذ نمي کند به همين دليل با يک مقدار مشابه آب، سطح برنج بيشتري در مقايسه با ذرت در لنجان به دست مي آيد.
اين عضو کانون خبرگان کشاورزي استان اصفهان با بيان اين که براي کشت بهتر بايد پوشش رودخانه ها افزايش يابد و از هدر رفت آب در مسيرهاي انتقال آب جلوگيري شود، مي گويد: آيا وقتي به کشاورز گفته مي شود کاشت برنج نداشته باشد دلايل کارشناسي و درستي براي اين کار مطرح شده و کشت جايگزين کمتر از کشت قبلي نيازمند آب است و آيا کشاورز را به درآمدي که مثلا با کشت برنج مي تواند به دست آورد مي رساند و آيا تبحري که نسل در نسل در برنج کاري به دست آورده در کشت جديد نيز آن تبحر را خواهد داشت؟ به همين دليل الگوي کشت موضوعي است که چندان در مورد آن کار علمي نشده است.
اميني اضافه مي کند: براي تغيير الگوي کشت بايد مزيت نسبي مناطق شناخته شود و براي شناخت مزيت نسبي مناطق بايد از کشاورزان با تجربه اي که چندين دهه فعاليت مي کنند کمک گرفته شود زيرا کشاورزان همواره نوع کشتي را انتخاب مي کنند که به کمترين مقدار آب نياز داشته باشد چون زيادي آب هميشه به ضرر محصول است.
بي شک کشاورز کشتي را انتخاب مي کند که نياز به آب و دوره زراعي کمتري داشته باشد به عنوان مثال گندم در پاييز کاشت و در خرداد ماه برداشت مي شود يعني ۹ ماه زمين مشغول است ولي کشاورز منطقه لنجان در ظرف ۳ ماه برنج برداشت مي کند.
اين کارشناس کشاورزي مي گويد: در دنيا بر روي کشت هاي جديد و انواع بذرها تحقيق شده مثلا در منطقه اي که ذرت کاري مرسوم است ذرت را با انواع جديد که با منطقه سازگاري دارد کشت مي کنند که اين گونه تغييرات منطقي است يا کشت گلخانه اي با سايت هاي ويژه ولي اين که الگوي کشت مناطق کاملا تغيير کند کارشناسي نيست.
وي با بيان اين که بعضي از مناطق اصلا مختص زراعت نيست، مي گويد: بهترين و صحيح ترين الگوي کشت الگويي است که کشاورزان در هر منطقه از دنيا با توجه به طبيعت آن منطقه انجام مي دهند زيرا با شرايط طبيعي منطقه هم خواني دارد و در واقع منطقه اي که مختص برنج کاري است وقتي گفته شود برنج کاري نشود هيچ محصول ديگري به آن اندازه نيز هم خواني با شرايط طبيعي، آب و خاک آن منطقه نخواهد داشت.
ولي دکتر نيکويي مجري طرح الگوي کشت در استان اصفهان در پاسخ به اين موارد مي گويد: اصولاً کشاورزان هرگز کاملاً بي ربط با شرايط اقليمي کار نمي کنند و به صورت خود به خودي به نوعي الگوي کشت را منطبق با شرايط تغيير مي دهند. اين رويکرد را طي سال هاي اخير شاهد بوده ايم. به عنوان مثال اکنون ديگر کشت غالب از ذرّت و سيب زميني و حتّي برنج به سمت محصولات کم آب تر رفته است. با اين حال کشاورزان همه چيز را در باره اين الگو نمي دانند و هنوز نگران کاهش درآمدهايشان هستند. اين وظيفه ما است که براي آن ها توضيح دهيم که هدف از اجراي الگوي کشت صحيح، صرفه جويي در مصرف آب و نيز افزايش درآمد است. اگر کشاورزان اين دو نکته را باور کنند اجراي طرح خيلي آسان مي شود.
امّا سوال اصلي که در واقع همان سوال دوّم بنيادي در باره الگوي کشت است، اين که اين طرح تا چه حد ضمانت اجرايي دارد؟ مجري طرح مي گويد: در فلوچارت(نمودار) طرح، سيستم هاي اجرايي و قوانين مربوط به آن آمده است. از سوي ديگر با اجراي 4 راهکار اصلي مي توان الگوي کشت را پياده سازي کرد. وي توضيح مي دهد: ابتدا بايد قيمت تضميني محصولات کشاورزي منطقه اي شود. سپس آب کشاورزي بايد بر اساس الگوي کشت هر منطقه تحويل شود. راهکار سوّم اين که فقط محصولاتي بيمه شود که بر اساس الگوي کشت باشد و در نهايت تسهيلات بانکي به کشاورزان و محصولاتي تعلق گيرد که مطابق با الگوي کشت است.
با وجود همه اين حرف ها آن چه مسلّم است اين که کشاورز و خانواده اش نيز در پي کشتي پايدار و زندگي آرام هستند. بي شک اگر يک الگو يا طرح بتواند به آن ها اين ۲ شاخص را ارائه دهد از آن استقبال خواهند کرد، چه زاينده رود 90 روز جاري باشد و چه مادام العمر.